طرح یک سؤال و پاسخ به آن در این مجال ضروری مینماید. دیده میشود برخی از مردان از حدود خود تجاوز میکنند و گاهی از مسئولیتها و اختیاراتی که دارند سوء استفاده میکنند. در این صورت چرا باز هم یک مرد باید قَوّام باشد؟ در پاسخ گفت: وجود مسئول در هر جامعه حتی خانواده، امری اجتناب ناپذیر است و مسئله قوامیّت در گام اول به معنای سرپرستی و مسئولیت میباشد. هیچ جامعهای نمیتواند بدون مسئول باشد. حتی جامعهای با مسئول بد، بهتر از جامعهای بدون مسئول است. امیرالمومنین حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند: «لابُد لِلناسِ مِن أمیرِ بِر أوفاجِرٍ؛ مردم جامعه چارهای ندارند جز اینکه امیری داشته باشند، چه نیکوکار و چه خودکامه».
نبودن مسئول، جامعه را برهم میریزد و آن را به سوی هرج و مرج میکشاند. آنچه مهم است اینکه یک مسئول باید نسبت به حوزه مسئولیتش در پیشگاه الهی پاسخگو باشد.
نمیتوان گفت چون عدهای از مسئولان جامعه خطا میکنند، نباید مسئولیتی در جامعه وجود داشته باشد؛ زیرا در آن صورت جامعهای هم نخواهد بود. در خانواده نیز چنین است، مرد مسئول است و در قبال این مسئولیت وظایفی دارد و در مقابل خانمها هم وظیفه دارند که از این مسئولیت پاسداری کنند و آن را بپذیرند؛ این امری قانونی است. درست است که عدهای از مردان در انجام برخی از وظایف خود کوتاهی میکنند و یا گاهی آن را به خوبی انجام نمیدهند (برای مثال در دادن نفقه کوتاهی میکنند و یا از قوامیت خود سوء استفاده میکنند و چنین میپندارند که قوام بودن صرفاً به معنای خشونت است و امر و نهی!) این گروه از آقایان باید بدانند که قوام موظف است همه امور را رعایت و اداره نماید و در همه جهات نیازهای همسر و فرزندانش را در حد توان تأمین کند.
آنان باید بدانند که در پیشگاه خداوند مؤاخذه میشوند و این امر مختص مردان نیست و همه انسانها نسبت به انجام مسئولیتهایی که بر عهده دارند و نحوه انجام و وظایفشان بازخواست خواهند شد.