امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

مطالب صفحه جوان 1216

وقتی کف خواسته‌های فرهنگی پایین می‌آید
غلامرضا گل‌صفتان
یک تفکر رایج در جامعه‌ی مذهبی این است که در برنامه‌سازی‌ها، خصوصاً در مقام فرهنگ‌سازی، همواره حداقل‌ها را در نظر بگیریم، و اگر حدود را بالاتر بگیریم، باعث زده شدن مردم از دین و برنامه‌های مذهبی می‌شویم. این مسئله اگر تبدیل به روال عمومی شود (اتفاقی که امروز افتاده)، چند آسیب جدی در پی خواهد داشت.
1. وقتی سقف را پایین آوردیم، کف هم خودبه‌خود پایین می‌رود.
اگر ما حداکثرها و ایده‌آل‌ها را پایین آوردیم، و یا با عدم تشریح آن، تعیین آن را به دست عرف یا جریان‌های مخاطب‌باز سپردیم که نتیجه‌ی این حالت هم پایین آمدن سقف دین‌داری است، معمولاً تعریف کف دین‌داری هم در عرف عمومی پایین می‌آید، و ممکن است حتی در حرام‌ها ورود کند. در ذهن بسیاری از مردم ایران، رسانه‌ی ملی، بیشتر نمایش‌گری برای سقف دین‌داری است، تا کف آن و مثلاً اگر یک نوع از موسیقی در رسانه ملی رایج شود، کسی آن را به عنوان کف موسیقی مجاز در نظر نمی‌گیرد؛ بلکه عموماً تا چند سطح پایین‌تر از آن را نیز برای خود مجاز می‌شمارند.
2. به قله‌ها لقب افراط داده می‌شود.
اگر ما قله‌ها را تشریح و تبیین نکردیم، و به مرور با هر نوع توجیهی ایشان را از سبک زندگی و برنامه‌ها و مراسم خانوادگی و هیأت‌های‌مان حذف کردیم، از آنجا که معمولاً دامنه‌ها نسبت به قله‌ها در اکثریت هستند، به مرور تفکر و سلوک دامنه (که ممکن است حتی داخل در حرام شده باشد) تبدیل به عرف می‌شود و حتی پس از مدتی مشروعیت پیدا می‌کند! و اصلاً معنا و تعریف گزاره‌های دینی عوض می‌شود. در این حالت، اگر کسی صرفاً به رعایت حرام و حلال اکتفا نکرد و در دایره‌ی رعایت مستحبات و مکروهات هم پیش‌روی کرد، از جانب عموم و حتی خود مذهبی‌ها طرد می‌شود و به او لقب افراطی و تندرو داده می‌شود.
3. فرصت رشد برای دامنه‌ها از بین می‌رود.
اگر قله‌ها را تبیین نکردیم، کسی که در دامنه حرکت می‌کند، اصلاً متوجه وجود قله‌ها نمی‌شود، و احساس می‌کند ایده‌آل، و بهترین مشی و سلوک، همین سلوکی است که او دارد؛ بنابراین هیچ‌گاه به فکر مسیری به سمت قله و رشد نخواهد افتاد.
4. محوریت تربیت در برنامه‌ها نادیده گرفته می‌شود!
هدف ما از کار فرهنگی چیست؟ آیا هدف ما این است که ساعتی دور هم خوش باشیم، و فقط به حرام نیفتیم؟ یا هدف ما تربیت است؟ کار تربیتی و فرهنگی، یعنی تلاش برای تثبیت اعتقاد به حرام و حلال الهی، از طریق برجسته کردن و اصرار و استمرار بر مستحبات، و دور شدن هرچه بیشتر از مکروهات. حلال و حرام، حدود و چارچوب‌های کار را مشخص می‌کند؛ اما آن چیزی که مسیر ما را در کارهای فرهنگی، مشخص می‌کند و به ما خط‌مشی و الگوی عملی می‌دهد، مستحب و مکروه است و اگر بگوییم مستحبات و مکروهات، دفترچه راهنمای کار فرهنگی‌اند، بی‌راه نگفته‌ایم.
اغلب قریب به اتفاق فعالیت‌های فرهنگی ما در همین قالب مستحبات می‌گنجد، از هیئت و زیارت و مجلس دعا، تا اردوی جهادی و محفل انس با قرآن. اگر بگوییم قرار است در هیئت یا حسینیه دور هم جمع شویم و «بدون رعایت مستحبات و مکروهات»، فقط مرتکب حرام نشویم، فعالیت‌های تربیتی و فرهنگی ما بی‌معنا می‌شود.
5. بازه‌ی دین‌داری را تنگ و دین‌داری را دشوار می‌کنیم.
برعکسِ آن چیزی که عموماً گفته می‌شود که با ارائه‌ی دین حداکثری، دین‌داری را سخت می‌کنید، وقتی به جای عرضه‌ی دائمی سطوح پایین‌تر دین‌داری، سقف دین و درجات بالاتر دین‌داری را برای مردم تشریح کردیم، و الگوهای حداکثری از دین‌داری ارائه دادیم، دایره‌ی دین‌داری را بزرگ‌تر کرده‌ایم. کف دین‌داری، رعایت حلال‌ها و حرام‌هاست، وقتی مردم را به کف عادت دادیم، رعایت بالاتر از آن برای‌شان دشوار می‌شود. اما وقتی مردم را با سطوح بالاتر آشنا کردیم، تحمل سختی‌های رعایت‌های کف، برای‌شان آسان‌تر می‌شود.
 
درونمایه رسانه‌های غربی
محمد محمدی
برنامه‌های تفریحی ماهواره‌ای، شبکه‌های خبری و مستندهای غربی در مواجهه با انقلاب اسلامی اهداف خاصی را دنبال می‌کنند و درونمایه‌های خاصی دارند که در اینجا به برخی از این درونمایه‌ها از دیدگاه مقام معظم رهبری اشاره می‌شود. 
1ـ اختلاف میان مسلمانان
«دشمنان امت اسلامی به خوبی متوجه شده‌اند که درگیری مذاهب اسلامی به نفع رژیم غاصب صهیونیستی است و بر همین اساس با راه‌اندازی گروه‌های تکفیری از یک طرف و با ایجاد رسانه‌های به ظاهر اسلامی و حتی شیعی برای دامن زدن به اختلافات از طرف دیگر، به دنبال درگیر کردن مسلمانان با یکدیگر هستند... . بزرگان تشیع اعم از امام (ره) و دیگران همواره بر حفظ اتحاد امت اسلامی تأکید کرده‌اند؛ بنابراین آن تشیعی که با هدف دامن زدن به اختلافات، از رسانه‌هایی که در لندن و امریکا هستند، تبلیغ می‌شود، در مسیر شیعه واقعی نیست.» 
سه نکته در کلام ایشان حائز اهمیت است: 
1ـ گروه‌های تکفیری یکی از تولیدات و محصولات دشمنان امت اسلامی است. تولیدکنندگان اصلی این گروه‌ها نه سنی هستند و نه شیعه. این گروه‌ها در حقیقت یکی از محصولات و کالاهای رسانه‌ای امروزند. 
2ـ منشأ گروه‌های تکفیری و برخی از گروه‌ها و شبکه‌های شیعی که به اختلافات دامن می‌زنند، یکی است. این دو گروه هرچند مقابل هم هستند؛ اما از یک کانون مدیریت و تغذیه می‌شوند. 
3ـ تشیعی که به دنبال دامن زدن به اختلافات است، در مسیر تشیع واقعی نیست.   
2ـ معرفی اسلام به‌عنوان دین خشونت
«سال‌هاست که مقدسات و همه حقوق و حرمت میلیون‌ها مسلمان مظلوم در افغانستان و پاکستان، در عراق و لبنان و فلسطین زیر پا گذاشته شده است. صدها هزار کشته، ده‌ها هزار زن و مرد اسیر و زیر شکنجه، هزاران کودک و زن ربوده شده و میلیون‌ها معلول و آواره و بی‌خانمان، قربانی چه چیزی شده‌اند؟ و با همه این مظلومیت‌ها، چرا در رسانه‌های جهانی غرب، مسلمانان را مظهر خشونت و قرآن و اسلام را خطری برای بشریت وانمود می‌کنند؟»
3ـ بحرانی جلوه دادن کشور و القاء ناامیدی
«بحرانی جلوه دادن اوضاع کشور، بزرگنمایی مشکلات، القای یأس و ناامیدی درباره حل مشکلات و تاریک جلوه دادن آینده ملت، از جمله روش‌هایی است که شبکه بزرگ دروغ‌پردازی و تحریف، برای بی‌رونق کردن انتخابات ایران را در دستور کار خود قرار داده است.» 
4ـ انکار پیشرفت‌ها
«کار دوم این است که در تبلیغاتِ خودشان پیشرفت‌ها را انکار کنند. امروز یک شبکه تبلیغاتیِ بسیار عظیم با هزاران رسانه از انواع گوناگون رسانه‌ها در دنیا مشغول به کار است، برای اینکه اثبات کند که در ملت ایران، در کشور ایران پیشرفتی صورت نمی‌گیرد؛ پیروزی‌های ملت را انکار کند؛ اگر ضعف‌هایی وجود دارد، این ضعف‌ها را بزرگ و عمده کند و در مقابل چشم همه قرار دهد؛ اما قوت‌ها و نقاط جوشش را ـ که در سراسر کشور و در هر گوشه و کنار، خود را به انسان‌های منصف نشان می‌دهند ـ از چشم‌ها پنهان کند.» 
5ـ ارائه الگوهای منحرف و سخیف
برجسته کردن الگوهای منحرف و سخیف، یکی از رویکردهای کلی شبکه‌های رسانه‌ای نظام استبداد بین‌المللی است. رهبر معظم انقلاب در دیدار با نخبگان کرمانشاه، این موضوع را برگرفته از اهداف خطرناک پروتکل‌های صهیونیستی دانستند و افزودند: «این الگوسازی شبکه‌ای بر اساس سیاست‌های مشخص و مدون صورت می‌گیرد.» 
6ـ پمپاژ اطلاعات ناقص
«رسانه‌های دیداری و شنیداری بیگانه، حجم انبوهی از اطلاعات و تحلیل‌های معیوب، ناقص و غیر واقعی را پمپاژ می‌کنند که اگر دانشگاهیان و حوزویان دارای اطلاعات واقعی نباشند، ممکن است تحت تأثیر این تحلیل‌های مسموم قرار گیرند.» 
7ـ عدم انعکاس صدای ملت‌ها
«اگر رسانه‌های دنیا دیدگاه‌های ملت ایران را در خصوص مسائل مهم جهانی همچون حقوق بشر، مردم‌سالاری دینی، نقش دین در زندگی مردم، نقش زن در زندگی اجتماعی و دیدگاه اسلام در خصوص زن، به شهروندان غربی منعکس کنند، اتفاقات مهمی رخ خواهد داد و بسیاری از سوءتفاهم‌ها برطرف و در نهایت گستره تصمیم‌گیری قدرتمندان محدود می‌شود.»
 8ـ تحقیر توانایی داخلی
«در تبلیغات گسترده رسانه‌ایی دشمنان ما، سعی می‌شود توان داخلی و ملی کشور تحقیر شود و کوچک شمرده شود؛ متقابلاً توان دشمن بیش از آنچه که هست، معرفی شود. این یکی از لغزشگاه‌هاست. اگر ما از آن مقداری که دشمن باید مورد ملاحظه قرار بگیرد، بیشتر او را محاسبه کردیم و بیشتر از او ترسیدیم، قطعاً دچار خطای در محاسبه خواهیم شد، راه را عوضی خواهیم رفت. این یکی از لغزشگاه‌هاست.»
 

 

دسته بندی مطالب: