امام حسین علیه‌السلام:  شایسته نیست که انسان با ایمان، نافرمانی خدا را مشاهده کند و با بی‌تفاوتی از آن چشم بپوشد؛ بلکه او وظیفه دارد در جلوگیری از منکر اقدامی بکند.  (وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۱۲۵) 

بهترین ساعت؟!

داخل‌ چادر، همه‌ بچه‌ها جمع‌ بودند، می گفتند و می‌خنديدند
هر كسی ‌چيزی‌ می‌گفت‌ و به‌ نحوی بچه‌ها رو شاد می‌كرد،
فقط‌ يكی‌ از بچه‌ها به‌ قول ‌معروف،‌ رفته‌ بود تو لاك‌ خودش‌!
ساكت‌ گوشه‌ای‌ به‌ كوله‌ پشتی‌ اش‌ تكيه‌ داده‌ بود و توی لاک خودش بود. 
بچه ها هم مدام بهش تیکه می انداختن و می خندیدن
اما اون چیزی نمی گفت
یهو دیدم‌ رو کرد به جمع و گفت‌:
ـ بسّه‌ ديگه‌، شوخي‌ بسّه‌! اگه‌ خيلی‌ حال‌ دارين‌ به‌ سوال‌ من‌ جواب‌ بدين‌
همه‌ جا خوردیم. از اون‌ آدم‌ ساكت‌، اين‌ نوع‌ صحبت‌ كردن‌ بعيد بود. همه ‌متوجه‌ او شدند.
ـ هر كی‌ جواب‌ درست‌ بده‌ بهش‌ جايزه‌ میدم‌
با تعجب‌ گفتم‌: «چه‌ مسابقه‌ای ميخوای‌ بذاری»
پرسید: آقايون‌ افضل‌ الساعات‌ (بهترين‌ ساعتها) چیه؟
پچ‌ پچ‌ بچه‌ها بلند شد ، يكی گفت‌:
ـ قبل‌ از اذان‌، دل‌ نيمه‌ شب‌، برای‌ نماز شب‌.
ـ غلطه‌، آی‌ غلطه‌، اشتباه‌ فرمودين‌.
ـ می ‌بخشين‌، به‌ نظر من‌ اذان‌ صبح‌ وقت‌ نماز و...!
ـ بَه‌َ، اينم‌ غلطه‌!!
ـ صلاة‌ ظهر و عصر و...!
خلاصه هر كسی یه چیزی گفت‌ و جواب ایشون همچنان " نه " بود
نيم‌ ساعتي‌ از شروع‌ بحث‌ گذشته‌ بود، همه‌ متحير با كميی دلخوريی گفتند:
آقا حالگيري‌ می‌كنيا، اصلاً ما نمی ‌دونيم‌. خودت بگو.
 او هم وقتی کلافه شدن بچه ها رو دید ، لبخند زد‌ و گفت‌:
ـ از نظر بنده‌ بهترين‌ ساعتها ، ساعتی هستش كه‌ ساخت‌ وطن‌ باشه
ساعتی که دست‌ِكوارتز و سيتي‌ زن‌ و سيكو پنج‌ رو از پشت‌ ببنده‌...
بعدش با خنده‌ از جا بلند شد و رفت‌ تا خودش‌ رو برای‌ نماز ظهر آماده‌ كنه!