امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

پاسخ به شبهات فیلترینگ؛

آیا فیلترینگ در دنیا منسوخ شده است؟

دولت‌های گوناگون، از جمله کشور های غربی، در مواجهه با فضای مجازی، از روش فيلترينگ برای تأمين مصالح عمومی کشور خود استفاده کرده و می‌کنند.

فرهنگ‌سازی، به‌هيچ‌وجه نافی برخوردهای محدوديت‌آور نيست و اساساً بخشی از فرهنگ‌سازی با ايجاد محدوديت و انجام عوامل سلبی محقق می‌شود؛ چنان‌که ‌‌به‌عنوان نمونه، برای تحقق قوانين راهنمايی و رانندگی در جامعه و فرهنگ‌سازی آن، در کنار آموزش و ترويج قوانين، پليس به مقابله با تخلفات و ازجمله دريافت جريمه اقدام مي‌کند. 

شبهه: فيلترينگ، روشی نادرست، ناکارآمد و منسوخ است.
پاسخ:1. وجود نظارت و ايجاد محدوديت در امور اجتماعی، مانند نظارت بر مراکز فروش غذا و دارو، و جلوگيری از فروش کالای مضر و غيراستاندارد، امری ضروری و پرفايده است که در همه جوامع کوچک و بزرگ، عملی می‌شود. مسدودسازی برخی از امکانات غيراستاندارد فضای مجازی نيز، در چارچوب همين قاعده عقلايی قرار می‌گيرد. 
2. دولت‌های گوناگون، ازجمله کشورهای غربی، در مواجهه با فضای مجازی، از روش فيلترينگ برای تأمين مصالح عمومی کشور خود استفاده کرده و می‌کنند. به ذکر دو گزارش در اين زمينه اکتفا می‌شود: 
الف) دولت آمريکا، فعاليت و دانلود دو برنامه «وی‌چت» و «تيک‌تاک» را براي کاربران اين کشور، ممنوع کرد. آمريکا با فشار آوردن به تيک‌تاک، آن را مجبور کرد همه سِرورهايش را از کشور چين خارج کند. مديران چينی خودش را عوض، و مديران آمريکايی نصب کند و رابطه خود را با دولت چين به حداقل برساند. با وجود انجام همه اين کارها توسط تيک‌تاک، آمريکا باز هم نتوانست آن را تحمل کند و آن را مسدود کرد. دولت آمريکا معتقد است، برنامه‌های چيني، «امنيت ملی، سياست خارجی و اقتصاد آمريکا» را به خطر می‌اندازد و بايد جلوی آنها ايستاد. 
ب) با ايجاد DNS اختصاصی، فيلترينگ محتوا در اروپا جدی می‌شود: مسئولان اتحاديه اروپا، به ايجاد زيرساخت سامانه نام دامنه (DNS) اختصاصی برای قاره سبز، با قابليت اِعمال فيلترينگ قدرتمند و محدوديت‌های خاص، علاقه‌مند هستند.
بر اساس جزئيات اعلام‌شده در مورد اين پروژه، DNS۴EU دارای قابليت‌های بسيار قدرتمندی در زمينه فيلترينگ است. مسئولان مربوط اعلام کرده‌اند که اين طرح با قابليت فيلتر داخلی ارائه خواهد شد تا بتواند دامنه‌های مخرب مانند صفحات دارای بدافزار، سايت‌های فيشينگ و ساير تهديدات امنيت سايبری موجود در اينترنت را، مسدود کند. اين قابليت فيلترينگ با استفاده از داده‌های اطلاعاتی ارائه‌شده توسط شرکای مورد اعتماد اتحاديه اروپا، مانند تيم‌های ملی واکنش سريع به حوادث سايبری، پشتيبانی می‌شود و می‌تواند برای دفاع از سازمان‌ها در سراسر اروپا در برابر تهديدات مخرب رايج، استفاده گردد. 
علاوه بر حوزه مسائل امنيتی، مقامات اتحاديه اروپا ميیخواهند از سيستم فيلتر DNS۴EU برای مسدود کردن دسترسی به انواع ديگر محتواهای ممنوع، استفاده کنند. فرايند چنين اقدامی، با دستور دادگاه صورت خواهد گرفت و عموماً دامنه‌هايی با محتوای ناقض کپی‌رايت و مالکيت معنوی و سوء استفاده جنسی از کودکان را شامل می‌شود. 
ويکتور برتولا، مدير بخش نوآوری شرکت Open-Xchange، يک شرکت ارائه‌دهنده خدمات ايميل و DNS، طی گفت‌وگويی با وبگاه خبري Record در مورد اين طرح گفت: «من فکر می‌کنم، اين يک ابتکار ضروری و يک استراتژی حکمرانی ديجيتال است. اروپايی‌ها بايد گزينه‌ای در دسترس و مبتنی بر ويژگي‌های اتحاديه اروپا، ‌‌به‌عنوان جايگزينی برای سرويس‌های غالب فعلی مانند گوگل و ساير خدمات مشابه خارج از اتحاديه اروپا، داشته باشند». 
شبهه: برای دوری جامعه از مفاسد فضای مجازی بايد فرهنگ‌سازی کرد، فيلترينگ جواب نمی دهد.
پاسخ:1. فرهنگ‌سازی که در درستی و ضرورت آن ترديد نيست‌، بايد در بستر سالم و با فرض رعايت و تحقق استانداردهای لازم، صورت گيرد. آيا فرهنگ‌سازی رانندگی برای افرادی که با وسيله نقليه مشکل‌دار (مثلاً بدون ترمز) و در جاده غيراستاندارد رانندگی می‌کنند، می‌تواند نتيجه‌بخش باشد و آنها را از خطرات حفظ کند؟! بنابراين در فضای مجازی نيز، کنترل راه‌های انحرافی، منطقاً‌ مقدم بر آموزش و ارشاد است.
2. فرهنگ‌سازی، به‌هيچ‌وجه نافی برخوردهای محدوديت‌آور نيست و اساساً بخشی از فرهنگ‌سازی با ايجاد محدوديت و انجام عوامل سلبی محقق می‌شود؛ چنان‌که ‌‌به‌عنوان نمونه، برای تحقق قوانين راهنمايی و رانندگی در جامعه و فرهنگ‌سازی آن، در کنار آموزش و ترويج قوانين، پليس به مقابله با تخلفات و ازجمله دريافت جريمه اقدام مي‌کند. 
3. چرا ادعای فوق در موضوعات و زمينه‌های مشابه ديگر، مطرح نمی‌شود؟ ‌‌به‌عنوان نمونه، در پزشکی نيز گفته شود: «راه‌اندازی مطب پزشکی، و عرضه دارو آزاد است. مردم خود شعور دارند، می‌توانند تشخيص دهند. وظيفه حکومت، صرفاً فرهنگ‌سازی است تا خود مردم، پزشکان شايسته را از افراد نااهل و غيرمتخصص، و داروهای مفيد را از مضّر تشخيص دهند»! اگر در عرصه بهداشت و درمان، لازم است بر اساس استانداردها عمل‌ کرد و از فعاليت‌ها و داروهای غيراستاندارد جلوگيری شود، و اگر در مورد مواد مخدر لازم است عوامل سلبی وجود داشته باشد، طبعا در مسائل فکری و روحی نيز که از اهميت بيشتری برخوردار است، بايد کنترل و نظارت صورت گيرد و در همين راستا، فضای مجازی نيز مشمول چنين حکمی خواهد بود. 
 (کتاب فیلترینگ؛ پرسش‌ها، پاسخ‌ها)