اشاره: طبق روال نشریه پرتو، ذیلاً خلاصه یکی دیگر از سخنرانیهای علامه مصباح (ره) تقدیم شده است.
--------------------------------
هدف از آفرینش انسان
به عنوان مقدمه، به اهمیت حج در شریعت مقدس اسلام اشارهای کنم که مشابهش کموبیش در ادیان سابق هم بوده و از زمان حضرت ابراهیم این حج شروع شده است؛ وَأَذِّن فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِينَ مِن کُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ. [حج، 27] برای توضیح اهمیت حج، یک مقدمه بسیار کوتاهی عرض میکنم؛ بهطورکلی هدف از آفرینش انسان این است که به افراد و انسانها فرصتی داده شود تا به اختیار خودشان کمالی را کسب کنند که برای هیچ مخلوق دیگری در این حد و این پایه میسر نیست، مقامی است که مخصوص انسانها است و باید با اعمال اختیاری خودشان، آن مقام را کسب کنند. اینکه در آیه شریفه میفرماید: وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ؛ [ذاریات، 56] همه میدانیم خدا به عبادت ما نیازی ندارد و اگر همه عالم هم کافر شوند، بر دامن کبریایش ننشیند گرد. اینکه میفرماید ما همه شما را برای این آفریدیم تا خدا را بپرستید، معنایش این است که کمال شما در پرستش خداست و باید از مسیر پرستش خدا به آن مقامی که خدا برای شما مقدر فرموده است برسید.
دستورات دین؛ زمینهساز تحقق هدف آفرینش انسان
با توجه به این نکته، همه آنچه در شریعت مقدس اسلام تشریع شده است؛ یا مستقیماً مربوط به عبادت خداست و یا زمینهسازی و فراهم کردن مقدمات عبادت خدا است. تمام تشریعاتی که در اسلام هست از مسائل فردی، اجتماعی، خانوادگی، سیاسی، اقتصادی، حلال و حرام در خوراک و لباس، استفاده از انواع نعمتهای زیرزمینی و روی زمینی، دستوراتی که در فقه اسلام وارد شده، اخلاقیات اسلام و همه آنچه در این دین مقدس آمده، همه اینها برای این است که انسانها استفاده کنند تا بتوانند برای عبادت خدا از آن بهرهمند شوند.
فراهم شدن شرایط عبادت خدا؛ هدف از ظهور امام زمانعجل الله فرجه الشریف
حالا به مناسبت نزدیک بودن به مسجد جمکران و اینکه به آقا امام زمانعجل الله فرجه الشریف تعلق دارد، به این نکته هم اشاره کنم که حتی وعده ظهور امام زمانعجل الله فرجه الشریف و پیروزی بر همه نحلهها و مذاهب و ادیانی که در روی زمین وجود دارد، لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ کُلِّهِ، [توبه، 33] آن هم باز مقدمه است برای اینکه زمینه عبادت برای همگان به صورت گستردهتر و عمیقتر فراهم شود؛ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا.[نور: 55]
ما معمولاً ظهور حضرت را برای برقراری عدالت میدانیم؛ اما امام رضوانالله علیه فرمود عدالت هدف نهایی نیست، عدالت هم به نوبه خود مقدمه است برای هدف والاتری که به فرمایش ایشان عبارت است از معرفت الله.
پاداشهای خداوند متعال به اهل ایمان و عمل صالح
این آیه میفرماید ما به کسانی که اهل ایمان و عمل صالح هستند وعده دادیم که در همین عالم، پاداشهایی به آنها بدهیم؛ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ.
الف) خلافت و حکومت روی زمین
اولین پاداشی که به آنها میدهیم این است که لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ؛ یعنی آنها را جانشین گذشتگان در روی زمین قرار میدهیم. در میان گذشتگان، صالحانی بودند، فاسدان فراوانی هم بودند؛ اما آنها رفتند و ما آنها را بردیم و درن هایت اهل ایمان و عمل صالح را جانشین آنها خواهیم کرد؛ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ؛ زمین در اختیار بندگان شایسته قرار خواهد گرفت. این اولین پاداششان است که زمین در اختیار آنها قرار میگیرد.
ب) تمکین دین
دومین پاداشی که خداوند متعال به آنها عنایت میفرماید این است که وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ؛ اجرای احکام الهی برای آنها میسر میشود. از ابتدای تشکیل اجتماعات انسانی تا ظهور حضرت ولیعصرارواحنافداه هیچگاه در همه جای پهنه زمین، پرستش خدای یگانه به طور گسترده انجام نمیگیرد؛ اما خداوند متعال وعده داده که روزی بیاید که شایستگان در زمین جایگزین شوند و آنها دین خدا را اجرا کنند، آن وقت احکام الهی موبهمو اجرا خواهد شد.
ج) امنیت پس از خوف، ترس، وحشت و ناامنی
پاداش سومشان این است که وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا. در روی زمین همیشه ناامنیها و ظلم و ستمهایی وجود داشته و حتی کسانی که با طوع و رغبت میخواستند خدا را عبادت کنند و جامعه سالمی تشکیل دهند، هیچگاه از زیان و ضرری که دشمنان به آنها میرساندند یا تهدیدشان میکردند، در آسایش نبودند؛ یعنی قبل از ظهور حضرت، امنیت کامل در روی زمین برقرار نیست؛ اما خدا به اهل ایمان پاداش میدهد و در آخرالزمان امنیت کامل را برای آنها برقرار میکند؛ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا؛ بعد از ترس و ناامنیها، امنیت کامل برقرار میشود.
همه اینها وعدههای عظیمی است که خداوند متعال به صالحان که امت پیغمبر آخرالزمان هستند این وعدههای عظیم را میدهد؛ ولی آیا مطلب تمام است؟! یعنی منظور از ظهور ولی عصرارواحنافداه و برقراری نظام عادلانه و اجرای احکام اسلامی همینهاست که گفته شد تا مردم راحت و آسوده در امنیت زندگی کنند؟! همین؟!
بندگی خدا؛ هدف نهایی حکومت امام زمانعجلاللهفرجهالشریف
سؤال میشود که اصلاً برای چه زندگی کنند؟! هدف نهایی آن جمله آخر است؛ یَعْبُدُونَنِي لَا یُشْرِكُونَ بِی شَیْئًا؛ همه اینها مقدمه است برای اینکه پرستش خدا در پهنه زمین به طور کامل و گسترده انجام بگیرد. پس نتیجه میگیریم که همه نعمتهایی که خداوند متعال در این عالم برای انسانها مقدر فرموده است؛ چه آنهایی که به طور طبیعی نصیب آدمیزادها میشود مثل هوا، نور، آب و چیزهای دیگر و چه چیزهایی که باید به دست خود انسانها فراهم شود، همه اینها مقدمه است برای اینکه انسانها بتوانند خدا را بهتر پرستش کنند؛ چرا؟! چون کمال نهایی آنها فقط از راه پرستش خداوند متعال حاصل میشود؛ آن مقامی که خدا برای انسان مقدر فرموده، تنها و تنها از راه خداپرستی حاصل میشود. اگر هزاری امنیت و پیشرفتهای مادی و پیشرفت علم و صنعت و فنّاوری و برقراری عدالت و همه اینها باشد؛ اما خداپرستی در آن نباشد، هدف آفرینش انسان تحقق نیافته است. آنها همه مقدمه است چون وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ.
پیوندی ناگسستنی میان ابعاد وجودی انسان
خداوند متعال، انسان را یک معجونی آفریده که ابعاد مختلفی در وجودش قرار دارد، ابعادی که همه در هم تنیده است و به هم مربوط است. هر کسی زندگی خودش را حساب کند، از اول ولادتش تا آخری که از دنیا میرود، ببیند چند نوع کار و فعالیت در این عالم دارد، چه چیزهایی برای او فراهم میشود؛ نیاز به غذا، نیاز به پوشاک، نیاز به مسکن، نیاز به همسر، نیاز به تحصیل علم، نیاز به آموختن چیزهایی که برای زندگی لازم است، نیاز به بهداشت، نیاز به انواع رفاه و آسایش و... تا نیاز به شناخت خدا و شناخت دین و شناختن راهی که انسان را به کمال میرساند و دفاع کردن از حقوق خود در مقابل دشمنان انسی و جنی که انسان را تهدید میکند، ابعاد مختلفی هست که شمارش آنها دقیقاً میسر نیست. هر کسی به اندازه فهم خودش یک ابعادی را ذکر میکند و همه اینها به هم مربوط است. اینگونه نیست که یک بخش از زندگی برای مسائل فردی باشد، یکی مربوط به خانواده، یکی مربوط به اجتماع، یکی مربوط به سیاست، یکی مربوط به اقتصاد و هر کدام یک کانال خاصی داشته باشد. همه اینها به هم مربوط است. خدا انسان را اینگونه آفریده است، یک موجودی که کاملترین مخلوقاتی است که معرفی شده و ما میشناسیم. اگر مخلوقی بالاتر از انسان باشد، ما خبر نداریم و در قرآن هم اسمی از آن برده نشده است؛ بنابراین میتوانیم ادعا کنیم که چنین مخلوقی وجود ندارد و اینکه انسان اشرف مخلوقات است، یک مطلب نادرستی نیست.
برنامه جامع الهی برای سعادت انسان
خدا برای این انسان برنامهای مقدر فرموده که باید این برنامه را عمل کند تا به آن هدف نهایی، آن کمالی که فقط شایسته انسان است، مقام خلافت الهی، إِنِّي جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِيفَةً، [بقره، 30] مقامی که فرشتگان لایقش نبودند و خدا انسان را برای رسیدن به آن مقام آفرید تا به آن مقام برسد. برای رسیدن به آن مقام، برنامهای لازم است؛ برای چه؟ برای خوراکش؟ برای پوشاکش؟ برای زن گرفتنش؟ برای بچهدارشدنش؟ برای تربیت اولاد، تشکیل خانواده، تشکیل اجتماع، شهر، مدیریت اجتماع، رهبری، سیاسی، اقتصادی، نظامی، دفاعی و الیآخر؛ شارع برای کدامیک از اینها میخواهد برنامه درست کند؟! باید یک برنامه جامعی باشد که تمام نیازهای انسان که در مسیر سعادت به آن احتیاج دارد در آن برنامه تعبیه شود.
با توجه به اینکه انسان ذوابعاد است و ابعاد مختلفی دارد و لایههای وجودش متفاوت است، یک ظاهری دارد و یک باطنی دارد و باطنش یک باطنی دارد. ما فقط ظاهر و جسم خودمان را میبینیم و روحمان را که نمیبینیم و درست هم نمیشناسیم که روح یعنی چه؟ چیزی است که در باطن ما وجود دارد. خود روح هم یک باطن و سرّی دارد. با توجه به این لایههای وجودیای که انسان دارد، انسان اگر بخواهد به کمال خودش برسد، یک برنامه جامع، دارای ابعاد مختلف و لایههای متعدد میخواهد که هم از لحاظ طول، مراتب داشته باشد و هم از لحاظ عرض، مظاهر مختلف داشته باشد. بفرمایید هم در محور ایکسها و هم در محور ایگرگها. یک چنین برنامه جامعی باید باشد که همه شئون انسان را در بر بگیرد.
بعضی برنامهها هست که نمیتواند جامع باشد و فقط یک بخشی از زندگی را میتواند در نظر بگیرد. فرض بفرمایید آنچه مربوط به مسئله ازدواج و مسائل خانوادگی است خودبهخود نمیتواند مسائل اقتصادی را تأمین کند. خریدوفروش و کشاورزی و صنعت و امثال اینها در مسئله خانواده مطرح نمیشود. عرض کردم همه اینها با هم مربوط هستند و با هم ارتباط دارد؛ اما به صِرف برنامه خانواده، آن نیازها برطرف نمیشود. مسائل اقتصادی هم باز مسائل خانوادگی را تأمین نمیکند. آن هم یک بخش دیگری است.
(سخنرانی در همایش سراسری مدیران حج و زیارت، 25/3/1388)