رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم):  هر کس برادر دینی خود را خالصانه دیدار کند، خدای متعال به او می‌فرماید: تو مهمان و زائر منی، پذیرایی از تو بر عهده من است و من به خاطر اینکه برادر دینی‌ات را دوست می‌داری، بهشت را بر تو واجب ساختم.  (وسائل الشیعه، ج 10، ص 457)

مطالب صفحه حوزه و دانشگاه 1201

پیشینه لباس مقدس روحانیت در منابع روایی و تاریخی

پوشش روحانیت ریشه در سنت‌های اسلامی دارد و از زمان پیامبر اسلام و ائمه معصومین (علیهم السلام) به عنوان نمادی از علمای دین و رهبران مذهبی مورد استفاده قرار گرفته و نه تنها به عنوان یک پوشش؛ بلکه به عنوان نمادی از تعهد به دین و اخلاق اسلامی است.
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، عمامه یکی از نمادهای برجسته و شناخته ‌شده در فرهنگ اسلامی است که به ویژه در بین علمای دینی و روحانیان جایگاه ویژه‌ای دارد و این نماد علاوه بر اینکه یک پوشش سنتی و مذهبی است، حامل معانی و مفاهیم عمیق دینی و فرهنگی است و از دیرباز در فرهنگ اسلامی به عنوان نمادی از علم، تقوا و دیانت شناخته شده است.
این پوشش ریشه در سنت‌های اسلامی دارد و از زمان پیامبر اسلام و ائمه معصومین (علیهم السلام) به عنوان نمادی از علمای دین و رهبران مذهبی مورد استفاده قرار گرفته و نه تنها به عنوان یک پوشش؛ بلکه به عنوان نمادی از تعهد به دین و اخلاق اسلامی نیز شناخته می‌شود و حفظ و ترویج این نماد، به ترویج و تبلیغ ارزش‌های دینی و فرهنگی کمک می‌کند و نقش مهمی در حفظ هویت دینی و فرهنگی جامعه ایفا می‌کند.
آیت الله اعرافی، مدیر حوزه‌های علمیه، چندی قبل در آیین عمامه‌گذاری و جشن حفظ کل قرآن کریم شماری از طلاب که در مدرسه علمیه دارالسلام برگزار شد، خطاب به طلاب جوانی که مفتخر به تلبس به لباس روحانیت شدند، گفت: طلابی که افتخار دارند عمامه دین و نماد فداکاری را به سر بگذارند بدانند که این عمامه نماد متعالی دین و انقلاب اسلامی است و انقلاب اسلامی برآمده از این تاریخ است.
رهبر معظم انقلاب امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) نیز در بیاناتشان همواره بر اهمیت نمادهای دینی و فرهنگی تأکید داشته‌اند و عمامه را به عنوان نمادی از علم، تقوا و تعهد به دین می‌دانند و بر این باورند که روحانیان و علمای دین باید با استفاده از این نماد، به ترویج و تبلیغ ارزش‌های اسلامی بپردازند.
ایشان با اشاره به اهمیت و جایگاه دینی عمامه در جامعه اسلامی، خطاب به طلابی که تازه معمم شده بودند فرمودند: «قدر این عمامه را هم بدانید. اگر ماها به لوازم این عمامه عمل بکنیم، چیز بسیار شریفی است. این لباس، همان چیزی است که دشمن نتوانسته آن را فتح کند. کسانی از اهل این لباس فاسد شدند و در طول تاریخ، فسادشان هم ضررهای بسیار شدید و لطمه‌های بزرگی به اسلام و مسلمین زده؛ اما دشمن نتوانسته این حصار منیع را فتح کند، با اهل این لباس خیلی هم مبارزه کردند، خیلی هم توی سرشان زدند، خیلی هم دام بر سر راهشان گستردند، اینها در طول این سال‌هایی بود که ما یادمان است، یا قریب به زمان ما بود؛ مثل زمان رضاخان که بنده یادم نیست؛ اما قضایایش را اجمالاً شنیده‌ام، جاها و جاذبه‌هایی درست کردند تا طلبه را که در مضیقه‌هایی گرفتار می‌شود از درس و بحث و حوزه به آنجاها بکشانند و دهانش را با یک آبنبات شیرین کنند؛ برای اینکه از این سمت منخلعش کنند، البته یک عده از سست‌عنصرها و آدم‌هایی که آن نضج شخصیتی لازم را نداشتند، رفتند و مجذوب هم شدند؛ اما آنها قادر نشدند که این قلعه را فتح کنند» (30/11/1370)
استفاده از این لباس در تاریخ اسلام در مواردی توصیه شده است که به نمونه‌های از آن می‌پردازیم:
۱. پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم در روز غدیرخم با دستان خود بر سر امیرالمومنین علی (علیه‌السّلام) عمامه گذاشتند. 
۲. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم روز فتح مکه وقتی داخل شهر شدند، عمامه مشکی بر سر داشتند. «انّ رسولَ الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم دَخَلَ عامَ الفَتحِ مَکّةَ وعلَیهِ عِمامَةٌ سَوداء».
۳. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم در حدیثی فرمودند: دو رکعت نماز با عمامه، بهتر از چهار رکعت بدون عمامه است. 
۴. سلیمان بن خالد می‌گوید از امام صادق علیه‌السّلام پرسیدم اگر کسی بدون عبا امام جماعت شود، چه حکمی دارد؟ امام فرمود: «شایسته نیست که امام جماعت بدون عبا و یا عمامه باشد». 
۵. امام رضا علیه‌السّلام هنگام بیرون آمدن از منزل خود زمانی که مامون و مردم منتظر بودند، لباس پوشیدند و عمامه‌ای از پنبه بستند و طرفی از آن بر سینه مبارک و طرفی دیگر را در میان هر دو شانه گذاشتند. 
 
گفتاری از دکتر مریجی؛
منزلت اجتماعی روحانیت در گرو نقش‌آفرینی فعال و کارگشا
به گزارش رحا، حجت‌الاسلام دکتر شمس‌الله مریجی، استاد تمام دانشگاه باقرالعلوم (علیه السلام) در گفتاری به تبیین منزلت اجتماعی روحانیت پرداخت که در ذیل، تقدیم مخاطبان محترم می‌شود.
«نقش‌آفرینی» بنابر ادبیات علوم اجتماعی می‌تواند به دلیل بهره‌مندی از علم، ثروت و قدرت باشد و کسانی که از این سه بهره‌مند باشند، می‌توانند با توجه به منزلت اجتماعی خود اثرگذار باشند؛ اما در عرف و فرهنگ عمومی ما، برای منزلت اجتماعی و تبیین جایگاه افراد، نمی‌توان تنها به این سه شاخص بسنده کرد. در نگاه دینی، مهم‌ترین شاخصه تقواست.
روحانیت با وجهه دینی و تبلیغ دین منزلت یافته است و الا اگر به ثروت و قدرت توجه کنیم، درصد اندکی از روحانیون دارای عنصر ثروت و قدرت هستند. حتی اگر مردم مظاهری از مادیّت و ثروت را در یک روحانی مشاهده کنند، منزلت او تخریب می‌شود.
علم و تقوا را باید دو بال منزلت اجتماعی روحانیت دانست؛ با این تفاوت که اگر علم نباشد و فقط تقوا باشد، باز هم روحانی در جامعه منزلت خواهد داشت؛ اما اگر تقوا نباشد و فقط علم باشد، منزلتی برای یک روحانی نخواهد بود.
در زمان صدارت ناصرالدین‌شاه، زمانی علما در حرم عبدالعظیم به دلایل خاص اجتماعی بست نشستند، مردان و زنان جلوی کالسکه شاه را گرفتند و به او گفتند که با رفتن علما تمام زندگی آنها مختل شده است.
مردم تصور می‌کنند کسی که دارای ثروت است، از معنویت باز مانده است؛ کما اینکه در ادبیات دینی آمده است حضرت رسول (صلی الله علیه وآله وسلم) به واسطه سختی‌های بی‌شمار، اولین پیامبری است که به بهشت می‌رود و حضرت سلیمان (علیه السلام) به واسطه راحتی در دنیا، آخرین پیامبری است که وارد بهشت می‌شود.
اگر مردم خود یک روحانی را در رأس امور قرار دهند، منزلت او تخریب نمی‌شود؛ همان‌طور که در مورد امام خمینی (ره) به این شکل بود.
اگر تقوا در مناصب سیاسی و مشاغل رعایت شود، موجب افزایش منزلت اجتماعی طلاب می‌شود و اگر طلبه‌ای بتواند عدالت اجتماعی را بیشتر کند و مروج آن باشد، می‌تواند منزلت اجتماعی طلاب را افزایش دهد.
اگر حوزه بتواند مبانی معرفتی خود را به‌خوبی در ورودی‌ها تزریق کند، کثرت ورودی‌ها و کثرت سلایق نه‌تنها موجب لطمه به منزلت اجتماعی طلاب و روحانیت نمی‌شود؛ بلکه می‌تواند منزلت اجتماعی طلاب و روحانیت را تقویت کند.
گاهی ممکن است حوزه‌های علمیه از سوی این افراد که به درستی تعلیم ندیده‌اند، تخریب شود، چراکه به نیاز معرفتی آنها به درستی پاسخ داده نشده است. یکی از ابزارهایی که به واسطه آن می‌توان مبانی معرفتی حوزه را به درستی به طلاب منتقل کرد، متون درسی حوزه است که متأسفانه حوزه در مبحث موضوع‌شناسی و ‌به‎روز کردن دروس، عملکرد ضعیفی داشته است.
حوزه‌های علمیه باید به گونه‌ای عمل کنند که بتوانند موضوعات و چالش‌های فکری مردم را حل کنند و عالمی که نتواند چالش و شکافی از مسائل اجتماعی جامعه را حل کند، نخواهد توانست در میان مردم جایگاه و منزلت اجتماعی داشته باشد.
هنگامی تقوا و معنویت جامعه روحانیت، کارآمد خواهد بود که بتوانند محل رجوع مردم بوده و به چالش‌های فکری آنها مبتنی بر واقعیات پاسخ دهند؛ وگرنه میان یک مؤمن که محل مراجعه مردم نیست و صرفاً تقوا دارد، و یک روحانی، تفاوتی وجود ندارد.
اگر دشمن با سلاح رسانه به میدان آمده، باید با رسانه و فضای مجازی به تقابل آن رفت. اگر از سلاح رسانه به‌درستی استفاده نکنیم و مسلح به ابزار آن نباشیم، مسلماً لطمه خواهیم خورد.
ما راهکاری قوی‌تر و مهم‌تر از حضور میان مردم و تبلیغ چهره‌به‌چهره نداریم. همه رسانه‌ها و ابررسانه‌ها هنوز نتوانسته‌اند در تقابل با تبلیغ چهره‌به‌چهره موفق عمل کنند و این الگوی تبلیغ، تنها راه‌حل نهایی برای تقابل با ابررسانه‌هاست و منبر، رسانه‌ای است که ریشه 1400 ساله دارد.
حضور مستمر روحانیت در میان مردم خیلی مهم است. یکی از علت‌هایی که در جامعه ما ناهنجاری تولید کرده است، همین عدم حضور روحانیت در متن مردم و عدم همراهی با مردم در مسائل اجتماعی است و همین بر منزلت و جایگاه روحانیت تأثیر جدی گذاشته است. این کنج‌گزینی، زمینه گسستگی جامعه از متن دین است.
تبلیغ را باید مستمر ادامه داد و به ایام خاص محدود نکرد. حضور مستمر روحانیت در میان مردم در طول سال، به معنای واقعی، تنها راه تقابل با این هجمه عظیم است. مردمی که همین مردم با راهبری روحانیت قیام کردند و انقلاب اسلامی را به پیروزی رساندند.