️ اکبر مظفری
- سلام بفرمایید.
- حاج آقا، اندیشه تضاد علم و ایمان از کجا آغاز شد؟
- این اندیشه مربوط به مسیحیت است و ارتباطی به اسلام ندارد. در جهان مسیحیت به واسطه برخی قسمتهای تحریفی عهد عتیق، (تورات) تفکراتی شکل گرفت که هم برای علم گران تمام شد و هم برای ایمان، و آن اندیشه تضاد میان علم و ایمان بود.
- از کجای عهد عتیق این برداشت صورت گرفت؟
- در ابواب مختلف عهد عتیق، آیاتی دال بر این موضوع وجود دارد. مثلاً در باب دوم، آیه 16 و 17 «سفر پیدایش» درباره آدم، بهشت و شجره ممنوعه آمده است: «خداوند آدم را امر فرموده، گفت: از همه درختان باغ بیممانعت بخور؛ اما از درخت معرفت نیک و بد زنهار نخوری؛ زیرا روزی که از آن خوردی، هر آینه خواهی مُرد.»
- چگونه از این آیات، تضاد میان علم و ایمان برداشت میشود؟
- طبق این برداشت از امر خدا، انسان نباید عارف به نیک و بد شده و آگاه شود. شجره ممنوعه شجره آگاهی است، انسان با عصیان و تمرّد از امر خدا به آگاهی و معرفت میرسد و به همین دلیل از بهشت خدا رانده میشود. بر اساس این برداشت، همه وسوسهها، وسوسه آگاهی است، پس شیطان وسوسهگر، همان عقل است.
- در عهد عتیق، آیات دیگری نیز بدین مضمون وجود دارد؟
- بله. مثلاً در آیات یک تا هشت از باب سوم میگوید: و مار از همه حیوانات صحرا که خدا خلق کرده بود، هوشیارتر بود و به حوّا گفت: آیا خدا حقیقتاً گفته است که از همه درختان باغ نخورید؟ حوا به مار گفت: از میوه درختان باغ میخوریم؛ لکن از میوه درختی که در وسط باغ است، خدا گفت از آن مخورید و آن را لمس نکنید، مبادا بمیرید. مار به حوا گفت: هر آینه نخواهید مُرد؛ بلکه خدا میداند در روزی که از آن بخورید، چشمان شما باز شود و مانند خدا عارف نیک و بد خواهید بود و چون حوا دید که آن درخت برای خوراک نیکوست و به نظر خوشنما و درختی دلپذیر و دانشافزا، پس از میوهاش گرفته، بخورد و به شوهر خود نیز داد و او خورد. آنگاه چشمان هر دوی ایشان باز شد و فهمیدند که عریاناند، پس برگهای انجیر دوخته، سترها برای خویشتن ساختند. در آیه 23 از همین باب میگوید: و خداوند گفت: همانا انسان مثل یکی از ما شده است که عارف نیک و بد گردیده. اینک مبادا دست خود را دراز کند و از درخت حیات نیز گرفته بخورد و تا به ابد زنده ماند.
- آیات سفر پیدایش عهد عتیق، واقعاً شگفتآور است؟
- بله. مسیحیت، پیرو این آیات، عقل و علم را در مقابل دین و ایمان قرار داد و معتقد شد که این دو در مقابل یکدیگر قرار دارند. این برداشت غلط، تاریخ تمدن اروپا را در هزار و پانصد سال اخیر به عصر ایمان و عصر علم تقسیم کرده است.
- اسلام در این باره چگونه میاندیشد؟
- بر اساس آموزههای قرآنی آنچه در وجود انسان مظهر شیطان است، نفس امّاره است نه عقل آدمی. اسلام، علم و ایمان را مکمل و متمم هم میداند. چنانکه تاریخ تمدن اسلامی تقسیم میشود به عصر شکوفایی که عصر علم و ایمان است و عصر انحطاط که علم و ایمان را توأماً شامل میشود.
- ممنون حاج آقا
منبع: برداشتی از کتاب: انسان و ایمان، (علم و ایمان)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره)