امام مهدی(عج):  بی یدفَعُ البَلاءُ مِن أهلی و شیعَتی به وسیله من بلا از خانواده و شیعیانم دفع می شود. الغیبة، طوسی، ص ۲۸۵  

فرهنگی و اجتماعی 1240

ضرورت «بازنگری در وظایف یا شرایط استانداران»
احمدحسین شریفی
شکی نیست که یکی از مهم‌ترین تمایزات و تفاوت‌های حکمرانی اسلامی و نظام جمهوری اسلامی با سایر انواع حکمرانی و نظامات سیاسی، حساسیت‌های فرهنگی آن است.
و شکی نیست که یکی از جدی‌ترین برنامه‌های دشمنان برای مقابله با جمهوری اسلامی و حکمرانی اسلامی، تهاجم فرهنگی و جنگ نرم و جنگ شناختی و شبیخون فرهنگی است. 
بر این اساس، آرایش مدیریتی و سیاسی کشور هم باید متناسب با ویژگی‌های فرهنگی و همچنین برنامه‌های تهاجمی و براندازانه دشمنان باشد. این در حالی است که مع‌الاسف چنین نبوده و نیست.
به عنوان مثال، استانداران در کشور ما از اختیارات بسیار وسیعی برخوردارند. همه یا اغلب مدیران و مدیرکل‌های شهرها و بخش‌های مختلف یک استان، حتی مدیران فرهنگی، هماهنگ با نگاه استانداران و بر اساس رأی و پیشنهاد آنان تعیین می‌شوند. هر چند رئیس شورای فرهنگ عمومی، امام جمعه استان است؛ اما فی‌الواقع قدرت اصلی در اختیار استاندار است. زیرا اولاً اغلب اعضای شورای فرهنگی استان مدیرانی هستند که به پیشنهاد استاندار تعیین می‌شوند و ثانیاً ابلاغ مصوبات شورای فرهنگ عمومی هم در اختیار استانداران است؛ بنابراین، هدایت شوراهای فرهنگی و حتی برنامه‌های هیئات مذهبی هم به نوعی در اختیار استانداران است! این در حالی است که متأسفانه تاکنون در انتخاب استانداران به ندرت متناسب با مسئولیت‌های فرهنگی و مذهبی و دغدغه‌های اصلی حکمرانی در جمهوری اسلامی، تدبیر و تأمل شده است. 
به عنوان نمونه، یک «ارولوژیست» یا «میزراه‌شناس» یا «پیشابراه‌شناس» که همه تخصص و دغدغه‌های زندگی او مربوط به حوزه بیماری‌های اعضای خاصی از بدن بوده است، و هیچ تخصص و حتی آگاهی و دانشی درباره فرهنگ و دین و مذهب ندارد، سکان‌دار مدیریت کلان یک استان می‌شود! چنین شخصی ممکن است در حوزه تخصصی خودش موفق باشد؛ اما قطعاً، اینکه در حوزه مسائل فرهنگی و مذهبی و اخلاقی یک استان هم مسئولیت را به او بدهیم و او را مبسوط الید کنیم، نه معقول است و نه مشروع! زیرا بسیار طبیعی است که نگاه چنین فردی به فرهنگ و اخلاق و خانواده و پوشش و امثال آن، همگی از چشم یک «پیشابراه‌شناس» خواهد بود!
پیشنهاد:
مجلس شورای اسلامی می‌تواند و می‌باید یکی از دو کار را انجام دهد: 
1. بازنگری در شرح وظایف و مسئولیت‌های استانداران،
2. بازنگری در حداقل شرایط و اقتضائات دینی و اخلاقی و فرهنگی و علمی و مدیریتی استانداران. 
رهبر انقلاب چند سال پیش ضمن اشاره به وظایف و مسئولیت‌های سنگین فرهنگی مسئولان کشور فرمودند: 
«در مسائل فرهنگی یعنی فرهنگ عمومی، وظایف مسئولان کشور سنگینتر و حساس‌تر است. امروز حتی دیرباورترین اشخاص نیز خط و نشان دشمنان سوگندخورده‌ی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را در صحنهی پرماجرای تهاجم فرهنگی، به‌وضوح مشاهده می‌کنند. در این تهاجم خطرناک، نه فقط ارزش‌های اسلامی؛ بلکه فرهنگ اصیل ملی مردم، و بیشتر باورهای راهگشا و مبارک آنان، آماج تیرهای زهرآگین دشمنان قرار گرفته است... همهی این حقایق مهم و هشدار دهنده، مسئولان فرهنگی کشور را به تدبیری برتر و اهتمامی بیشتر و تلاشی گستردهتر فرا می‌خواند.» 
مع‌الاسف در اجابت به این دستور حضرت ولایت، نه تنها شاهد «تدابیر برتر»، «اهتمام بیشتر» و «تلاش گسترده‌تر» در حوزه فرهنگ عمومی نیستیم؛ بلکه شاهد یک «رهاسازی»، «ول‌انگاری» و «بی‌تدبیری تمام‌عیار» در حوزه مسائل فرهنگ عمومی و اخلاق اجتماعی کشور هستم.
 
آگاهی برتر
محمد عابدی
رسانه‌ها باید نسبت به محتوای تبلیغی و رسانه‌ای خود از تخصص لازم برخوردار باشند. از این رو، قرآن کریم تأکید دارد که تبلیغگران قبل از ابلاغ و تبلیغ و انجام امور رسانه‌ای، به کسب آگاهی عمیق از محتوای تبلیغی اقدام کنند و حتی در این مسیر رنج مسافرت‌ها را هم به جان بخرند. «وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلّهُمْ یَحْذَرُونَ؛ و هرگز مومنان همگی بسیج نمی‌شوند، پس چرا از هر گروهی از آنان، دسته‌ای بسیج نمی‌شوند (و کوچ نمی‌کنند) تا در دین، فهم عمیق نمایند و تا قومشان را به هنگامی که به سوی آنان باز می‌گردند، هشدار دهند؟ تا شاید بیمناک شوند.»
رسانه باید برخوردار از آگاهی برتر باشد تا بتواند مسیر تبلیغ را با بصیرت بپیماید و در برابر موانع رسانه‌ای و علمی، ظرفیت دفاعی لازم را داشته باشد. از این رو، رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) دارای این ویژگی بودند: «قُلْ هذِهِ سَبیلی أَدْعُوا إِلَی اللّهِ عَلی بَصیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتّبَعَنی؛ بگو این راه من است که همراه با پیروانم با بصیرت و آگاهی کامل همه مردم را به سوی خدا دعوت می‌کنم».
حال آنکه رسانه‌ها اگر فاقد آگاهی و هدایت یافتگی لازم باشند، جز ضلالت برای مخاطبان ثمری نخواهند داشت. «وَ لا تَتّبِعْ أَهْواءَ الّذینَ لا یَعْلَمُونَ؛ از هوای نفس انسان‌هایی که نمی‌دانند، پیروی نکن».
علاوه بر این اطلاع رسانی بدون آگاهی، ممکن است به سلب اعتماد مخاطبان بینجامد. از این رو، امیرالمومنین حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: «لا تقل ما لا تعلم فتتهّم باخبارک بما تعلم؛ آنچه را نمی‌دانی نگو، وگرنه در خبر دادن از آنچه علم داری نیز مورد تهمت خواهی بود». عدم آشنایی کامل با موضوعات مورد ابلاغ و خبررسانی، موجب ارائه پاسخ‌ها و تحلیل‌های غیر یقینی و گمراه‌سازی مخاطب و سلب اعتماد او می‌شود.
«وَ لا تَقُولُوا لِما تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَی اللّهِ الْکَذِبَ إِنّ الّذینَ یَفْتَرُونَ عَلَی اللّهِ الْکَذِبَ لا یُفْلِحُونَ؛ با هر دروغی که به زبانتان می‌آید، نگویید این حلال است و آن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید؛ زیرا کسانی که به خداوند دروغ می‌بندند، رستگار نمی‌شوند». در این آیه هر نوع تحلیل یا تحریم که بر مبنای قانون الهی نباشد، محکوم شده و دروغ بستن بر خدا برای رسیدن به متاع بی‌ارزش دنیا، زشت شمرده شده است. در عین حال بر مرجوح و مذمومیت ارائه اخبار بدون مبنای یقینی صحیح و متقن نیز دلالت دارد.
رسول اکرم وظیفه ابلاغ و پیام‌رسانی خود را بر پایه آگاهی و بصیرت قرار داده بودند: «أَدْعُوا إِلَی اللّهِ عَلی بَصیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتّبَعَنی» از دیگر عوارض نداشتن آگاهی لازم، می‌توان به ایجاد بدعت و نوآوری‌های بی‌پایه اشاره کرد؛ بنابراین رسانه باید مواظب این آسیب‌ها باشد. «من فسّر القرآن برآیه فقد افتری علی الله الکذب؛ کسی که قرآن را با رأی خود تفسیر کند، حتماً به خدا دروغ بسته است». 
ایجاد التقاط هم می‌تواند از ثمرات ناآگاهی باشد، هر چند این دو (بدعت و التقاط) می‌تواند آگاهانه نیز صورت گیرد؛ اما نباید غافل ماند که ناآگاهی هم از انگیزه‌های موثر در ایجاد بدعت و التقاط است. از این رو، وقتی امیرالمومنین علی (علیه السلام) متوجه شدند حسن بصری گفت‌وگوهای او را می‌نویسد، پرسیدند: چه می‌نویسی؟ گفت: مطالب شما را می‌نویسم و مطالبی هم از خود به آن اضافه می‌کنم تا برای مردم بازگویم. حضرت فرمودند: سامری هم همین کار را می‌کرد و می‌گفت: آثار رسول الله را گرفتم و با هنر خود آمیختم و گوساله‌ای ساختم. امام فرمودند: «اما ان لکل قوم سامریاً و هذا سامری هذه الامة».
دیگر اثر فقدان آگاهی برتر، ارائه تحلیل‌های غلط است. «بَلْ کَذّبُوا بِما لَمْ یُحیطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمّا یَأْتِهِمْ تَأْویلُهُ کَذلِکَ کَذّبَ الّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الظّالِمینَ؛ بلکه چیزی را که به شناخت آن احاطه نداشتند، دروغ شمردند؛ در حالی که سرانجام و حقیقت و باطن آن هنوز برایشان روشن نشده است. کسانی که پیش از آنان بودند نیز همین گونه تکذیب کردند. پس بنگر که سرانجام ستمگران چگونه است».
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: از دو آیه قرآن، دو درس بزرگ بیاموزیم... تا علم نداریم حرفی را رد نکنیم «بَلْ کَذّبُوا بِما لَمْ یُحیطُوا بِعِلْمِهِ». بر اساس آیه یاد شده، اکثر مخالفت‌ها با راه درست و صراط قرآن به خاطر نداشتن احاطه علمی و آگاهی کامل است؛ زیرا دانستن کلی و اجمالی، دارای آثار کم و احتمال خطاست؛ اما احاطه علمی می‌تواند سبب راه‌یافتگی گردد.
بلاتکلیفی و حیرت و سرگردانی را هم می‌توان از آثار فقدان آگاهی دقیق و برتر دانست؛ لذا خداوند فرمودند: «أَ لَمْ تَرَ أَنّهُمْ فی کُلّ وادٍ یَهیمُون؛َ آیا ندیدی که آنان در هر وادی حیرانند»؛ بنابراین رسانه دینی باید بر مباحث دقیقی که در هر حوزه مطرح می‌کند، آگاهی کامل داشته باشد و از شبهات آن، آگاه و به جدیدترین دست آوردهای علمی آن مسلط باشد تا خود دچار حیرت نگردد و مخاطبان را هم دچار سرگردانی نسازد.
کسب آگاهی عمیق موجب می‌شود رسانه، آلت دست دیگران قرار نگیرد و سیاستمداران و سودجویان داخلی و خارجی و منحرفان فکری و اعتقادی و اقتصادی و جنسی، از آن به عنوان ابزار و دستاویز استفاده نکنند؛ موضوعی که متأسفانه رسانه‌های دیداری و شنیداری ما همواره گرفتار آن بوده‌اند و از ظرفیت‌های آنان در هر دوره‌ای سوء استفاده‌های گاه بنیان برانداز شده است. در حالی که امیرالمومنین علی (علیه السلام) یکی از صفات مؤمنان را چنین بیان می‌کنند: «المومن هو الکیس الفِطن؛ مؤمن تیزهوش و زیرک است». رهبر انقلاب هم از نشریاتی که این ظرفیت را در اختیار دشمنان قرار داده‌اند، به عنوان «پایگاه دشمن» یاد می‌کند.