امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

درحاشیه اهانت غربی‌ها به ساحت قرآن

بازگشت غرب به قرون وسطی

 قاسم روانبخش

 

مدتی است که برخی کشورهای غربی به نام آزادی بیان،  به برخی شهروندان افراطی خودشان اجازه می‌دهند که در برابر چشمان پلیس، به ساحت مقدس قرآن کریم توهین شود. این توهین که از سلمان رشدی مرتد و با نوشتن کتاب آیات شیطانی آغاز شد، امروز به شیوه دیگری در حال اجراست. چرا غرب مدعی تمدن، به عملیات قرون‌وسطایی روی آورده است؟

به نظر می‌رسد که این‌گونه کارها همواره از انسان‌هایی صادر می‌شود که در برابر منطق و برهان کم می‌آورند. درگذشته دور نیز یعنی دوران قرون‌وسطی و قبل از رنسانس، همین غربی‌ها در برابر منطق دانشمندان، همین‌گونه عمل می‌کردند. بسیاری از علما و دانشمندان را همراه با کتاب‌هایشان در آتش سوزاندند. برخی مانند گالیله را در دادگاه محکوم کرده و توبه‌اش دادند. افراد بسیاری به اتهام ارتداد و شرک و جادوگری در دادگاه‌های تفتیش عقاید، محاکمه شدند؛ ابتدا آن‌ها برای اعتراف گیری شکنجه می‌شدند و در صورت عدم اعتراف و عدم اظهار پشیمانی، به سرنوشت نامعلومی دچار می‌شدند. غالب دانشمندان، پس از شکنجه لب به اعتراف می‌گشودند و از دانش خودشان به‌طور صوری توبه می‌کردند؛ ولی برخی هم مقاومت می‌کردند و در آتش سوزانده می‌شدند. جوردانو برونو اهل ایتالیا کشیش و فیلسوف کیهان‌شناس، پس از تحمل ۸ سال زندان و شکنجه‌های سخت، در سن ۵۲ سالگی به خاطر عقایدش که مخالف با تعلیمات کلیسا بود، به‌حکم دادگاه تفتیش عقاید با موافقت پاپ کلمنت هشتم، در شهر رم سوزانده شد و به شهید علم معروف شد. 
آنچه این روزها در غرب می‌گذرد یادآور همان دادگاه‌های تفتیش عقاید و سوزاندن کتاب‌های علمی و دانشمندان است. از یک‌سو دانشمندان ایرانی را به جرم داشتن منطق و استدلال به جوخه‌های ترور می‌سپارند و امثال شهید مطهری‌ها و شهید شهریاری‌ها را به شهادت می‌رسانند و امروز نیز به‌جای پذیرش سخن حق قرآن، با آتش به‌سوی قرآن می‌روند و همان بر خوره‌ای قرون‌وسطایی را نسبت به ساحت مقدس قرآن اعمال می‌کنند. یکی از کشیش‌های فرانسوی دلیل دشمنی خودشان را با اسلام و قرآن این‌گونه بیان می‌کند: «اسلام درحال‌رشد است. امروز در همین اروپا، نام محمد روی پسرانشان می‌گذارند و جمعیت کثیری از کودکان به محمد نام‌گذاری شده‌اند. در آینده‌ای نزدیک، همین جوان‌های شما مسلمان خواهند شد. طولی نمی‌کشد که دولت فرانسه یک دولت اسلامی خواهد بود. بیایید آنچه را که من می‌گویم عمل کنید. من راه مقابله با اسلام را بلد هستم» این جماعت در محاسبات غلط خود، فکر می‌کنند با چنین اقداماتی می‌توانند جلوی رشد اسلام را بگیرند؛ درحالی‌که سوزاندن کتاب مقدس مسلمانان موجب رشد اسلام‌خواهی می‌شود. ازیک‌طرف همه مسلمانان جهان یعنی شیعه و سنی را بر ضد غرب متحد کرده و می‌شوراند و در مرحله بعد، پیروان دیگر ادیان الهی را نیز حتی نسبت به این عملکرد زشت متنفر می‌سازد و از سوی دیگر چهره اسلام و قرآن را در نزد مردم دنیا مظلوم و منطقی جلوه می‌دهند و از سوی دیگر مسلمانان را به داشتن چنین دینی سرافراز می‌کند؛ چراکه جوان ما به خودش می‌بالد که دارای دینی است که دانشمندان و عالمان دینی آن، با منطق با دیگران رفتار می‌کنند و برای اثبات حقانیت دین خودشان، از مباحثه و مناظره و حتی مباهله ابایی ندارند. اینجاست که باید گفت «الحمدالله الذی جعل اعدائنا، حمقا» خدا را شکر که خداوند دشمنان ما را احمق آفریده است. یکی از دانشمندان آمریکایی که در ایام حمله به برج‌های دوقلو در امریکا حضور داشت می‌گفت: «پس از آن حجم سنگین اسلام‌هراسی و تبلیغات سنگین علیه اسلام، نسخه‌های قرآن و کتب اسلامی در کتاب‌فروشی‌ها نایاب شد.» امروز نیز اقدامات موهن غربی‌ها نتیجه‌ای جز اقبال بیشتر مردم به‌ویژه جوانان غربی به اسلام نخواهد داشت. به‌عبارت‌دیگر غربی‌ها با این‌گونه اقدامات موهن، عملا در جورچین خداوند نقش‌آفرینی می‌کنند؛ چنان‌که فرعون و نمرود و ... بازی کردند. همان‌گونه که آن‌ها نتوانستند نور خدا را خاموش کنند، بی‌تردید این‌ها نیز نخواهند توانست.