امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

عاشوراي آمريکايي و شيعيان انگليسي!

بدون شک هرکس داستان کربلا و غربت و مظلوميت امام حسين علیه السلام و يارانش را بشنود يا بخواند، حتماً محزون و غمگين شده و توانايي جلوگيري از گريستن را ندارد.
افزون براين، توصيه‌هاي زيادي به برپايي مجالس عزا و رثاي ابي‌عبدالله شده است؛ گريه بر مظلوم و گريه براي بي‌ياور ماندن ولي خدا و دين خدا، مي‌تواند عبرت‌آموز، محرک و نيروزا باشد.
اما کساني بوده و هستند که بر اصالت اشک و گريه، بدون آنکه به انزجار از کفر و شرک و نفاق و ظلم منجر شود، تأکيد و اصرار داشته و دارند!
در مکتب «عاشوراي آمريکايي» و «شيعيان انگليسي»، چون مبارزه با اصل عاشورا و زدودن نام سیدالشهدا(ع) را ممکن نمي‌دانند، تلاش مي‌کنند، حقيقت حسين و حقيقت عاشورا را نابود کنند.
فلسفة قيام امام حسين(ع) را اين مي‌دانند که او مي‌خواست، مسيح‌وار (البته باز هم به قرائت مسيحيت جعلي)، قرباني گناهان امت و يا وسيله‌اي براي بخشش گناهان امت شود! 
اين نگاه متأسفانه در گذشته نيز وجود داشت، في‌المثل، در کتاب اسرار الشهادة، آمده است: آن حضرت «مي‌خواست كه كشته شود از براي اينكه مؤمنين اولين و آخرين بر او جزع كنند و گريه و زاري نمايند ... تا به اين واسطه گناهان ايشان آمرزيده شود و گريه و اندوه ايشان كفارة گناه ايشان باشد ... پس در واقع شهادت آن بزرگوار كفارة گناه جميع گناهكاران است»!
گفتني است یکی از مدعیان روشنفكری در مقاله‌اي با عنوان «فرهنگ عاشورا در عصر سکولار» نيز همين تفسير مرگ فديه‌وار حسين را مناسب‌ترين تفسير با دنياي مدرن مي‌دانند! و در حال حاضر، شيعيان انگليسي و رسانه‌هاي غربي نيز تمام تلاش خود را در پررنگ کردن همين نگاه انحرافي به قيام حسيني به کار مي‌گيرند.
نتيجة فاجعه‌آميز اين نوع نگاه نادرست به قيام حسيني اين بود که در روز عاشوراي سال 1330ق، 200 نفر از سپاهيان روس، در ميدان مرکزي تبريز ثقة الاسلام تبريزي، از رهبران نهضت مشروطه، را دار مي‌زنند، اما 2000 نفر قمه‌زن، حاضر نيستند دربرابر اين ظلم کمترين اقدامي کنند و با اين بهانه که «آقا جان! اولارين توفنگي وار، آدمي اولْدُرَلْلَر؛ آقاجان آنها تفنگ دارند و آدم را مي‌كشند»، تن به چنان خفت و ظلمي مي‌دهند و نمي‌دانند که همان امامي که براي او قمه بر سر مي‌زدند، براي مبارزه با ظلم قيام کرده است!