افسوس را از این منظر گفتم که فکر نمی‌کردم با وجود تذکر و سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب درباره سم مهلک مذاکره با آمریکا و اشاره ایشان به هوشمندانه، عاقلانه و شرافتمندانه نبودن مذاکره، باز هم جناب دکتر پزشکیان مسیر خودش را برود و توجیهی به نام مذاکره "غیر مستقیم" را در گوش ملت فهیم ایران بخواند!

گویا دولت جدید، مردم ایران را در سطح هوشی پایینی تصور کرده است! انگار مردم ایران نمی‌فهمند که منظور رهبر معظم انقلاب به مذاکره مستقیم و غیر مستقیم ربطی نداشته و مقصود ایشان طرف نهایی که آمریکا می‌باشد بوده است.

از تفسیر بازی با واژه‌هایی مثل مذاکره غیر مستقیم و مذاکره شرافتمندانه و اینها که بگذریم، به این سوال اشاره می‌کنیم که واقعاً چرا؟! چرا باید کسی و کسانی که دم از آیات و روایات و خدا و اهل‌بیت (علیهم السلام) می‌زنند، در نهایت به این نتیجه برسند که برای پیشبرد امورات و رفع مشکلات کشور، آن هم کشور شیعی، باید دست به دامان شیطان شد؟! عجب! واقعاً هرچه حساب کنید این دو با هم همخوانی ندارد. از طرفی بگوییم همه چیز خدا و اهل‌بیت (علیهم السلام)، از طرفی برای رفع مشکلاتی که بسیاری از آنان را خود شیطان برایمان بوجود آورده، دست به دامان خود شیطان شویم!

اگر از فاز منفی که همان خیانت است خارج شویم و صحبت نکنیم، خوش‌بینانه‌اش را می‌شود این‌گونه بیان کرد که برخی از حضرات مسئول و رئیس، بجای گوش دادن به حکم صریح و عقلانی و منطقی نائب امام زمان (عج) که فرمودند به دلیل تجربه تلخ برجام و خیانت بزرگ آمریکا به ملت ایران، مذاکره با این شیطان خبیث درست نیست، حضرات گوش به فرمان افراد و اشخاص دیگری هستند که نه عقل و منطق در کارشان است، نه خدا و پیغمبر!

باید به برخی از اطرافیان آقای رئیس جمهور که خوراک فکری ایشان را تامین می‌کنند گفت: چطور رئیس شهیدمان، سید ابراهیم رئیسی توانست بدون مذاکره و fatf و cft و... حرکت مسیر را روی ریل بیندازد و بسیاری از امور را بدون اینها حل کند (از جمله واکسن کرونا، عضویت بریکس، فروش نفت و...) اما به دولت جدید که رسید، همه چیز مانند دولت آقای روحانی قفل شد تا با کلید مذاکره آن را باز کرد؟! البته بجای کلید مذاکره، بهتر است بگوییم اسم رمز مذاکره! 

اسم رمزی که با گفتن و پیش بردن آن، توانستند ضربه بزرگی به ملت و کشور بزنند. از آسیب‌های فشار روانی آن گرفته، تا وابسته کردن آب خوردن و اقتصاد و حرکت کشور به امضای آمریکایی‌ها، از دود شدن بخشی از توانمندی‌های هسته‌ای کشور، تا پس لرزه‌هایی که برجام تا سال‌ها بر زندگی مردم ایران خواهد داشت و... 

شاید بتوان گفت که طرح مذاکره مجدد، نه تنها از تفکر ظریفیسیم؛ بلکه یک حرکت حساب شده و بزرگ از سوی اتاق فکرهای خارج مرز است تا دوباره جام زهر برجام را به ملت ایران بخورانند.

شاید تکرار دوباره‌ی " تنها برخی از" تذکرات رهبر معظم انقلاب درباره اعتماد و مذاکره با شیطان بزرگ، بتواند اثری بر دستور رئیس آقای ظریف، یعنی دکتر پزشکیان داشته باشد. البته شاید...!

1. این را باید مردم بفهمند. اینکه قرآن به ما [می‌گوید]: «وَلا تَرکَنوا اِلَی الَّذینَ ظَلَموا فَتَمَسَّکُمُ النّار»؛ اعتماد نکنید به ظالمین، این همین گرفتاری امروز مردم دنیا است. اعتماد می‌کنند، پدرشان درمی‌آید. 16/2/1398

2. بعضی‌ها هستند که می‌گویند حالا یک‌جوری، مثلاً یک‌ذرّه، با آمریکا کنار بیاییم، شاید دشمنی‌شان کم بشود؛ نه، حتّی به آن‌هایی هم که به آمریکا اعتماد کردند، به آمریکا امید بستند، به سراغ آمریکا رفتند برای کمک گرفتن، رحم نکردند؛ [مثل] چه‌کسی؟ دکتر مصدّق. دکتر مصدّق برای اینکه بتواند با انگلیسی‌ها مبارزه کند و در مقابل انگلیس‌ها بایستد به خیال خودش، رفت سراغ آمریکایی‌ها؛ با آنها ملاقات کرد، مذاکره کرد و درخواست کرد؛ [به آنها] اعتماد کرد. کودتای بیست‌وهشتم مرداد نه به‌وسیله‌ی انگلیس [بلکه] به‌وسیله‌ی آمریکا در ایران انجام گرفت، علیه مصدّق. یعنی حتّی به امثال مصدّق هم اینها راضی نیستند؛ اینها نوکر می‌خواهند، سرسپرده می‌خواهند، توسری‌خور می‌خواهند؛ مثل چه‌کسی؟ مثل محمّدرضای پهلوی؛ این‌جور آدمی می‌خواهند. 11/8/1396 

3. بسیاری از مسائل ما با آمریکا اساساً قابل حل نیست، علّت هم این است که مشکل آمریکا با ما، خود ما هستیم - یعنی خود جمهوری اسلامی - مشکل این است. نه انرژی هسته‌ای مشکل است، نه حقوق بشر مشکل است؛ مشکل آمریکا با نفْس جمهوری اسلامی است... این معارضه را چه‌جوری می‌خواهید حل کنید؟ بنابراین، با آمریکا مشکلات ما حل شدنی نیست؛ اینها با اصل نظام مشکل دارند. 22/3/1396

4. اگر چنانچه ما خواستیم عقلانیّت را در سایه‌ی اعتماد به شیطان‌ها به کار بگیریم، آنجا جور دیگری خواهد شد. آیه‌ی قرآن در سوره‌ی مبارکه‌ی نور می‌فرماید که «اَعمالُهُم کَسَرابٍ بِقیعَةٍ یَحسَبُهُ الظَّمئانُ مآءً»؛ مثل سراب، انسان تشنه، زمین خشک را از دور [شبیه] آب میبیند؛ بعد که نزدیک می‌شود، میبیند «لَم یَجِدهُ شَیئًا وَ وَجَدَ اللهَ عِندَه»، میبیند هیچ چیز نیست. امید بستن به شیطانها این است... اعتماد به شیاطین، اعتماد به آن کسی که با اصل وجود شما مخالف است، خطای بزرگی است. به آن قدرتی که اصل وجود جمهوری اسلامی را، اصل قدرت گرفتن اسلام را نمیتواند تحمّل بکند و نمیتواند بپذیرد، نمیشود اعتماد کرد؛ به او نمی‌شود امید داشت؛ «کَسَرابٍ بِقیعَةٍ یَحسَبُهُ الظَّمئانُ ماءً»، این همان سراب است؛ به خدا اگر توکّل کردید، رزق لایُحتسب وجود دارد؛ به شیطان اگر اعتماد کردیم، «کَسَرابٍ بِقیعَةٍ یَحسَبُهُ الظَّمئانُ ماءً» است. 19/11/1395

5. این تجربه [برجام] به ما نشان داد که ما در هیچ مسئله‌ای نمی‌توانیم [با آمریکا] مثل یک طرف مورد اعتماد بنشینیم صحبت کنیم. 11/5/1395

6. الان بر سر همین قضیّه‌ی هسته‌ای و این مذاکرات هسته‌ای - که خب حرف‌ها گفته شد، مطالب گفته شد و این جریان طولانی انجام گرفت - همین دو روز قبل از این، مجدّداً بار دیگر یک مسئول آمریکایی گفت ما کاری می‌کنیم که سرمایه‌داران و سرمایه‌گذاران بزرگ دنیا جرئت نکنند بروند ایران سرمایه‌گذاری کنند. دشمنی را می‌بینید! آمریکا این است. 28/11/1394

7. دیگران باید از تجربه‌های شما (دولت آقای روحانی) استفاده کنند... این تجربه عبارت است از بی‌اعتمادی به غرب؛ آیندگان باید از این تجربه استفاده کنند. در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمی‌دهد؛ به ما کمک نمی‌کنند و هر جا بتوانند ضربه می‌زنند؛ آنجایی که ضربه نمی‌زنند، آنجایی است که امکانش را ندارند؛ هر جا امکان داشته‌اند ضربه زده‌اند؛ این تجربه‌ی بسیار مهمّی است. مطلقاً نبایستی برنامه‌های داخلی را به همراهی غرب موکول کرد و منوط کرد، چون قطعاً شکست می‌خورد، قطعاً ضربه می‌خورد. شماها هم هر جایی که کارهایتان را منوط کردید به [همراهی] غرب، ناموّفق ماندید. 6/5/1400

8. این جور نیست که آمریکا بخواهد مذاکره کند تا اینکه یک حرف حقّی را قبول کند؛ نه، می‌خواهد مذاکره کند تا یک حرف باطلی را تحمیل کند! 25/1/1400

9. حالا یک عدّه‌ای خیال می‌کنند که اگر با آمریکا تعامل کردیم و اگر آشتی کردیم و رفیق شدیم، اوضاع کشور بهشت برین خواهد شد؛ نه، به قبل از انقلاب نگاه کنید ببینید چه جوری است. به کشورهایی که الان با آمریکا قربان صدقه‌ی هم می‌روند نگاه کنید ببینید وضعشان چه جوری است؛ آن وضع اقتصادی‌شان، آن وضع علمی‌شان. 19/ 10/1399

10. گروه‌های مبارز [فلسطینی] نیز پس از برخی مجاهدت‌های فداکارانه در سال‌های نخست، بتدریج به راه بی‌فرجام مذاکره با اشغالگر و حامیانش کشانده شدند و خطّ سیری را که می‌توانست به تحقّق آرمان فلسطین منتهی شود، رها کردند. مذاکره با آمریکا و دیگر دولت‌های غربی و نیز با مجامع بی‌خاصیّت بین‌المللی، تجربه‌ی تلخ و ناموفّق فلسطین است. نشان دادن شاخه‌ی زیتون در مجمع عمومی سازمان ملل، نتیجه‌ای جز قرارداد خسارت‌بار «اُسلو» نداشت و سرانجام هم به سرنوشت عبرت‌انگیز یاسر عرفات منتهی شد.2/3/1399 

11. این کسانی که پشت میز مذاکره ظاهر می‌شوند، آن جنتلمن‌های پشت میز مذاکره، همان تروریست‌های فرودگاه بغداد هستند، اینها همان‌ها هستند؛ تفاوتی نمی‌کنند؛ لباس عوض می‌کنند. 27/10/1398

12. در بین خود آمریکایی‌ها هم کسان زیادی ــ در دنیا هم همین جور ــ می‌گویند فشار حدّاکثریِ آمریکا نتوانسته ایران را به زانو دربیاورد؛ البتّه قطعاً هم همین است. چه جور می‌خواهد اثبات کند که فشار حدّاکثری تأثیر دارد؟ به این [صورت] که مسئولین جمهوری اسلامی را بکشاند پای میز مذاکره؛ بگوید ببینید، اینها که می‌گفتند ما با آمریکا مذاکره نمی‌کنیم، فشار حدّاکثری، اینها را مجبور کرد که بیایند پای میز مذاکره بنشینند؛ هدف این است؛ با این کار ثابت کنند به همه و تثبیت کنند در سیاست آمریکا که فشار حدّاکثری، تنها راه مواجهه‌ی با جمهوری اسلامی است؛ این سیاست او است. ما در مقابل باید توجّه داشته باشیم که اگر دشمنِ ما توانست اثبات کند که فشار حدّاکثری، علاج کار ایران است و روی ایران مؤثّر است، ایران دیگر و هرگز روی آسایش را نخواهد دید. 26/6/1398

13. مذاکره با آمریکا سم است، با این دولت (ترامپ) سم مضاعف است! او روی نقاط قوت شما مذاکره می‌کند، می‌گوید: موشک نداشته باش که اگر من حمله کردم نتوانی پاسخ دهی! شما قبول می‌کنید؟! هیچ ایرانی غیرتمند و با شعوری این را قبول نمی‌کند!

14. آمریکا با شما مذاکره نمی‌کند که چیزی به شما بدهد، او می‌خواهد آنچه را که می‌خواهد و نتوانسته به طریق دیگری ازتان بگیرد، با مذاکره و با وعده پوچ به دست بیاورد.

15. مذاکره‌ی آمریکا با جمهوری اسلامی یعنی نفوذ؛ می‌خواهند راه را باز کنند برای تحمیل/ در همین مذاکرات هسته‌ای، هرجا فرصت پیدا کردند یک نفوذی کردند

16. مذاکره با آمریکا هوشمندانه، عاقلانه و شرافتمندانه نیست.