«فلمر تقتلوهم و لکن الله فتلهم و مارهیت اذرمیت و لکن الله رمی و لیبلی المومنین منه بلاء حسنا ان الله سمیع علیم؛ (ای مومنان) نه شما؛ بلکه خدا کافران را کشت (وای رسول) چون تو تیر افکندی، نه تو؛ بلکه خدا افکند که مومنان را به پیش آمد خوشی بیازمایید که خدا شنوای دعای خلق و دانا (به مصالح امور عالم است.)»
«ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون؛ مپنداری که شهیدان راه خدا مردهاند؛ بلکه زنده به حیات ابدی شدند و نزد پروردگارشان متنعم خواهند شد.»
مادر عزیزم! اکنون که ندای مردی از تبار پاکان، فرزندی از سلاله پیامبران و امامان به نام خمینی کبیر، در میهن ما طنینانداز است و همه را به یاری دین خدا و احکام الهی دعوت مینماید، جای هیچگونه تردیدی نیست که در راهی که انتخاب نمودهام، سرافرازی و سپاسگزاری است.
مرا حلال کن! و امیدوارم که زینبگونه باشی و خواهر و برادرانم را در سایه صبر و استقامت پرورش ده تا راه ما را ادامه دهند! و آنها را پیرو ولایتفقیه تربیت کنید!
اگر روزی بنده در راه اسلام به درجه شهادت نائل آمدم، لااقل به جهت امامت جمعه، وصیتنامه مرا در نماز پر شکوه و دشمنشکن جمعه قرائت نمایند. خدایا به آرزوی خودم برسان، خدایا تو بهتر میدانی من حتّی به هنگام زیارت هشتمین امام شیعیان در مشهد مقدس و زیارت حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در کربلا، برای خود آرزوی شهادت در راه اسلام را داشتم تا هم برای خود توشهای اخذ نمایم و هم اینکه اگر زنده بودنم به اسلام نفعی نداشت؛ بلکه شهادتم باعث ترویج اسلام باشد.