رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم):  هر کس برادر دینی خود را خالصانه دیدار کند، خدای متعال به او می‌فرماید: تو مهمان و زائر منی، پذیرایی از تو بر عهده من است و من به خاطر اینکه برادر دینی‌ات را دوست می‌داری، بهشت را بر تو واجب ساختم.  (وسائل الشیعه، ج 10، ص 457)

ادب

الف) باید دانست که به لحاظ اصطلاحی، ادب در طی قرون به دو معنای عمده ادبیات (علوم ادبی) و ادب دینی (اخلاقیات) به کار رفته است. ولی مقصود از آن در این بحث، ادب دینی می‌باشد؛ «حفظ حدّ و اندازه هر چیزی و تجاوز ننمودن از آن را ادب گویند». ب) تعاریف مشابه دیگری نیز وجود دارد. از جمله خواجه عبد الله انصاری پیرامون ادب این‌گونه بیان می‌دارند: «ادب آن است که بنده در اثر شناختن ضرر و زیان تعدی از حدود الهی، حدّ میان غلو و جفا را حفظ کند». و نیز در کتاب ارشاد القلوب دیلمی، می‌خوانیم: «حقیقت ادب، جمع شدن صفت‌های نیک و دور کردن صفات زشت است...» ج) (علامه طباطبایی رحمه الله، در تفسیر گران‌سنگ المیزان به بیانی دیگر به تعریف ادب پرداخته و می‌فرمایند: «ادب، هیأت زیبا و پسندیده است که طبع و سلیقه چنین سزاوار می‌داند که هر عمل مشروعی چه دینی باشد؛ مانند دعا و امثال آن و چه مشروع عقلی باشد؛ مانند دیدار دوستان، بر طبق آن هیئت واقع شود. به عبارت دیگر: ادب عبارتست از ظرافت‌ عمل. 
 ادب و تفاوت آن با اخلاق: در تعریف‌های ارائه شده از ادب، گروهی ادب را اخلاق دانسته و آن را حسن اخلاق تعریف کرده‌اند. اما با تأمل در این واژه در می‌یابیم که ادب با اخلاق، تفاوت دارد. در این رابطه شیخ طبرسی به ۶ تفاوت میان اخلاق و ادب اشاره کرده و می‌فرمایند: ۱ـ اخلاق از مسائل مربوط به روح انسانی بحث می‌کند؛ ولی آداب مربوط به افعال بدن است. ۲ـ مسائل اخلاقی همیشه و در طول زمان ثابت بوده و تغییر در آن‌ها راه ندارد؛ ولی آداب در زمان‌های مختلف متغیر و متفاوتند. ۳ـ مسائل اخلاقی از نظر مکان نیز ثبات داشته و در هر شهری و هر کشوری یکسان می‌باشند؛ اما آداب در شهرها و کشورهای مختلف تغییر نموده و آداب هر منطقه مخصوص همان مکان است. ۴ـ اخلاق علت است و آداب، معلول و ثمره آن است. ۵ـ در روایات اسلامی به آداب بیشتر از اخلاق اهتمام داده شده است. 
۶ـ مسائل اخلاقی قابل استدلال عقلی می‌باشند؛ ولی برای آداب، استدلالی عقلی وجود نداشته و تابع ذوق و سلیقه مردم می‌باشند. 
 ادب از منظر قرآن: در رابطه با اهمیت ادب در قرآن می‌توان به این آیه رجوع کرد که در آن، رعایت ادب و نگاه داشتن حرمت افراد در روابط اجتماعی، نشانه خردمندی دانسته شده است. «اِنَّ الذینَ یُنَادُونَکَ مِنْ وراءِ الحُجراتِ أَکْثَرُهُمْ لایَعْقِلونَ؛ (ولی) کسانی که تو را از پشت حجره‌ها بلند صدا می‌زنند، بیشترشان نمی‌فهمند». آیت الله مکارم شیرازی در این باره می‌فرمایند: «اصولاً هر قدر سطح خرد و عقل بالاتر رود، بر ادب او افزوده می‌شود؛ زیرا ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها را بهتر درک می‌کند و به همین دلیل بی‌ادبی همیشه نشانه بی‌خردی است یا به تعبیر دیگر، بی‌ادبی، کار حیوان و ادب، کار انسان است.»