داود مهدوی زادگان
من نیز به افراطگویی عاری از عمل در باب فضیلت بد گمانم؛ ولی به تفریطگرایی، بیشتر بد گمانم. چون زمانه در تفریط به سر میبرد و نه در افراط.
رد صلاحیت متقاضی استخدام در ادارات حکومتی، نه تفتیش است و نه مجازات و نه سلب حقوق شهروندی. اگر به این مجازات میگویید، بروید ببینید که همین آقای آشنا، (مشاور رییسجمهورقبلی)، چه مجازاتی که بر مستخدمین محل کار خود نکرده است.
سوال:
روزی، از زبان آقای محمد هاشمی (رییس صداوسیمای دوران امام) شنیدم که میگفت: نزدیکیهای ماه رمضان اوایل انقلاب در صداوسیما تصمیم گرفتیم به مجریان مرد تلویزیون بگوییم، ریش بگذارند.
من این مسئله را به امام منتقل کردم و درحالیکه منتظر تشویق ایشان بودم، باکمال تعجب فرمودند: مردم را مجبور به ریاکاری نکنید.
آن زمانی که این پرسشوپاسخ درگرفت، نه تلفن همراه دوربین داری درکار بود و نه شبکههای اجتماعی و نه پخش حوادث بهسرعت نور. آن اسلامشناس، تنها به حکم اسلام استناد کرده بود و بس: ممنوعیت اجبار مردم به ریاکاری!
بحث حجاب هم از همین مقوله است. اجبار به حجاب آن هم از نوع چادر، مصداق همان اجبار به ریاکاری است و طبیعتا در جایی مثل سوییس که اجباری وجود نداشته باشد، رازها از پرده برون میافتد، ناموران و نامداران، آزادانه زلف بر باد میدهند و طوفان اشتلم ها به ریا و ریاکار و وادارکننده به ریا در میگیرد و از صدر تا ذیل را مورد عنایت قرار میدهد.
اگر جمهوری اسلامی بنا دارد با زور و فشار و ارشاد، جامعه را به سمت دینی شدن پیش ببرد، نباید تنها به پوشش بانوان حساس باشد و به قرآن استناد کند که فرموده: ای پیامبر! به زنان مومن بگو که خود را حفظ کنند.
اولا که اساسا مخاطب این آیه، زنان مومن هستند، نه تمامی زنان.
ثانیا، پیش از آنکه به زنان مومن امر شده باشد خود را حفظ کنند، به مردان مومن امر شده که خود را حفظ کنند و چشمانشان را از نامحرم بپوشانند.
آیا میتوان در کنار ارشاد بانوان، گشت ارشاد مردان را نیز تاسیس کرد و مراقب چشمهای هرزه بود و هر که چشمش به سمت نامحرمی چرخید را درون وَن فرستاد و به چشمانش چسبزخم زد؟
تکملهی بحث، اینکه حجاب در پوشش لباس خلاصه نمیشود. حجاب زن به پرهیز از تمامی رفتارهای زنانهای اطلاق میشود که قابلیت اغوای جنس مخالف بیچاره را داشته باشد. زنان به سبب قابلیتهایی که آفرینش به آنها داده، نیک میدانند که چگونه میشود مردی را نرم کرد و چانهاش را آویزان نمود و ضربان قلبش را شدت بخشید. کنترل این قدرت و بهکارگیریاش در برابر کسی که با او عهد همسری بسته، همان حجاب است و در برابر این وفاداری، مرد نیز باید چشم و گوش و احساس خود را نسبت به فریبایی دیگران ببندد و بر عهد همسری وفادار باشد.
•••
قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوامِنْ أَبْصارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ إِنَّ اللّهَ خَبِيرٌ بِمايَصْنَعُونَ ٣٠
وَقُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلايُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاّ...٣١سوره نور
پاسخ :
من نیز به افراطگویی عاری از عمل در باب فضیلت بد گمانم؛ ولی به تفریطگرایی، بیشتر بد گمانم. چون زمانه در تفریط به سر میبرد و نه در افراط. گردش مالی حاصل از لوازم آرایشی زنان - دیگر اقلام بماند - در جهان به چند صد میلیارد دلار میرسد و این یعنی دیگر کمتر همسری یافت میشود که بهخاطر چشمچرانی گنجشکهای بالای درخت گریه کند؛ بلکه خرسند میشود که حتی گنجشکها هم مسحور جمال او شدهاند. داستان آن شیخ و دزدی گنجینه پادشاه هم مربوط به گذشته است. به همین خاطر به چنین متنی بسیار بد گمانم که چگونه رندانه میخواهد تتمه فرهنگ حجاب و عفاف را نابود کند تا هیچ صاحب سیرتی از اینکه در دنیای بی صورتی زندگی میکنند، احساس شرم نکند.
سوال:
سلام و سپاس آقای دکتر مهدوی زادگان عزیز. وقتی شهروندی را بعد از انجام مصاحبه استخدامی دعوت میکنند و درباره احکام رساله و نحوه نمازخواندن و امثال اینها مصاحبه میکنند و شرط استخدامشدن هم این است که در این مصاحبه تایید شود، آیا تفتیش عقاید نیست؟ آیا افرادی که در گزینشها رد شدهاند و از حقوق شهروندیشان برای استخدام محروم شدهاند، جز این است که آنها را مجازات کردهاند؟
پاسخ :
آقای دکتر، من نظر خود را بهروشنی بیان کردم. نگرانم که اگر بیشتر حرف بزنم، باز بگویید چرا دندانشکن حرف زدی. بههرحال، رد صلاحیت متقاضی استخدام در ادارات حکومتی، نه تفتیش است و نه مجازات و نه سلب حقوق شهروندی. اگر به این مجازات میگویید، بروید ببینید که همین آقای آشنا، (مشاور رییسجمهورقبلی)، چه مجازاتی که بر مستخدمین محل کار خود نکرده است.