امام حسین علیه‌السلام:  مرگ در راه عزت، جز زندگی جاوید نیست و زندگی با ذلت، جز مرگی فاقد حیات نیست.  (احقاق الحق، جلد ۱۱، صفحه ۳۰۱) 

از میز مذاکره تا میز تحریم

چرا توافق احتمالی با آمریکا پایدار نمی‌ماند؟

علی محمدی

 

می‌توانیم عوامل بسیاری را برشماریم که توسعه دهنده توافقی موقت بین ایران و آمریکا باشد. چراکه دو طرف نیازمند ایجاد یک توافق، ولو محدود می‌باشند. این توافق با هر چارچوب محتوایی و زمانی، یک بیِّنه بدیهی بر آن مترتب است. اینکه هر گونه توافق با آمریکا پایدار و با ثبات نخواهد ماند. حداقل، رفتار امریکا از زمان  شروع دور جدید مذاکرات غیر مستقیم (اوایل آوریل) که مبتنی بر  سه نوبت تحریم نظامی، سه نوبت تحریم بخش انرژی و یک نوبت تحریم بخش هسته‌ای ایران می‌باشد، این ادعا را به صورت ضمنی تایید می‌کند. 

اما چه عوامل دلالتِ بر ناپایداری هر گونه توافق با آمریکا داشته و اساساً چرا تحریم‌ها قابلیت انفکاک از سیاست خارجه آمریکا نسبت به ایران ندارد: 
۱- تحریم، نه فقط ابزار فشار اقتصادی؛ بلکه ابزار ژئوپلیتیک مهار ایران است. برای آمریکا، تحریم‌های ایران فقط جنبه اقتصادی ندارند؛ بلکه ابزاری هستند برای:
مهار نفوذ منطقه‌ای ایران
کنترل رفتارهای غیرهسته‌ای ایران (مثل برنامه موشکی، حمایت از گروه‌های مقاومت یا فعالیت‌های منطقه‌ای)
افزایش چانه‌زنی در میز مذاکره: با نگه داشتن ساختار تحریمی، آمریکا می‌تواند ایران را به امتیازدهی بیشتر وادار کند.
۲- زیرساخت تحریمی آمریکا پیچیده، چندلایه و قابل احیاست: تحریم‌های آمریکا علیه ایران در سطوح مختلفی از قانون‌گذاری (دستور اجرایی رئیس‌جمهور، قوانین کنگره، تحریم‌های وزارت خزانه‌داری) نهادینه شده‌اند. بسیاری از این تحریم‌ها تحت عنوان‌های غیرهسته‌ای اعمال شده‌اند: تروریسم، حقوق بشر، برنامه موشکی، پول‌شویی و سایبری. حتی اگر در توافقی برخی تحریم‌ها "تعلیق" شوند، ساختار آن‌ها باقی می‌ماند و به‌راحتی قابل بازگشت است.
۳- از منظر سیاست انرژی، بازگشت ایران به بازار نفت به معنای تهدید مستقیم منافع اقتصادی و راهبُردی آمریکا در بازار جهانی انرژی است. آمریکا به‌جای حذف کامل تحریم‌ها، سعی می‌کند صادرات انرژی ایران را کنترل‌شده، محدود و مشروط نگه دارد. این تضاد ذاتی منافع، هر توافقی را شکننده و موقتی می‌کند. در این خصوص در یادداشت بعدی بیشتر خواهم نوشت.
۴- ایران توافق را عمدتاً برای رفع تحریم‌ها و رونق اقتصادی می‌خواهد؛ در حالی ‌که آمریکا آن را ابزاری برای مهار حداقلی یا حداکثری تهران. این تفاوت بنیادین در هدف‌گذاری، باعث شکنندگی ذاتی هر توافق می‌شود.