وصیت من به گروههای مسلمان که از روی اشتباه به غرب و احیاناً به شرق تمایل نشان میدهند و از منافقان که اکنون خیانتشان معلوم شد، گاهی طرفداری میکردند و به مخالفانِ بدخواهان اسلام از روی خطا و اشتباه گاهی لعن میکردند و طعن میزدند، آن است که بر سر اشتباه خود پافشاری نکنند و با شهامت اسلامی به خطای خود اعتراف، و با دولت و مجلس و ملت مظلوم برای رضای خداوند هم صدا و هم مسیر شده و این مستضعفان تاریخ را از شرّ مستکبران نجات دهید و کلام مرحوم مدرس، آن روحانی متعهد پاک سیرت و پاک اندیشه را به خاطر بسپرید که در مجلس افسرده آن روز گفت: اکنون که باید از بین برویم، چرا با دست خود برویم!
مگر اینها حقوق نداشتند؟! مگر حق بشر این نیست که اگر کسی، کسی را کشت، قصاص بکند؟! این حق بشر است. حق اشخاصی است که از اولاد او یا از بقایای اوست که قصاص کند از اینها.
لکن عمده این است که این جامعههای حقوق بشر، در خدمت ابرقدرتها هستند با اسم «حقوق بشر»؛ این جامعههایی که برای حقوق بشر فریاد میزنند، میخواهند حقوق بشر پایمال بشود.
این روزنامهنویسها و مطبوعاتی که به اسم بشردوستی انتشار این اکاذیب را میکنند، اینها در خدمت ابرقدرتها هستند. اینها حقوق بشر را پایمال میکنند.
(امام خمینی (ره)؛ ۴ اردیبهشت ۱۳۵۸)
در این موقع که آتش جنگ بین مسلمین و کفار صهیونیست شعلهور است و ملت اسلام برای احقاق حق خود از اسرائیل غاصب، جانبرکف نهاده در میدانهای نبرد فداکاری میکنند، به امر شاه، دولت ایران به مناسبت سالروز جشن ۲۵۰۰ساله، در سراسر کشور جشن بپا کرده است! جشن برای شاهان خونخواری که نمونۀ آنان امروز مشهود است. مسلمین برای مجد و عظمت اسلام و آزادی فلسطین، در خاک و خون میغلتند، ولی شاه ایران برای رژیم مبتذل شاهنشاهی، جشنوسرور بپا میکند!