محافلی که نسبت به مذاکره با دولت ترامپ ابراز شیدایی میکنند، درباره دستاوردهای موهوم ایجاد انتظار میکنند، و طرف مقابل را طرفدار تنشزدایی و توافق محترمانه جا میزنند؛ نقش خسارتباری در تضعیف قدرت مذاکراتی ایران ایفا میکنند.
یک فعال رسانهای (دارای سابقه فعالیت در دولتهای مدعی اعتدال و اصلاحات)، توئیت زده و در رسانههای زنجیرهای بارها باز نشر شده، مبنی بر اینکه: «دولت ایران نزدیک به هزار میلیارد دلار پروژه تعریف کرده و سرمایهگذاری آمریکاییها در این پروژه بلامانع اعلام شده است» (!)
نفر دوم که گرداننده یک وبگاه حقالعمل کار است، نوشته: «دلاری که با یک پالس مثبت مذاکره از ۱۰۶ به ۹۸ هزار رسید، اگر به توافق منجر شود، تا کجا عقب خواهد نشست؟ چرا تمایلی به ثبات اقتصاد، پایان تحریم و تخاصم ندارند؟»
و سومی در روزنامه زنجیرهای هم میهن ادعا کرده است: «هدف اصلی دولت دونالد ترامپ از مذاکره، رفع خصومت نیم قرنه بین تهران و واشنگتن و همکاری متقابل بین دو کشور است. روشن است که دستیابی به این هدف به شرطی ممکن است که مقامهای جمهوری اسلامی نیز خواهان آن باشند. اما در صورت اصرار جمهوری اسلامی بر مخالفت با عادیسازی و بهبود روابط دو طرف، سطح دومِ هدف آمریکا از مذاکره، خنثیسازی تمام ابزارهای تکنولوژیک و تسلیحاتی است».
انگارهسازی و توقعآفرینی غیر واقعی در حالی است که سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت: «گفتوگوهای شنبه با ایران، مذاکره نیست؛ نشست و تماس است برای مشخص کردن اینکه چه چیزی در گفتوگوها ممکن است».
نمایش ذوقزدگی و تحمیق مخاطبان، تکرار بازی رسانهای زردی است که ۸ سال قبل ادعا کرد به واسطه توافق با آمریکا همه تحریمها به شکل غیر قابل بازگشت لغو میشود، قیمت دلار به ۵۰۰ یا ۱۰۰۰ تومان سقوط میکند، ۱۵۰ میلیارد دلار پول بلوکه شده برمیگردد، و ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی به کشور میآید!
اما در میدان واقعیت، شمار تحریمها بیش از دو برابر شد (که پایهگذار آن، دولت دغلباز اوباما با تحریمهای ویزا و آیسا و سیسادا بود)، نرخ ارز تا ۹ برابر در دولت برجام افزایش یافت، تقریباً هیچ خبری از سرمایهگذاری خارجی یا بازگشت کذایی پولهای بلوکه نشد، رشد اقتصادی سقوط کرد و رکورد تورم شکست.