اِبْن اَبی طَی، یحیی بن حمید (حُمَیده) بن ظافر طائی حلبی غسّانی در حلب زاده شد. یاقوت حموی او را در ۶۱۹ق /۱۲۲۲م در حلب دیده است. پیشه پدرِ یحیی را برخی نجّاری (النّجاره) نوشته و آوردهاند که بر همه نجاران حلب مقدّم بود و در نسب وی نیز «ابن نجار» را افزودهاند.
یحیی قرائت قرآن را نزد پدر آموخت و فقه امامیه را از ابن شهرآشوب فراگرفت و در اصول، قرائات، لغت و جز آنها دستی یافت، همچنین وی نزد تاج علی اشرف بن اعز [یا اغر] (د ۶۱۰ق /۱۲۱۳م) به تلمذ پرداخت و نهجالبلاغه و مقداری از اشعار تاج علی را نزد او خواند. ابن ابی طی شعر نیز میگفت.
ابن ابی طی از ۵۹۷ق /۱۲۰۱م به آموزش اطفال پرداخت و تصنیف و تألیف را پیشه خویش ساخت و روزی خود را از آن راه مییافت. ابن خلکان از وی به عنوان ادیب حلبی یاد کرده و تاریخ او را تاریخ کبیر خوانده است.
ابن حجر از یاقوت نقل میکند که ابن ابی طی تصنیف را دکان خویش و وسیله گذران معاش ساخته بود. وی به تصانیف دیگران دست میبرد و با پس و پیش کردن و افزودن و کاستن مطالب کتب دیگران که در آنها رنج برده بودند، نامی عجیب بر آنها مینهاد و با کتابتی عالی عرضه میکرد. همین مطلب را دائره المعارف اسلام درباره تألیفات ابن ابی طی - البته به گونهای دیگر - بیان کرده است؛ اما به قول آقابزرگ، دور نیست که چون شیعیان، یاقوت را به علت عقیده نادرستش نسبت به حضرت علی (علیه السلام) - چنانکه ابن خلکان ذکر میکند - از سوریه گریزانده بودند، وی چنین تهمتها را بر ابن ابی طی وارد کرده است، بیآنکه از کتب مشخصی در این زمینه نام برده باشد.
مهمترین اثر ابن ابی طی، تاریخ بزرگ او به نام «معادن الذهب فی تاریخ الملوک و الخلفاء و ذوی الرُّتب» است که مورد استفاده مورخان پس از وی به ویژه ابن فرات و ابو شامه قرار گرفته و برگرفتههای مهمی از آن در آثار این دو مورخ محفوظ مانده است. همچنین ابن خلکان، ابن شحنه، راغب اصفهانی، صفدی و ذهبی از تاریخ او نقل و استفاده کردهاند. فصولی از معادن الذهب به حکومت صلاح الدین و فرزندش الظّاهر اختصاص داشته و نیز دارای اطلاعات با ارزشی درباره تاریخ شام، جنگهای صلیبی، تاریخ ایران، مصر و عراق بوده است. در همین مأخذ به شیوهای از معادن، سخن رفته که گویا اصل کتاب در دسترس نویسنده آن بوده؛ اما وجود نسخهای از آن محقق نشده است.