در سال هاي دهه 80 موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني ره با يک مشکل اساسي سنگيني مواجه شد با جمعي از دوستان براي حل مشکل از هر راهي که فکرمان مي رسيد هم انديشي کرديم و سرانجام نوميدانه به محضر مبارک علامه مصباح مشرف شديم. از چهره ما معلوم بود که به بن بست رسيده ايم و عمليات ما ابتر بوده است. شايد هم يکي از دوستان اين نتيجه را بر زبان آورد.

علامه مصباح که ما را در چنين شرايطي ديد فرمود بنشينيد براي شما يک مطلبي تعريف کنم ايشان فرمود يکي از حمله داراني که حجاج را به مکه مي برد به دليل اين که در ايران بايد فيش تهيه کنند و امکان نداشت، از طريق کشورهاي عربي اقدام مي کرد و حجاج را ابتدا به شام مي برد و پس از زيارت حرم حضرت زينب سلام الله عليها عازم لبنان مي شدند و از آن جا به مدينه منوره پرواز مي کردند. يک بار که بيش از 200 نفر را به حج مي برد پس از زيارت حرم حضرت زينب و حضرت رقيه سلام الله عليهما، به لبنان رفتند تابراي تهيه بليط اقدام کنند ولي اين بار به هيچ وجه پرواز راه نمي داد؛ مسوول فروش بليط گفت تا پايان حج بليطي وجود ندارد. بعد از اصرار زياد گفتند امکان ندارد. بعد از ظهر و فردا نيز رفتند و باز نتيجه نداد. برگشتند و موضوع را به حجاج مطرح کردند در ميان حجاج سر وصدايي بلند شد و اعتراضات سنگيني عليه او شکل گرفت يکي از معاونان کاروان نيز با 8 نفر از فاميل هايش با بليط چارتري رفتند و اين موضوع را پيچيده تر کرد. مدير کاروان در گوشه اي نشسته بود و ديگر معاونش نيز به صورتش چشم دوخته بود به او گفت آيا روضه بلدي بخواني گفت تا حالا نخوانده ام ولي شايد فرازهايي از آن را بلد باشم. معاون گفت روضه حضرت ابالفضل سلام الله عليه بخوان و به ايشان توسل کنيم. ايشان روضه اي خواند و با هم گريه کرديم و به ايشان توسل کرديم و گفتيم آقا ببينيد من با اين جماعت چکنم؟! وقتي توسل تمام شد گفت بيا يک بار ديگر براي تهيه بليط برويم. وقتي رفتيم فروشنده بليط ،از دور به ما دست تکان داد و گفت بياييد وقتي رفتيم گفت چند نفر هستيد گفتيم 200 نفر ،‌ گفت مي توانيد در عرض 2 ساعت آن ها را آماده کنيد؟ گفتيم بله همين جا در هتل حاضرند. گفت چند دقيقه قبل يک هواپيمايي بر خلاف انتظار ما به زمين نشسته و حدود 300 نفر ظرفيت دارد قرار بوده گروهي را ببرد که ميسر نشده است. بليط ها را تهيه کرديم و به مدينه پرواز کرديم. وقتي رسيديم مدينه باور نمي کرديم در چنين شرايطي بتوانيم هتلي تهيه کنيم که همه ما در يک هتل بتوانيم ساکن شويم باز معاون ما گفت ابتدا به حرم برويم پس از زيارت، صورتمان را به روي زمين گذاشتيم و با تضرع عرض کرديم که اين حجاج مهمان شما هستند خودتان مکاني مناسب برايشان درست کنيد. از حرم که خارج شديم به اولين هتل وارد شديم در کمال ناباوري ديديم براي همه ما جا دارد و با قيمت مناسب از ما پذيرايي کرد عجب حجي شد آن سال.

سپس علامه مصباح فرمودند کسي که اهل بيت دارد به بن بست نمي رسد برخيزيد و برويد به حضرت ابالفضل متوسل شويد درست 

مي شود. بلند شديم و رفتيم با هم توسلي به آن حضرت پيدا کرديم طولي نکشيد مشکلي که بن بست مي پنداشتيم به نحو احسن حل شد و چه آثار و برکاتي براي موسسه به بار آورد.