در بسیاری از کشورها، برای مدیریت بازار داراییها و کنترل و هدایت نقدینگی، از سیاستهای کنترل سمت تقاضا، استفاده میشود. کنترل سمت تقاضا، به معنای سهمیهبندی ارز و عدم تخصیص ارز به برخی مصارف و مواردی از این دست نیست؛ بلکه تقاضای ارز با استفاده از ابزار مالیاتی مدیریت میشود، چراکه اساسا مالیات بیش از آنکه ابزار درآمدی دولت باشد، ابزاری برای مدیریت اقتصاد است. بازارهایی مانند ارز، طلا، مسکن و خودرو که همواره علاوه بر تقاضای مصرفی، تقاضای سوداگری هم دارد، باید مشمول مالیات بر عایدی سرمایه شود و سودهای حاصله از معاملات در این بازار، با نرخهای سنگین مالیاتی از بین برود.
یکی از بدترین پیامدهای عملی لیبرالیسم، هنجار شدن «بیبندوباری» و «بیحیایی عمومی» جوامع لیبرال بوده است.
«زاد و ولدهای نامشروع»، «طلاق و زندگیهای مجردی»، «صنعت پورنوگرافی» و درآمدهای نجومی ابر سرمایهداران دنیای فیلم و سینما از این صنعت؛ «رواج همجنسبازی»؛ «رواج روسپیگری»، «اصالت فردیت»، و «لذتگرایی لجامگسیخته» از جمله دیگر پیامدهای عملی لیبرالیسم بوده است. اموری که نه کرامتی برای زنان باقی گذاشته است و نه جایگاهی جز ابزارهای برای ارضای شهوتهای حیوانی عدهای از مردان و وسایلی برای کسب ثروت برای سرمایهداران.
مجمع مدرسین و محققین حوزه ، پیرو اعدام برخی از مجرمان آشوب های اخیر توسط قوه قضائیه، بیانیه دلسوزانه و مجاهدانه ای منتشر نمود! بیانیه، پراز کدهای پیچیده و درست نماست. در این نوشتار به رسم طلبگی، به بخش هایی از این بیانیه، حاشیه ای می نگارم.البته حاشیه نویسی انتقادی نیست؛ بلکه هدف، توسعه منظور و مراد بیانیه است. اگر خدا بخواهد. طبق این بیانیه،یکی از دلایل اعتراض مجمع مدرسین به اعدام های اخیر،عدم صدق عنوان محارب بر آشوبگران است از نگاه مجمع. شهروندانی که با استفاده از حق اعتراض به وضعیت ناعادلانه کشور، در برابر خشونت ماموارن مقاومت و از خود دفاع میکنند، را نمیتوان محارب دانست!
جناب آقای عبدالحمید! شما بحث همه پرسی را مطرح کردید، اما:
۱_ بر خلاف تمام نظامهای دنیا، چه دموکرات و چه پادشاهی و چه کودتایی، کمتر از دو ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی به پیشنهاد خود امام خمینی (ره)، برای تعیین نوع نظام حکومتی جدید در روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ در سراسر ایران و خارج از کشور، همهپرسی برگزار شد و بیش از ۹۸ درصد واجدین شرایط به جمهوری اسلامی ایران رأی دادند.