محمد ملک زاده
نظام هایی از مراجعه به آرای عمومی وحشت دارند که ماهیت آنان غیر مردمی است؛ اما نظام جمهوری اسلامی که با خواست اکثریت مطلق مردم ایران تاسیس گردید و در طول 44 سال گذشته با حمایت و پشتیبانی قاطع ملت ایران توانسته در برابر انبوه مشکلات و دشمنی های معاندان نظام دوام آورده و روز به روز قوی تر گردد، طبعا هرگز نگران مراجعه به آرای عمومی نیست.
در مسائل اخیر از جمله مساله حجاب نیز که برخی از این افراد موضوع رفراندوم را پیش می کشند برای این است که تصور می کنند از این طریق و با به راه انداختن شانتاژهای تبلیغاتی و مسموم سازی فضای رسانه ای می توانند کشور اسلامی ایران را همانند جوامع غربی به بی بندوباری و آزادی های بی قید و بند جنسی سوق دهند. اما اگر از این طریق نتوانند به خواسته خود دست یابند، در عدم پذیرش رای اکثریت تردید نخواهند کرد.
رفراندوم یا همهپرسی، به رای گیری مستقیم از همه اعضای تشکیل دهنده یک سازمان، جامعه یا کشور برای تصویب یا رد سیاستی که رهبران یا نمایندگان پیشنهاد کردهاند، تعریف شده است. موضوعی که در اصل ۵۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با شرایطی پذیرفته شده است و نظام مردمی جمهوری اسلامی نیز با توجه به آنکه تاکنون در مراحل مختلف، سرنوشت تاسیس یا تصویب بخش عمدهای از نهادها و قوانین خود را به عرصه انتخابات و رایگیری مستقیم از سوی مردم «واگذار» کرده است، نشان داده از مراجعه به آرای عمومی و توجه به خواست اکثریت، هیچ ابایی ندارد. نظامهایی از مراجعه به آرای عمومی وحشت دارند که ماهیت آنان غیرمردمی است؛ اما نظام جمهوری اسلامی که با خواست اکثریت مطلق مردم ایران تاسیس گردید و در طول ۴۴ سال گذشته با حمایت و پشتیبانی قاطع ملت ایران توانسته در برابر انبوه مشکلات و دشمنیهای معاندان نظام دوام آورده و روز به روز قویتر گردد، طبعا هرگز نگران مراجعه به آرای عمومی نیست. فراموش نکنیم جمهوری اسلامی، نخستین نظامی است که بعد از پیروزی انقلاب، اصل تاسیس و ماهیت نظام را برخلاف روال معمول نظامهای سیاسی دنیا، به رفراندوم و نظر اکثریت گذاشت. با توجه به این مسائل، میتوان گفت افرادی که موضوع رفراندوم را مطرح میکنند، واقعا نگران اجرایی نشدن رای اکثریت در ایران نیستند و واقعا انگیزههایی غیر از مراجعه به آرای عمومی و پذیرش رای و نظر نهایی مردم از این طرح دارند؛ زیرا این افراد پیشازاین نیز بارها نشان دادهاند به رای و نظر مردم در هر شرایطی پایبند نیستند! آنان زمانی شعار دفاع از رای مردم سر میدهند که منافعشان تامین شود و در غیر این صورت اگر نتایج رای مردم باب میل آنان نباشد، ارزشی برای نظر اکثریت قائل نیستند. کما اینکه در انتخابات سال ۸۸ نتیجه انتخابات را که پیروزی کاندیدای مخالف خود با رای اکثریت بود، نپذیرفتند! رهبری را برای باطل نمودن انتخابات تحتفشار قرار دادند و هواداران خویش را به اغتشاشات خیابانی جهت باطل نمودن رای اکثریت فراخواندند!
بنابراین، در مسائل اخیر از جمله مسئله حجاب نیز که برخی از این افراد موضوع رفراندوم را پیش میکشند، برای این است که تصور میکنند از این طریق و با به راه انداختن شانتاژهای تبلیغاتی و مسموم سازی فضای رسانهای میتوانند کشور اسلامی ایران را همانند جوامع غربی به بیبندوباری و آزادیهای بیقیدوبند جنسی سوق دهند. اما اگر از این طریق نتوانند به خواسته خود دست یابند، در عدمپذیرش رای اکثریت تردید نخواهند کرد.
رهبر انقلاب در دیدار اخیر خود با دانشجویان درباره رفراندوم فرمودند: «... (شنیدن) حرف مردم، سازوکاری دارد. حرف مردم همین است که الان وجود دارد؛ یعنی یک نفر را به عنوان رئیسجمهور و یک عدّهای را به عنوان نماینده مجلس انتخاب میکنند. حرف مردم را اینجور میشود فهمید. یکی از برادرها گفتند که اگر شما از اوّل، در همه مسائلی که پیش میآمد رفراندوم میکردید، حالا آن حسّاسیّت روی رفراندوم وجود نداشت. [اوّلا] مگر مسائل گوناگون کشور، قابل رفراندوم است؟ [ثانیا] مگر همه مردمی که در رفراندوم شرکت میکنند، امکان تحلیل آن مسئله را دارند؟ [ثالثا] چطور میشود رفراندوم کرد، در مسائلی که تبلیغات میشود کرد، از همه طرف، حرف میشود زد؟ [رابعا] یک کشور را شش ماه درگیر بحث و جدل و گفتگو و دوقطبیسازی میکنند، برای اینکه یک مسئلهای رفراندوم بشود.» (بیانات در دیدار رمضانی دانشجویان، ۲۹/۴/۱۴۰۲) بدیهی است که رهبر انقلاب بیش از هر کس دیگر، دغدغه رضایت اکثریت داشته و خواستار توجه به رای مردم هستند و این نکته را بارها در انتخابات مختلف کشور به اثبات رساندهاند. ایشان، سال هفتاد و شش و هشتاد که خاتمی با رای اکثریت مردم انتخاب شد، با وجودی که بسیاری از جریان انقلابی از این انتخاب ناخشنود بودند؛ اما پای خواست اکثریت مردم ایستادند. سال هشتاد و چهار و هشتاد و هشت هم که نتیجه رای اکثریت، ناخشنودی جریان ضدانقلابی بود، باز هم برای حفاظت از رای مردم، در برابر انبوه هجمههای دشمنان ایستادند. ایشان گرچه با گفتگوی مستقیم با آمریکا در مسئله هستهای موافق نبودند؛ اما به دلیل اینکه رئیسجمهور منتخب مردم، بر آن اصرار داشت و آن را تنها راه برداشته شدن تحریمها میدانست، ضمن اعلام عدم خوشبینی خود به نتیجه این مذاکرات، اعلام کردند با آن مخالف هستند؛ اما برای تجربه کردن عموم مردم، با آن همراه شد.
بنابراین، عدم همراهی ایشان با رفراندوم در شرایط کنونی، هرگز به معنای مخالفت با رای اکثریت نیست. ایشان بیش از همه متوجه «جنگ شناختی» جبهه دشمن هستند که از هر سو میکوشد «ذهن مردم» را متلاطم، بدبین و ناامید به آینده کند. طرح مسئله رفراندوم در شرایط غیرطبیعی که دشمنان به صورت یکپارچه علیه مردم و نظام توطئه میکنند و فضای جامعه را مسموم نمودهاند، بازی در زمین دشمنان است.
واقعیت این است که جریان غربگرا که دم از رفراندوم میزنند، حتی حاضر نیستند تجربه حامیان غربی خود را مورد توجه قرار دهند. کدام کشور غربی تاکنون مانند ایران، اصل نظام خود را به رفراندوم گذاشته است؟ این جریان در مسائلی خواستار برگزاری رفراندوم هستند که خیلی از کشورهای اروپایی و غربی، آن مسائل را هرگز به رای عموم نمیگذارند؛ بلکه نهایتا در مجلس خود در موردش تصمیمگیری میکنند. اگر کشورهای غربی هم رفراندوم را علاج مشکلات در هر موضوعی میدیدند، چرا کشوری مانند فرانسه، قانون جنجالی افزایش سن بازنشستگی را به رفراندوم نگذاشت تا آشوب چندماهه در کشورش را تمام کند؟! چرا کشورهای غربی کمکهای دهها میلیارددلاری که از ابتدای جنگ اوکراین به این کشور میکنند را به رفراندوم نمیگذارند؟! چرا دولت آمریکا دفاع بیچونوچرا و حمایتهای بیدریغ مالی و نظامی از رژیم اشغالگر و کودککش اسرائیل را که مخالفان بسیاری نیز در داخل آمریکا دارد به رفراندوم نمیگذارد؟!
از آنچه گذشت میتوان نتیجه گرفت که انگیزه اصلی طراحان موضوع رفراندوم، دغدغه رای مردم و مراجعه به آرای اکثریت در حل مسائل و مشکلات جاری کشور نیست، آنان به دنبال التهابآفرینی در جامعه و سوءاستفاده از آن، جهت دستیابی به منافع نامشروع خویش میباشند.