امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

انواع حیات بشری

استاد محسن قرائتی
 
ما چند رقم حیات داریم. یک حیات طبیعی داریم که قرآن می‌گوید: «یحیی الارض بعد… زمین سبز می‌شود. این حیات زمین است. حیات طبیعی و حیات نباتی است. یک حیات معنوی داریم که می‌گوید: «دَعاکُمْ لِما یُحْیِیکُمْ» (انفال/24) پیغمبر شما را دعوت می‌کند برای چیزی که شما زنده می‌شوید. یعنی فرمان خدا به شما برسد، شما را زنده می‌کند. این زنده بودن نه یعنی الان مردیم؛ یعنی حیات فکری است و حیات معنوی، یک حیات طبیعی داریم، زمین سبز می‌شود. یک حیات فکری داریم انسان هدایت می‌شود. یک حیات داریم برزخی، می‌گوید: خیال نکنید شهدا مرده  هستند. «وَ لا تَحْسَبَنَ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون» (آل‌عمران/169) شهدا فکر نکنید مرده هستند، شهدا زنده هستند. نه نامشان به نیکی است، شاعر می‌گوید: سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز؛ نه یعنی اسمش زنده است. واقعاً زنده هستند.
«یستبشرون…» «فرحین»، «یرزقون» این کلمات را ببینید چه معنایی دارد. «یُرزَقون» رزق داده می‌شود. یعنی حیات واقعی است. «یَستَبشِرون» به هم خبر می‌دهند که فلانی هم دو روز دیگر به ما ملحق می‌شود. به هم خبر می‌دهند، بشارت می‌دهند. «فرحین» شاد هستند. این یک حیات است. حیات نباتی، زمین سبز می‌شود. حیات فکری، انسان منحرف هدایت می‌شود. حیات برزخی، شهدا هستند. حیات سیاسی، حیات سیاسی چیست؟ می‌گوید: «وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاهٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون» (بقره/179) اگر مجرم را اعدام کردند، معلوم می‌شود جامعه زنده است. اگر کسی خلاف کرد و کسی کارش نداشت، پیداست امت مرده هستند ولو نفس می‌کشند؛ اما مرده هستند. «وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاهٌ» حیات اجتماعی و سیاسی شما به این است که مجرم را تنبیه کنید.
امام حسین علیه السلام فرمودند: «وَ الْحَیَاهُ فِی مَوْتِکُمْ قَاهِرِین» (نهج‏البلاغه، خطبه 51) مهم نیست ما نفس بکشیم، اگر ما پیروز شویم زنده هستیم. اما اگر شکست بخوریم زنده هم باشیم، مرده هستیم. امت زنده‌ای که شکست بخورد، مرده است. باقی‌اش را هم شما بگویید. امت مرده‌ای که پیروز شود، نمی‌گویید… زنده است. نه، نگرفتید. نصفش را من بگویم و نصفش را شما بگویید. امتی که پیروز شود گرچه شهید شود و بمیرد، این زنده است. امتی که در اهدافش شکست بخورد، این امت زنده است… این امت مرده است. 
گرچه نفس بکشد. ما اگر خواسته باشیم ببینیم آمریکا زنده است یا ایران زنده است، باید نگاه کنیم در این چهل ساله آمریکا به چه هدفش رسید و ایران به چه هدفی رسید؟
 با حفظ این جنایت‌هایی که در ایران می‌شود. اختلاس، رشوه، بی‌عدالتی، همه عیب‌ها را نگه داریم، یک صفحه بنویسیم. من یکوقت رفیقی داشتم ضد انقلاب شد. رفتم گفتم: ما با تو رفیق بودیم، چه شد؟ گفت: فلانی را بی‌خود گرفتند. فلان مال را بی‌خود مصادره کردند. فلانی بی‌خود… گفتم: بنویسید. یک کاغذ آوردند و تمام گله‌هایش را نوشت. گفتم: کافی است؟ گفت: بله. حرف دیگر نداری؟ گفت: نه، گفتم: یک صفحه دیگر بده. خدمات نظام را هم بنویسیم. در پزشکی چه کردیم؟ در کشاورزی چه کردیم؟ کارهایی هم که شده بنویسیم. اینها را جمع و تفریق کنیم. دنبال خوب مطلق نگردید.
حیات ظاهری، ظاهرش حیات دارد؛ ولی باطنش مرده است. حدیث داریم اگر عیب را دیدی و هیچ برخوردی نکردی، یا با دست قدرت، یا با زبان، یا لااقل اَبرویت را ترش کنی، عبوس کنی. می‌بینی گناه می‌کند به او لبخند نزنی. همین که عبوس کنی، اگر کسی خلاف دید نه با زبانش حرفی زد و نه با قدرت دستش جلویش را گرفت، نه با قیافه‌اش عبوس کرد؛ این مرده است. منتهی مرده عمودی است. مرده‌ها در قبرستان افقی هستند. این مرده عمودی است؛ یعنی راه می‌رود، هوا در ریه‌اش می‌رود و معده‌اش هم کار می‌کند. کلیه و قلب و اینها؛ اما «فهو میتٌ» این مرده است، منتهی «بین الاحیاء» بین مرده‌های افقی این یکی سیخکی است. این هم یک حیات است. حیات در اینکه انسان از خودش نشان بدهد.