امام حسین علیه‌السلام:  بخشنده‌ترین مردم کسی است که به آنکه امید ندارد و درخواست یاری نکرده، کمک کند و ببخشد. (کشف الغمه، ج ۲، ص۳۰) 

اهداف مقدس امام خمینی از نهضت اسلامی

 زینب نجیب

 

انقلاب اسلامی، همچون انقلاب‌های دیگر در اقصی‌نقاط جهان مانند فرانسه، آمریکا، شوروی، چین و ... بنابر اهداف و آرمان‌هایی شکل گرفت. این اهداف در ابعاد گوناگون تعریف می‌شود که در برخی، با دیگر انقلاب‌ها مشترک است و در مواردی اختلاف دارد. این اهداف در باب استقلال، آزادی، عدالت، مبارزه با فساد و تبعیض و فقر و جهل، ایجاد امنیت و رفاه، ارتقا علم و اخلاق، پیشرفت و تحول و غیره است.
[1]. شاید این سؤال مطرح شود که انقلاب‌های دیگر نیز با چنین شعارهایی پا به عرصه جوامع نهادند. این اهداف انقلاب اسلامی، چه فرقی با اهداف دیگر انقلاب‌ها دارد؟ در مقابل، می‌توان پاسخ داد که آری! اغلب این اهداف در انقلاب‌های دیگر نیز دیده می‌شود؛ چراکه این هدف‌ها با فطرت مردم هماهنگ است و دل انسان‌ها را متوجه خود می‌کند؛ اما اهداف انقلاب اسلامی فقط محدود به این‌ها نیست، «استکبارستیزی» از بلندترین آرمان‌های این انقلاب بوده و هست و رهبران و یاران این انقلاب، استکبارستیزی را عامل تداوم خود می‌دانند و آن را همچون نفس گرمی، مدام در کالبد انقلاب می‌دمند. این باور از همان شعار توحیدی اسلام یعنی «لااله‌الاالله» نشئت‌گرفته است و یک مسلمان، ابتدا به نفی طاغوت می‌پردازد، سپس به وحدانیت پروردگار شهادت می‌دهد. از سویی دیگر به‌عنوان‌مثال، جامعه‌ی عادلانه در نگاه امامین انقلاب از اهداف میانی است و آنچه در رأس قرار دارد، "حاکمیت اسلام و اجرای حدود الهی" است. رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «قطعا "عدل" هدف است، منتها این هدف میانی است؛ هدف نهائی عبارت است از رستگاری انسان». (۱۰ آذر ۱۳۸۹، بیانات در نخستین نشست اندیشه‌های راهبردی) اما باید توجه داشت، اولویت حاکمیت اسلام بدان معنا نیست که آن، هدفی در کنار دیگر اهداف است و باید ابتدا احکام اجرا شود، سپس به فکر تحقق دیگر شعارها افتاد؛ بلکه تمامی شعائر و وعده‌های انقلاب خمینی، از دل همان اسلام می‌جوشد و تعریف حقیقی خود را فریاد می‌زند؛ مانند مفهوم «آزادی» که در جامعه اسلامی تعریفی جدای از تعریف آزادی در غرب دارد و حتی تعریف آزادی در غرب، در مختصات اسلام چیزی جز اسارت نیست و یا معنای «پیشرفت» در غرب فقط به توسعه محدود می‌شود، درصورتی‌که در اسلام الگوی پیشرفت، همه ابعاد انسان را در نظر گرفته است و سیر صعودی انسان را تنها در مادیات نمی‌خواهد. بدین ترتیب می‌توان گفت، گاهی علاوه بر وجود برخی آرمان‌ها در انقلاب اسلامی و عدم همان آرمان در غرب، با  نوعی اشتراک لفظی در برخی دیگر مواجهیم. به هر سو، استخراج شعائر انقلاب از دل اسلام، بازمی‌گردد به  نگاهِ حاکمیتی به دین و اعتقاد به جامعیت و ادای حق جامعیت آن. رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «در درجه‌ی اوّل "حاکمیت اسلام" است. اصلا انقلاب برای این به وجود آمد، برای اینکه اسلام حکومت کند، حاکمیت داشته باشد بامعنای خاص خودش». (۶ خرداد ۱۳۹۵، بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری)
[2]. دشمنان از همان ابتدا شمشیر را از رو بسته و اسلام را ناتوان برای تحقق این اهداف دانستند. کمی بعد، روش دشمنی خود را تغییر داده و با تئوریزه کردن این عقیده، بیان آن را بر عهده‌ی زبان اهل فکر گذاشتند و بنابراین با دوگانه‌سازی‌های پوشالی، اسلام را دین سکولار معرفی کردند. اما باید دانست «عدالت اقتصادی» در کنار «توسعه ثروت»، «عدالت» در کنار «نفی ظلم»، «علم و دانش در پیشرفت اقتصادی» در کنار «معنویت انسان»، «هویت ملی» در کنار «پذیرش تنوع آرا» و «تخصص در کنار تعهد» همیشه در دین اسلام بوده است. بدین ترتیب امام راحل از آغاز با شعار دین جلو آمد؛ چراکه دین اسلام را سکولار نمی‌دانست و آن را در تمامی عرصه‌ها زنده می‌پنداشت. به عبارتی، چنین دینی عزت را هم در دنیا و هم در آخرت برای انسان می‌خواهد و همان‌طور که برای رسیدن به سعادت ابدی نقشه راه دارد، برای رسیدن به امنیت، رفاه، عدالت، رفع فقر، تبعیض، پیشرفت، تحول، ارتقا علم، سیاست و اقتصاد نیز ارائه‌کننده‌ی بهترین راه‌ها است. حتی این‌گونه نبود که  امام در ترسیم نظام، جمهوری را از غرب و شرق به عاریت بَرَد و به اسلام ضمیمه کند؛ بلکه ازنظر ایشان، خودِ جمهوری نیز از دل اسلام می‌جوشد. آری! قدم اصلی، اساسی و مهم امام، تنها عزم و اراده در جهت تحقق اسلام ناب در جامعه بود و او باور داشت اگر حاکمیت اسلام تحقق یابد، دیگر شعارها و اهداف انقلاب در سایه‌ی همان حاکمیت دین، قدم‌به‌قدم تا تمدن اسلامی تحقق خواهد یافت.
 [3]. انقلاب خمینی با همین هدف اصلی حاکمیت اسلام در بهمن ۵۷ پیروز شد و بلافاصله به همراهی اصحابش به تألیف قانون اساسی پرداخته و با به رأی گذاشتن آن، نظام اسلامی را تشکیل داد؛ اما آنچه برای تحقق کامل اهداف انقلاب لازم بود، تنها این قدم‌های اولی نبود؛ بلکه باید دولت اسلامی و در پی آن جامعه اسلامی و درنهایت "تمدن اسلامی" شکل بگیرد تا اهداف و آرمان‌های امام، تمام‌وکمال محقق گردد. ازآنجاکه ما در مرحله‌ی دولت اسلامی قرار داریم، در نگاه اول به نظر می‌رسد انقلاب در یک نقطه متوقف‌شده و یا پیشرفت ملموسی پس از چهل و اندی سال نداشته است. باکمی تأمل و توجه به تاریخ انقلاب‌های دیگر کشورها، نتیجه‌ای کاملا متفاوت، نظرها را به خود جلب می‌کند. آیت‌الله خامنه‌ای دراین‌باره می‌فرمایند: «انقلاب یک حادثه دفعی نیست. انقلاب یک دگرگونی است. این دگرگونی به‌تدریج انجام می‌گیرد. بله! حرکت انقلابی در اول لازم است، تشکیل نظام انقلابی لازم است؛ اما تا وقتی‌که این انقلاب بتواند پایه‌های خود را محکم کند و اهداف خود را تحقّق ببخشد، تدریج وجود دارد، مرور زمان لازم دارد. اگر چنانچه آن هدف‌ها از یاد رفت، آن حادثه فراموش شد، آن‌وقت آن‌جوری می‌شود که در خیلی از کشورهای به‌ظاهر انقلابی دیده شد، بعضی انقلاب‌ها در نطفه خفه شد... بعضی هم بعد از به‌دنیاآمدن، جوان‌مرگ شدند. علّتش همین بود. علّتش انحراف بود از هدف‌هایی که اعلام‌شده بود. آن هدف‌ها بایستی باقی بمانند؛ هدفِ عدالت اجتماعی، هدفِ تحقّق زندگی اسلامی به‌معنای واقعی -که عزت دنیا و آخرت در زندگی اسلامی است- هدفِ تشکیل یک جامعه‌ی اسلامی که در آن جامعه، هم علم هست، هم عدل هست، هم اخلاق هست، هم عزت هست، هم پیشرفت هست. هدف این‌ها است؛ ما به این هدف‌ها هنوز نرسیده‌ایم و در نیمه‌راه این هدف‌ها هستیم.» (۱۹ بهمن ۱۳۹۴، بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش)
[4]. بدین‌ترتیب آشکار شد که باتوجه‌به تدریجی‌بودن پدیده انقلاب و از طرف دیگر باوجود موانع درونی و بیرونی، نمی‌توان به تحقق کامل اهداف امام تا به امروز اذعان داشت؛ اما باید دانست که این‌ها همه از طبیعت و ماهیت یک انقلاب است و به‌هیچ‌وجه به معنای توقف، ناکامی یا شکست نخواهد بود و اما نکته اساسی اینجاست که انقلاب اسلامی، تنها انقلابی است که باوجود بسیاری از دشمنی‌ها هم به دلیل پافشاری بر حاکمیت دین و هم استکبارستیزی، پس از چهل و سه سال همچنان به سر عهد خود برای اهداف ایستاده است و نفس می‌کشد. علاوه بر این در تمامی سرفصل‌ها، موفقیت‌های بزرگ کسب کرده است. در زمینه علم، سیاست‌های خارجی، تحقق شعار مردم‌سالاری، اقتصاد، خدمات عمومی و غیره. البته شاهد ناکامی و ضعف هم در بسیاری نقاط بوده‌ایم؛ اما در یک قضاوت منصفانه باتوجه‌به آمارهای دقیق و مقایسه با درصدِ پیشرفت با دیگر کشورها، می‌توان به نقاط قوت تکیه کرد و در مسیر اصلاح نقاط ضعف قدم برداشت و باور داشته باشیم که پیشرفت روزافزون زمانی رخ می‌دهد که در حفظ همان اهداف و شعارهای اولیه استقامت بورزیم.
[5]. امام در سال آخر عمرشان خطاب به فرزندان شهدا یک بیانی دارند؛ امام این‌جور می‌گویند: «کارنامه‌ی شما در گرو تلاش و مجاهدت شما است، هر چه تلاش کنید، هر چه مجاهدت کنید، محصولش را جمع خواهید کرد.» دنباله‌ی فرمایش امام است: زندگی در دنیای امروز زندگی در مدرسه‌ی اراده است، تابع اراده است. هر جا ملّت و مسئولین، بااراده‌ی قوی وارد میدان بشوند، موفقیت است. هر جا اراده‌ها سست بشود، تلاش کم بشود، عقب‌ماندگی هست. بله! ما عقب‌ماندگی هم داریم، پیشرفت هم داریم. این مربوط به خود ما است. ما بودیم، ما مسئولین بودیم، آحاد گوناگونِ موثّر جامعه بودند که یکجا خوب عمل کردند، در آنجا موفقیت به دست آمد. یکجا کوتاهی کردیم، تنبلی کردیم، کم آوردیم، طبعا عقب ماندیم، این را اصلا نمی‌شود انکار کرد. مکتب درست است، نقشه درست است، راه درست است ... البتّه نقش دشمنیِ دشمنان هم نباید نادیده گرفته بشود. جبهه‌ی گسترده‌ی دشمن از اوّل انقلاب وارد میدان شد. ۱۴ خرداد ۱۴۰۱، بیانات در مراسم سی‌وسومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله)
به‌این‌ترتیب ما همچنان در مسیریم و افق بلندی در نظر داریم. تدریجی‌بودن تحقق آرمان‌ها، هرگز نباید ما را مأیوس، نگران و ناامید سازد. باید بدانیم هدف نهایی انقلاب اسلامی در استمرار همان اهداف رسالت انبیاء و بعثت رسول اکرم است. ما در این نقطه از زمان و مکان، تنها یک مهره از تسبیح حکمت خداوندیم  و تا حاکمیت الله و تا استقرار کامل حکومت اسلامی و گسترش آن، باید استقامت بورزیم.