امام حسین علیه‌السلام:  لا یکمُلُ الْعَقْلُ الَّا بِاتِّباعِ الْحَقِّ؛ عقل، جز از راهِ پیروی حق کامل نمی‌شود.   (بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۱۲۷) 

استعمار جدید غرب

 محمد ملک‌زاده
 
اگر در گذشته از واژه امپریالیسم و استعمار برای دخالت بیگانگان در مسائل داخلی کشورها استفاده می‌کردند، امروزه و به‌ویژه پس از افزایش دخالت‌های سیاسی و نظامی امریکا در مناطق مختلفی از جهان همچون ویتنام، کوزوو، عراق و افغانستان از اصطلاح جدیدتر و پیشرفته‌تری با عنوان «استعمار نو» استفاده می‌شود. این واژه از زمانی به کار گرفته شد که لیبرال دموکراسی غرب به رهبری امریکا به بهانه مبارزه با تروریسم و بازگرداندن آزادی و دموکراسی به وحشت‌آفرینی در سراسر جهان روی آورد و به ترویج ایده بازارهای آزاد جهت تأمین منافع شرکت‌های بزرگ در کشورهای توسعه‌یافته از طریق بازاریابی برای فروش محصولات مازاد و دسترسی ارزان‌تر به منافع اولیه تولید و... پرداخت.
امروزه هرکجا از عنوان استعمار نو یاد می‌شود، بیش از همه، سیاست‌های دولت امریکا در جنگ علیه تروریسم در ذهن مجسم می‌گردد؛ یعنی همان سیاست‌هایی که در سال‌های اخیر به اشغال نظامی افغانستان و عراق و کشتار صدهاهزار غیرنظامی انجامیده است. براساس راهبُرد امنیت ملی کاخ سفید که بارها از سوی رؤسای جمهور این کشور با تعبیرهای متفاوت ارائه گردیده است، هیچ‌گونه مرز یا محدودیتی در استفاده از قدرت نظامی جهت تأمین منافع ایالات متحده وجود ندارد و البته باید توجه داشت منافعی که ایالات متحده نیز برای خود تعریف می‌کند، گستره‌ای جهانی دارد؛ یعنی به هر نقطه از جهان که منافعش را در خطر ببیند لشکرکشی نموده و با هر قیمتی - هرچند کشتار غیرنظامیان و اشغال سرزمین‌های دیگر - اهداف خود را پیگیری می‌نماید و این نکته در اذهان تحلیلگران سیاسی واژه‌ای جدید و توسعه‌یافته‌تر از ایده امپریالیسم را تداعی می‌کند. به گفته میشل ایگناتیف، استاد درس سیاست‌های حقوق بشر دانشگاه هاروارد که در مجله نیویورک تایمز (28 ژولای2002) به چاپ رسید: جنگ کنونی واشنگتن علیه تروریسم، در حقیقت، عملی امپریالیستی است؛ زیرا به گفته وی، لشکرکشی‌های نظامی به سراسر دنیا، وحشت‌آفرینی‌ها و تسخیر جهان به‌وسیله نیروهای مخصوص ارتش امریکا را اگر امپریالیسم ننامیم، چه تعبیر مناسب‌تری برایش خواهیم یافت؟
جان ایکنبری، استاد دانشگاه جورج‌تون نیز در نشریه «فارن افرز» می‌نویسد: امریکا و کشورهای همسو با سیاست‌های ایالات متحده، یک دیدگاه امپریالیستی جدید به وجود می‌آورند که ایالات متحده در این نظام جدید، علاوه بر تعیین استانداردها و تعیین تهدیدات، به لشکرکشی نظامی می‌پردازد. 
از این رو بدیهی است که در شرایط کنونی باید امپریالیسم حاکم بر سیاست‌های خارجی امریکا را بسی فراتر از عملکرد دولت‌های امپراتوری عصر قدیم بنامیم. چنان‌که هنری کیسینجر در کتاب «آیا امریکا به یک سیاست خارجی نیازمند است؟» می‌نویسد: «امریکا از سیاست‌های برتری‌جویی خاصی استفاده می‌کند که این سیاست‌ها غیرقابل مقایسه با بزرگ‌ترین امپراتوری‌های گذشته است.»