امام باقر(علیه السلام):  خوشا به حال آن کس که زمان او را دریابد و از یاوران او باشد، و بدا و بسیار بدا به حال کسی که با او مخالفت و ستیزه کند و از حضرتش فرمان نبرد و در زمرة دشمنانش درآید. بحار، ج ٥٢، ص 231

‌حرکت درخت

اکبر مظفری

  
- سلام بفرمایید. - حاج آقا «معجزه» چیست؟
- معجزه عبارت از عمل خارق‌العاده‌ای است که انجام آن از قدرت افراد عادی بیرون باشد و جز به اتکای یک نیروی مافوق طبیعی امکان‌پذیر نباشد. مانند سخن گفتن یک نوزاد چند روزه، شکافتن دریا، تبدیل عصا به اژدها، سرد شدن آتش و... که توسط انبیای الهی صورت گرفته است. - رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) هم معجزاتی داشتند؟ - بله. بزرگ‌ترین معجزه پیامبر اسلام، قرآن کریم است. نبی خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) علاوه بر قرآن کریم، معجزات دیگری مانند شق‌القمر، معراج، مباهله و... دارند. - نمونه‌ای از معجزات پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) را بگویید؟ - روزی سران قریش نزد پیامبر آمدند و گفتند: «ای محمد! تو ادّعای بزرگی کردی که هیچ یک از پدران و خاندانت نکردند، ما از تو معجزه‌ای می‌خواهیم، اگر پاسخ مثبت داده، انجام دهی، می‌دانیم که تو پیامبر و فرستاده خدایی، و اگر از انجام آن سرباز زنی، خواهیم دانست که ساحر و دروغگویی.»
- پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) چه‌کار کردند؟
- پیامبر فرمود: «شما چه می‌خواهید؟» گفتند: «این درخت را بخوان تا از ریشه کَنده شود و در پیش تو بایستد». پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «خداوند بر همه چیز تواناست. حال اگر خداوند این کار را بکند، آیا ایمان می‌آورید و به حق شهادت می‌دهید؟» گفتند: «آری.» پیامبر فرمودند: «من به‌زودی نشانتان می‌دهم آنچه را که درخواست کردید و همانا بهتر از هر کس می‌دانم که شما به خیر و نیکی باز نخواهید گشت؛ زیرا در میان شما کسی است که کُشته شده و در چاه «بدر» دفن خواهد شد و کسی است که جنگ احزاب را تدارک خواهد دید.»
- پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) با درخت چه کردند؟ رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به درخت اشاره کردند و فرمودند: «ای درخت! اگر به خدا و روز قیامت ایمان داری و می‌دانی من پیامبر خدایم، از زمین با ریشه‌هایت در آی و به فرمان خدا در پیش روی من قرار گیر.» در این هنگام درخت با ریشه‌هایش از زمین کَنده شد و با صدای شدیدی چونان به هم خوردن بال پرندگان، یا به هم خوردن شاخه‌های درختان، جلو آمد و در پیش روی پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) ایستاد و برخی از شاخه‌های بلند خود را بر روی پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و بعضی دیگر را روی امیرالمومنین علی (علیه السلام) که در طرف راست پیامبر ایستاده بودند، انداخت. وقتی سران قریش این منظره را مشاهده کردند، با کِبر و غرور گفتند: «به درخت فرمان ده، نصفش جلوتر آید و نصف دیگر در جای خود بماند.» پیامبر فرمان دادند. پس نیمی از درخت با وضعی شگفت‌آور و صدایی سخت به پیامبر نزدیک شد، گویا می‌خواست دور آن حضرت بپیچد؛ امّا سران قریش از روی کفر و سرکشی گفتند: - «فرمان ده این نصف باز گردد و به نیم دیگر ملحق شود و به صورت اول در آید.» پیامبر دستور دادند و چنان شد. امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمودند: «لا اله الا اللّه، ای رسول خدا من نخستین کسی هستم که به تو ایمان آوردم و نخستین فردی هستم که اقرار می‌کنم درخت با فرمان خدا برای تصدیق نبوّت و بزرگداشت دعوت رسالت، آنچه را خواستی انجام داد.»
- سران قریش ایمان آوردند؟
- نه. آن‌ها همگی گفتند: «او ساحری است دروغگو که سحری شگفت‌آور دارد و سخت با مهارت است.» و خطاب به پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) گفتند: «آیا نبوّت تو را کسی جز امثال علی باور می‌کند!»
- ممنون حاج آقا  
برداشتی از کتاب: نهج‌البلاغه، خطبه 192، (خطبه قاصعه)، ترجمه استاد محمد دشتی (ره)