رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم):  هر کس برادر دینی خود را خالصانه دیدار کند، خدای متعال به او می‌فرماید: تو مهمان و زائر منی، پذیرایی از تو بر عهده من است و من به خاطر اینکه برادر دینی‌ات را دوست می‌داری، بهشت را بر تو واجب ساختم.  (وسائل الشیعه، ج 10، ص 457)

انضباط اجتماعی در اسلام

انضباط اجتماعی، یکی از موضوعات اساسی در علم جامعه‌شناسی است. نقش اساسی این موضوع در رسیدن به اهداف مادی و معنوی جوامع باعث شده است تا مکاتب مختلف با نگرش‌های متفاوت درباره آن گفتگو کرده و راهکار ارائه نمایند. 

در جامعه اسلامی نمازهای یومیه و نماز جمعه و بسیاری از عبادات دیگر به صورت جماعت برگزار شود. این زمینه، یکدستی و محبت و احساس وحدت و برادری میان مسلمانان را ایجاد می‌کند. این عبادات از سوی دیگر، روحیه اطاعت از رهبری جامعه میان نمازگزاران را تقویت می‌کند. 

«انضباط اجتماعی» به معنی رفتار افراد جامعه در همه کارهاى اجتماعى، در چارچوب شرع و عقل و عدم تخلف از قوانین و مقررات عرفى است. بسیاری از آموزه‌های دین اسلام در جهت تقویت انضباط اجتماعی است و جامعه توحیدی نیز بی‌نیاز از عوامل تنبیهی و تشویقی و نظارت بر اجرای قانون نیست.
مفهوم‌شناسی
«انضباط» از واژه «ضبط»، به معنى «خوب حفظ کردن» گرفته شده و به معناى خویشتن را خوب حفظ کردن است. «انضباط اجتماعى» یعنى افراد در همه کارهاى اجتماعى، خود را در چارچوب قانون شرع و عقل و مقررات عرفى نگه دارند تا هیچ تخلفى از آنان سر نزند. 
انضباط اجتماعی در اسلام
انضباط اجتماعی، یکی از موضوعات اساسی در علم جامعه‌شناسی است. نقش اساسی این موضوع در رسیدن به اهداف مادی و معنوی جوامع باعث شده است تا مکاتب مختلف با نگرش‌های متفاوت درباره آن گفتگو کرده و راهکار ارائه نمایند. 
بسیاری از آموزه های دین اسلام در جهت تقویت انضباط اجتماعی است، به گونه‌ای که می توان ادعا کرد رعایت اصول اسلامی و قرآنی در کار و تجارت، معاشرت، عبادات، اعتقادات و دیگر شئون زندگی، منجر به برپایی نظمی پایدار در اجتماع خواهد شد. امیرالمومنین علی (علیه السلام) در وصف قرآن، می‌فرمایند: «بدانید که در آن، علم آینده و سخن از گذشته و دوای درد شما و باعث نظم و ساماندهی میان شماست» .
علامه محمدتقى جعفرى می‌گوید: «با جرئت می توان گفت: آن اندازه که اسلام به نظم زندگی اهمیت داده است، در هیچ مکتب و ملتی مشاهده نمی شود؛ به اضافه، آیات کریمه قرآنی و احادیث معتبر که به حد لازم و کافی با اشکال گوناگون، دستور به مراعات نظم و قانون زندگی داده‌اند». 
توحید و انضباط اجتماعی
روح همه تعالیم اسلام، توحید است که منشأ همه مکارم اخلاقی است. انسان‌های موحد، در اطاعت خدای واحد و قانون واحد و رهبر واحد هستند و این بهترین زمینه برای هماهنگی و یکدستی افراد و در نتیجه انضباط اجتماعی در جامعه است. این یکدستی در جامعه توحیدی ریشه در باور و قلوب افراد جامعه دارد که بالاترین ضمانت برای تحقق آن است. چیزی که در جوامع غیرتوحیدی وجود ندارد. 
قانون اسلام و انضباط اجتماعی
انضباط اجتماعی بدون قانون کارآمد، ممکن نیست. قانون کارآمد قانونی است که شناخت کاملتری از انسان و جامعه انسانی داشته و احاطه کاملی بر منافع و مصالح مردم داشته باشد و با اجرای آن بیشترین فایده برای فرد و جامعه حاصل شود و روشن است که علم و آگاهی قانونگذار، در کارآمدی قانون تا چه اندازه اثرگذار است. در جامعه اسلامی قانونگذار، خداوند علیم و حکیم است و قانون از طریق وحی به پیامبر ابلاغ می شود. در نتیجه، قانون حاکم بر جامعه اسلامی نه تنها تأمین کننده حداکثر منافع مادی جامعه است؛ بلکه سعادت زندگی جاودانه انسان پس از مرگ او را نیز تضمین خواهد کرد؛ چیزی که در مکاتب بشری یافت نمی شود. 
ضمانت اجرایی قانون در جامعه
ارزش‌ها و هنجارهایی که به افراد جامعه اسلامی آموزش داده می‌شود، ارزش‌هایی است که با بی‌نظمی و رعایت نکردن قانون و انضباط اجتماعی در تضاد است. با این وجود، جامعه توحیدی نیز بی‌نیاز از عوامل تنبیهی و تشویقی و نظارت بر اجرای قانون نیست. زیرا هرچند یک یک افراد در چنین جامعه‌ای رعایت نظم و قانون اجتماعی را وظیفه خودشان می‌دانند و آن را به عنوان باور قلبی پذیرفته‌اند؛ اما ضعف این باور در برخی افراد، آنها را مخلّ انضباط اجتماعی خواهد کرد . به همین دلیل در اسلام هم قوانین کیفری وضع شده و توسط حکومت اسلامی صالح اجرا می‌شود. همچنین در جامعه اسلامی نظارت بر اجرای قانون در درجه اول، به عهده حکومت اسلامی و در درجه دوم، در قالب امر به معروف و نهی از منکر به عهده خود مردم در جامعه نهاده شده است. 
آیین‌ها و عبادات جمعی
در جامعه اسلامی نمازهای یومیه و نماز جمعه و بسیاری از عبادات دیگر به صورت جماعت برگزار شود. این زمینه، یکدستی و محبت و احساس وحدت و برادری میان مسلمانان را ایجاد می‌کند. این عبادات از سوی دیگر، روحیه اطاعت از رهبری جامعه میان نمازگزاران را تقویت می‌کند. 
دعوت به اتحاد و همکاری
یکی از اصلی‌ترین آموزه‌های اسلام، ایجاد روح همکاری و همیاری و پرهیز از تفرقه و اختلاف است. قرآن کریم می‌فرماید: «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْکرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیکمْ إِذْ کنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَینَ قُلُوبِکمْ» و همچنین می‌فرماید: «تَعَاوَنُواْ عَلَی الْبرِّ وَالتَّقْوَی وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَی الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ». 
تنظیم روابط اجتماعی در اسلام
از روابط میان دو نفر گرفته تا نهادهای کوچکی مثل خانواده و ازدواج، روابط میان همسران، والدین و فرزندان، همسایه‌ها و خویشاوندان و در سطح کلان، نهادهای اقتصاد، سیاست و تعلیم و تربیت و حتی شیوه برخورد با بیگانگان، در اسلام تعریف شده است. عمل به حقوق و وظایف در همه سطوح فردی و اجتماعی، چه از طرف فرد و چه از طرف جامعه، بسترساز نظم اجتماعی است. 
گمان نیک نسبت به مردم: 
امیرالمومنین علی (علیه‌السلام): «مَن حَسُن ظنُّه بالناس حازَ مِنهم المحبّةَ»؛ هرکس به مردم گمان نیک داشته باشد، از محبت آنان برخوردار می‌شود. 
سخن نیکو گفتن: 
امیرالمومنین علی (علیه‌السلام): «من لانَت کلمتُه وجبَت محبّتُه»؛ هرکس گفتارش نرم باشد، دوستی او لازم آید. 
خوش خلقی: 
رسول الله (صلی الله علیه وآله): «حُسنُ الخلق یثبت به المودّة»؛ با خوش خلقی، دوستی ثبات می‌یابد. و نیز امیرالمومنین علی علیه السلام می‌فرمایند: «من کثر جمیله اجمع الناس علی تفضیله»؛ هرکس زیبایی اخلاقی‌اش فراوان شود، مردم بر برتری دادن او یک صدا خواهند شد. 
معاشرت نیکو: 
امیرالمومنین علی (علیه السلام): «بِحُسن العِشره تأنس الرفاق»؛ با معاشرت نیکو، میان دوستان انس و الفت برقرار می‌شود. 
عدالت: 
امیرالمومنین علی (علیه السلام) در عهدنامه‌شان به مالک اشتر نوشته‌اند: «وَلْيَکُنْ أَحَبَّ الاُمُورِ إِلَيْکَ أَوْسَطُهَا فِی الْحَقِّ، وَأَعَمُّهَا فِی الْعَدْلِ، وَأَجْمَعُهَا لِرِضَى الرَّعِيَّةِ... وَإِنَّ أَفْضَلَ قُرَّةِ عَيْنِ الْوُلاَةِ اسْتِقَامَةُ الْعَدْلِ فِي الْبِلاَدِ، وَظُهُورُ مَوَدَّةِ الرَّعِيَّةِ»؛ باید محبوبترین کارها نزد تو کارهایی باشد که با میانه‌روی سازگارتر و با عدالت دمسازتر است و خشنودی رعیت را بیشتر فراهم می آورد... که بالاترین روشنایی چشم والیان، برپایی عدالت در شهرها و آشکار شدن محبت رعیت است. 
عفو و گذشت: 
امیرالمومنین علی (علیه السلام): «من لم یحسن العفو أساءَ بالانتقام»؛ هرکس به نیکی درنگذرد، به زشتی انتقام می‌گیرد. 
پیوند با خویشان: 
امیرالمومنین علی (علیه السلام): «و اکرم عشیرتک؛ فإنهم جَناحُک الذی به تطیر، و أصلُک الذی إلیه تصیر، و یداک التی بها تَصول»؛ خویشاوندت را گرامی دار؛ زیرا آنان بال تو هستند که بدان پرواز می‌کنی، و ریشه تو هستند که به آن بازگشت داری و دست تو هستند که با آن قدرت پیدا می‌کنی. 
به دیدار هم رفتن: 
رسول خدا (صلی الله علیه وآله): «الزیارةُ تُنبت المودّة»؛ دیدار یکدیگر، دوستی را می‌رویاند.