حضرت آقا توجه میدهند که دیگر شرایط قبل نیست که آمریکاییها یک ابرقدرت منحصر به فرد باشند. حتی اگر دولت میخواهد در برجام و مذاکرات باشد نباید حل همه مشکلات را به مذاکرات گره بزند.
حجتالاسلام قاسم روانبخش، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در گفتوگو با رسا در پاسخ به این سؤال که «تحلیل شما از وضعیت حاکمیت کشورهایی مانند روسیه، فرانسه، چین و ... پس از فروپاشی نظم جهانی پیشین چه خواهد بود؟» گفت:
به نظر من در آن شرایط نظم نوین جهانی که همه خودشان را باخته بودند، پوتین بعد از یلتسین در ابتدا شخصیت غربگرایی بود که با چراغ سبز خود غربیها و آمریکاییها سر کار آمد؛ چون روسیه قدرتی نداشت که بخواهد در آن زمان بر خلاف نظر آمریکاییها عمل کند. وقتی پوتین آمد آرام آرام نگرش او نسبت به جهان تغییر کرد. او احساس کرد میتواند در مقابل غربیها بایستد و اجازه ندهد روسیه مستعمره آنها باشد.
البته در واقعیت آن کسی که باعث شد صولت و ابهت آمریکا شکسته و این نظم نوین جهانی بهم بریزد و نظم جدیدی شکل بگیرد حرکت انقلاب اسلامی، حضرت امام و بعد از ایشان رهبر معظم انقلاب بود. ایشان با برنامه ریزی، درایت و حکمتی که داشتند، در شرایطی که آمریکا خود را ابرقدرت مطلق میدانست و کدخدای عالم بود، افول آمریکا را آغاز کردند. جمهوری اسلامی در مقابل خواستههای آمریکا ایستاد و چیزهایی که آنها میخواستند را دنبال نکردیم.
علت هم ایدئولوژی محکم ما و ملت قوی و هماهنگ در کنار رهبری حکیمانه و با تدبیر بود که با همدیگر دست داشتند. وقتی همه فکر میکردند در قضیهای مانند جنگ صدام با کویت که آمریکاییها اعلام کردند که همه کشورهای منطقه از جمله ایران یا باید با من باشند یا علیه من، رهبر انقلاب در آن شرایط سخنرانی کردند که ما در این جنگ بیطرف هستیم هر کدام از طرفهای دیگر حتی حق استفاده از آسمان ایران را ندارند و در این صورت نیروهای مسلح موظف به دخالت هستند.
بعضی آقایان مثل حسن روحانی و خلخالی جزو کسانی بودند که گفتند ما باید به سمت صدام برویم. ایران قدرت داشت که اعلان بیطرفی کرد، آمریکاییها نیز جنگ خود را شروع کردند و ما آسیبی ندیدیم و این در آن شرایط نشانگر اقتدار ایران بود.
ماجرای اسرائیل نیز که به شکلی آمریکای کوچک در منطقه است. همواره سیاست آمریکاییها حفظ و تأمین اقتدار و حاکمیت اسرائیل در منطقه و همچنین توسعه سیاسی و سرزمینی بر کشورهای عربی بود. انقلاب اسلامی ایران از موضع خود در بحث اسرائیل عقب نشینی نکرد و بلکه همواره از فلسطین حمایت کرد. ایران عامل اصلی شکل گیری انتفاضه داخل فلسطین اشغالی بود که مردم آن جا را تقویت کرد. گروههایی مانند حماس و ... جان گرفتند. حتی رسماً رهبر انقلاب اعلام کرد که ما اسلحه میدهیم و کرانه باختری هم باید مسلح شود.
این موارد نشان داد ما میتوانیم در مقابل آمریکا بایستیم. جمهوری اسلامی به رغم کشورهای عربی برای به رسمیت شناختن اسرائیل پای کار مردم ایستاد، آمریکاییها شکست خوردند و خود اسرائیلیها میدانند تا جمهوری اسلامی، اسرائیل را به رسمیت نشناسد، راه به جایی نمیبرند.
آمریکاییها در موضوع لبنان ضربه و شکست سنگینی خوردند. حزب الله دست قوی ایران در آنجا است. حزب الله به نحوی در لبنان حاکمیت دارد که کسی بدون نظر حزب الله نمیتواند تصمیم بگیرد.
آمریکاییها در بحث داعش جنگهای نیابتی را علیه ما صورت دادند و میخواستند بشار اسد را از حاکمیت بردارند و با تشکیل یک حکومت خشن مانند داعش، کل عراق و سوریه را بگیرند تا بتوانند لبنان را در هم بشکنند و عملاً اسرائیل و داعش با ایران هم مرز بشوند.
آمریکاییها سرمایه گذاری کردند، حتی مجروحان داعش را در بیمارستانهای اسرائیل درمان میکردند؛ ولی ایران اولاً میان اعضای حق وتوی شورای امنیت اختلاف انداخت و روسها را کنار خود آورد و در مسأله داعش از سوریه حمایت میکردند.
ایران در عراق با برنامه ریزی دقیق در تأسیس حشد الشعبی عملاً کار داعش را تمام کرد، اسد در سوریه ماندنی شد و این شکست سنگینی برای آمریکاییها بود. علیه همه کشورهای منطقه بیداری اسلامی تشکیل شد و بعضی از آنها از بین رفتند؛ اما اسد که ایران او را نگهداشت، در رأی گیری مجدد، رئیس جمهور قاطع کشور سوریه شد. اقتدار ایران در منطقه و شکست آمریکا در بحث داعش و موضوعات دیگر ضعف آمریکا را نشان میداد.
آمریکاییها سالها در افغانستان بودند. اخیراً که شکست مفتضحانه خوردند و مجبور به فرار از کشور فقیری مثل افغانستان شدند. عراق علاوه بر شکست مصوبه مجلس کردند که آمریکاییها باید اخراج بشوند. نفرات باقی مانده آنها نیز هر روز زیر ضربه گروههای مقاومت هستند.
هشت سال است که ائتلاف آمریکا در یمن کمکهای مالی، نظامی و سیاسی کردند تا بتوانند یمن را شکست دهند؛ ولی یمن دست مقتدر ایران و همفکر ما هستند. آنها شعارهایی مشترک علیه آمریکا و اسرائیل و همسو با اسلام سر دادند. آمریکاییها بعد از هشت سال در این بحث شکست خوردند. پروژهای که آتش بس عربستان را پذیرفت نشانه شکست سنگین آنها بعد از عملیات سنگین پهپادی یمن علیه ریاض، جده و مراکز اقتصادی و نفتی عربستان سعودی بود.
آمریکاییها امروز حتی در جنگها و رویارویی مستقیم با جمهوری اسلامی مانند به شهادت رساندن شهید سلیمانی شکست خوردند. ایران به راحتی پایگاه عین الاسد آنها را مورد هدف قرار داد در حالی که حتی کشورهایی مثل روسیه و چین جرئت رویارویی با نیروهای آمریکایی را نداشتند. وقتی برای مثال هواپیمای حامل فرماندهان روسی در آسمان سوریه هدف اسرائیل قرار گرفت، جرئت انتقام نداشت. وقتی ایران پهپاد گلوبال هاوک آمریکاییها را در تنگه هرمز ساقط کرد، آنها نهتنها جرئت عملیاتی نداشتند، بلکه حتی تشکر کردند که هواپیمای سرنشیندار جاسوسی آنها را ساقط نکردیم!
نیروهای متجاوز آنها وقتی در هنگام ورود به آبهای ما دستگیر شدند، نشانگر اقتدار جمهوری اسلامی و شکست ابهت آمریکا است. طرح معامله قرن هم که برخی کشورهای عربی، اسرائیل را به رسمیت شناختند نیز مرده به دنیا آمد. انتفاضه جدید فلسطین کاری کرده است که آنها جرئت نمیکنند در کشور خودشان اسمی از اسرائیل ببرند. ایران این شرایط را بهم زد. امروز که پوتین در ماجرای اوکراین وارد شده است شرایطی است که پیش خود میگوید وقتی ایران میتواند با این اقتدار در مقابل آمریکا بایستد، چرا من نایستم؟
وقتی پوتین خطر را پیش گوش خود دید، عملیات کرد و در مقابل آنها ایستاد. جنگ اوکراین نبرد تمام عیار روسیه و غرب است که آمریکاییها جرئت نمیکنند امروز با پوتین درگیر شوند. البته آنها نیابتی اوکراینیها را جلو میاندازد و در حد اسلحه فرستادن است که اقتدار ضعیف آمریکا را نشان میدهد.
به نظر من در شرایط جدید جهان حول ۴ ابرقدرت روسیه، چین، آمریکا و ایران است. با اینکه آمریکا ضعیف شده؛ اما هنوز کشور مقتدری است. جمهوری اسلامی ایران با عقبهای که دارد ابر قدرتی است که امروز در مقابل زیاده خواهی دیگران ایستاده و آنها را به رعب واداشته است. در میان این ابرقدرتها ایران نسبت به روسیه و چین حتی میتوانیم بگوییم که ابر قدرت منحصر به فردی است؛ زیرا هم در میان ملتها جایگاه دارد، هم در جهان عمق استراتژیک و راهبردی و هم قدرت نظامی و سیاسی دارد.
حضرت آقا توجه میدهند که دیگر شرایط قبل نیست که آمریکاییها یک ابرقدرت منحصر به فرد باشند. حتی اگر دولت میخواهد در برجام و مذاکرات باشد نباید حل همه مشکلات را به مذاکرات گره بزند. دوره ابرقدرتی آمریکاییها تمام شده و اروپاییها هم که نوکر آمریکاییها هستند، دیگر در ضلع قدرت قرار ندارند و فروپاشیدهاند.