از همان صدر اسلام کسانی دنبال این رفتند که به هر نحو ممکن یک کلاه شرعی درست کنند تا این رباخواری ترک نشود. بالاخره در عصر ما یک عده روشنفکر واقعنگر که به دنبال اصلاح امور جامعه هستند، گفتند این حرفها به درد امروز نمیخورد، امروز ما اگر بخواهیم ربا را از اقتصاد حذف کنیم، باید از اقتصاد پیشرفته صرفنظر کنیم و به اقتصاد هزار سال قبل برگردیم
اشاره: طبق روال نشریه پرتو، ذیلاً خلاصه یکی دیگر از سخنرانیهای علامه مصباح (ره) تقدیم شده است.
--------------------------------
«اسلام» یکی از این ادیان و بلکه به اعتقاد ما، کاملترین ادیان است و تمام اموری که برای سعادت دنیا و آخرت انسان لازم است را در خود دارد. بله، اسلام نگفته چطور آش بپزید، چطور ساختمان بسازید، چطور بتونآرمه بسازید و...؛ برای اینکه اینها به سعادت دنیا و آخرت ما ربطی ندارد. این مسئله در بهشت و جهنم رفتن ما دخالتی ندارد. البته اینکه پولش را از کجا میآوریم، آیا حق سازندهاش را میدهیم یا نه، آیا حق همسایه را رعایت میکنیم یا نه بحث دیگری است؛ اما درباره اینکه چگونه ساختمان بسازیم و ساختمانها چه شکلی باشند، اسلام چیزی نگفته است. اسلام گفته بعضی گوشتها نظیر گوشت خوک و گوشت سگ حرام است و نباید بخوریم؛ اما اسلام درباره نحوه آش پختن چیزی نگفته است به خاطر اینکه در شقاوت و سعادت ما دخالتی ندارد.
ما مِن شَیءٍ یُقَرّبُكُم مِن الجَنّةِ و یُباعِدُكـُم مِن النّارِ إلاّ و قَـد نَهَیتُكُم عَنـهُ و أَمَرْتُكُم بـهِ؛[1] من شما را به هرچه که شما را به بهشت نزدیک میکرد امر کردم و از هرچه که شما را از بهشت و سعادت دور میکرد نهی کردم.
ما از کجا بفهمیم که چه اموری در سعادت ما دخالت دارند و چه اموری دخالت ندارند؟! سادهترین راهش این است که ببینیم خود قرآن چه فرموده است. اگر نفرموده بود که گوشت خوک نخورید ما میخوردیم؛ چون میگفتیم گوشت خوک با گوشت گاو چه فرقی دارد؟! اما وقتی میگوید هر گوشتی برای شما حلال است بهجز گوشت خوک، از اینجا میفهمیم که این گوشت، خصوصیتی دارد. این را هم بدون دلیل نمیگوید؛ چون در سعادت و شقاوت ما دخالت دارد امرونهی میکند. برای خدا که نفعی ندارد. دین آمده ما را به چیزی که خیر ما در آن هست هدایت کند.
لزوم اطاعت از پیامبر و امام در امور اجتماعی و سیاسی
یکی از مطالبی که در قرآن مکرر مورد تأکید قرار گرفته این است که مردم علاوه بر دستورات خدا باید از دستورات پیغمبر هم اطاعت کنند أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ.[2] آیا موضوع اطاعت از پیغمبر، منتفی میشود و در امور اجتماعی، دیگر نباید از کسی اطاعت کرد یا پیغمبر جانشین دارد؟!
ادامه آیه میفرماید: وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْكُمْ.[3] در روایات هست که به پیغمبر اکرمصلیاللهعلیهوآله عرض کردند منظور از اطاعت خدا و اطاعت پیغمبر را فهمیدیم، این أُولِی الْأَمْرِ چه کسانی هستند که اطاعتشان واجب است؟! حضرت اسم دوازده امام را بردند و فرمودند: اینها یکی پس از دیگری أُولِی الْأَمْرِ هستند و اطاعتشان واجب است.
مواجهههای روشنفکرانه با نواهی الهی
الف) حرمت رباخواری در اسلام و دریافت ربا در پوشش کارمزد!
در قرآن آیهای هست که میفرماید رباخواری را ترک کنید؛ فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ.[4] اسلام با رباخواری بهسختی مبارزه میکند و خطاب به کسانی که ربا دادهاند میگوید فقط حق پس گرفتن سرمایهتان را دارید، حق ندارید هیچ سودی بگیرید. فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ؛ اگر این را قبول نکنید، با خدا اعلان جنگ بدهید! در هیچ موردی چنین تعبیری نداریم. اسلام نمیگوید اگر نماز نخواندید یا روزه نگرفتید، اعلان جنگ با خدا بدهید. در خصوص این موارد سفارش و تأکید میکند؛ اما این تعبیر فقط مخصوص رباست. آیا کسی که اعلان جنگ با خدا میدهد، مسلمان است؟!
از همان صدر اسلام کسانی دنبال این رفتند که به هر نحو ممکن یک کلاه شرعی درست کنند تا این رباخواری ترک نشود. بالاخره در عصر ما یک عده روشنفکر واقعنگر که به دنبال اصلاح امور جامعه هستند، گفتند این حرفها به درد امروز نمیخورد، امروز ما اگر بخواهیم ربا را از اقتصاد حذف کنیم، باید از اقتصاد پیشرفته صرفنظر کنیم و به اقتصاد هزار سال قبل برگردیم، ما با کشورهای دیگر معاملاتی داریم و با هزار زحمت از آنها قرض میگیریم، آنها میخواهند در کشور ما سرمایهگذاری کنند و به ما قرض بدهند، ما میخواهیم از صندوق بینالملل و جاهای دیگر قرض بگیریم، آنها تا سود نگیرند که به ما قرض نمیدهند، در خود جامعه هم بانکها اگر سود نگیرند باید در بانک را ببندند؛ اگر بانک بسته شود، اقتصاد کشور چه میشود؟! لذا ترک رباخواری که شدنی نیست. این است که میآییم به جای ربا اسمش را کارمزد میگذاریم. کارمزد که اشکالی ندارد. کارمزد یعنی مزد نوشتن قباله که کار دفتر اسناد رسمی است. بالاخره دفتر اسناد رسمی کارمند دارد، کارمندان حقوق میخواهند، زندگیشان باید اداره شود. این مزدی که اینها میگیرند برای این است که بتوانند زندگیشان را اداره کنند و در ازای آن، قرضهای شما را یادداشت میکنند و برای شما سند صادر میکنند. فرض کنید در یک معامله یک میلیارد تومانی، ده هزار تومان یا صد هزار تومان برای ثبت دریافت کنند، این میشود کارمزد؛ اما اگر در صد میلیون سرمایه، سی میلیون سود بگیرند، آیا سود، کارمزد میشود؟! صد میلیون سرمایه قرض بدهند، سی میلیون سود بگیرند! البته الآن قرضهایی که میدهند گاهی کل سودی که به آنها تعلق میگیرد، از اصل سرمایه بیشتر میشود! آیا این کارمزد میشود؟! اسمش را کارمزد میگذاریم برای اینکه حلال شود!
بخشی از بیانات علامه مصباح یزدی (ره) در جمع کاروان پیاده عاشقان حسینی، زائران خمینی (ره) ) - 12 خرداد 1394)
پینوشت:
[1]محاسن برقی، ج1 ص433.
[2]. سوره نساء، آیه 59.
[3]. همان.
[4]. سوره بقره، آیه 279.