گردانندگان جبهه اصلاحات، در حالی که در حوزه کارکردی به رفوزگی مطلق و تهیدستی کامل رسیدهاند، فرار به جلو طلبکارانه را آخرین شگرد باقیمانده برای بقای خود میدانند. در حالی که تمام نسخههای پیشنهادی این طیف طی دهه گذشته، ابطال شده و خسارتهای بزرگی را به کشور تحمیل کرده، آذر منصوری، دبیرکل حزب اتحاد ملت و رئیس جبهه اصلاحات خواستار تغییرات راهبردی شد. در نامهای که به نام وی خطاب به رئیسجمهور منتشر شده، آمده است:
« تجربه جنگ دوازده روزه بهرغم مقاومت قهرمانانه نیروهای مسلح و حمایت ستودنی مردم، بیش از گذشته ناترازیها و ناکارآمدیهای نگرانکننده در حوزههای فنّاوری نظامی، امنیت اطلاعاتی و ضد جاسوسی، عملیات روانی و جنگ رسانهای، و... را آشکار کرد. اکنون دیگر تردیدی وجود ندارد که برای جبران این ناترازیها و ناکارآمدیها، کشور بیش از هر چیز نیازمند بازنگری در سیاستها و رویکردها و نیز مدیریت چابک، قاطع و منسجم است تا به اقدامات اصولی و اصلاحات ساختاری اقدام کند. در روزها و ماههای آینده سه وضعیت محتمل در انتظار ایران است: ۱- شروع مجدد جنگ و تخریب زیر ساختهای حیاتی کشور که خواست اسرائیل و جریان نومحافظهکار حاکم بر آمریکاست. ۲- ادامه وضعیت نه جنگ و نه صلح و محاصره کامل سیاسی اقتصادی و انزوای کامل ایران و در نتیجه تشدید بحرانهای کنونی و فرسایش توان ملی کشور. ۳- تجدیدنظر در سیاستهای گذشته و اتخاذ راهبرد توسعه همهجانبه و تعامل سازنده با جهان به جای راهبرد ستیز و بقا که خروج ایران از انزوا و توسعه و پیشرفت و سربلندی ایران و ایرانی را در پی خواهد داشت.»
فرافکنی و فرار به جلو نویسندگان نامه در حالی است که دولت روحانی به مدت هشت سال و دولت پزشکیان ظرف یک سال گذشته، نوعاً با آدرس غلط مدعیان اصلاحات همراهی کردهاند و نتیجه آن در قالب دو برابر شدن تحریمها، رکوردهای تورمی سنگین، کاهش رشد اقتصادی، بیتدبیری در مدیریت درونزا در حوزههای مختلف و عدم چارهجویی به ناترازیها و بدهکار شدن کشور در برابر غرب عهدشکن و کلاهبردار و نهایتاً تحمیل جنگ وسط مذاکرات به نمایش درآمده است.
این جماعت درست در مقطعی که آمریکا و رژیم صهیونیستی میز مذاکره را بمباران کردهاند، باز هم با وقاحت (انگار که گماشته آمریکا و اسرائیل هستند) نظام را به در پیش گرفتن سیاست ستیز متهم میکنند! نکته قابل تأمل اینکه جرئت نمیکنند بگویند پس از تکرار بیصفتی ترامپ در دست انداختن مدعیان مذاکره، دقیقاً چه کار باید کرد تا این رفوزگان بدنام سیاسی، آن را تجدیدنظر در سیاستها و تصمیم درست تلقی کنند؟ توان بازدارنده دفاعی را واگذار کند؟ برنامه هستهای را مطلقاً تعطیل کند؟ یا جاسوسان و مزدوران بازداشت شده را رها کند تا خیانتهای بیشتری مرتکب شوند؟