شهید آل هاشم
الگویی برای طلاب و مسئولان
شهید آیتالله سید محمد علی آلهاشم در وصیتنامه خود مینویسد: خدایا! تو شاهدی که در مدت خدمتگزاری، اگر خیری به اسلام نرساندم، سعی کردم ضرر نرسانم و این را به طور حتم اعتراف میکنم که سعی بر این داشتم کسی به جهت اعمال و رفتار و کردار من به روحانیت بدبین نباشد. به موجب دستور شرعی مقدس اسلام وصیّت میکنم: میدانم شهید میشوم که آرزوی دیرینه خودم است. خدایا! مرا به آرزوی خودم برسان.
خدایا! تو بهتر میدانی من حتی به هنگام زیارت هشتمین امام شیعیان در مشهد مقدس و زیارت حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در کربلا، برای خود آرزوی شهادت در راه اسلام را داشتم؛ تا هم برای خود توشهای اخذ کنم، و هم اینکه اگر زندهبودنم به اسلام نفعی نداشت، شهادتم باعث ترویج اسلام باشد.
مروری بر نکات رهبر انقلاب در موضوع انتخابات و انتخاب اصلح
امام خامنهای در ۵ تیر ۱۴۰۳ درباره انتخابات فرمودند:
هرکس به ایران قوی علاقهمند است، باید در انتخابات شرکت کند.
مردم در انواع مراکز جمعیتی کشور، حضور در انتخابات را دستکم نگیرند و تنبلی و بیاعتنایی نکنند.
یکی از دلایل توصیه من به مشارکت، کوتاه کردن زبان بدگویان است.
وقتی مشارکت بالاست، زبان بدگویان کوتاه میشود، نمیتوانند ملامت کنند، نمیتوانند شادی کنند، دشمنشاد نمیشویم!
امیدوارم انشاءاللّه خدا، ملّت ایران را سرافراز از این انتخابات خارج کند. سرافرازی به چیست؟ «مشارکت حدّاکثری»، در درجه بعد، انتخاب اصلح؛
اصلح آن کسی است که در درجه اول به مبانی این انقلاب و این نظام، اعتقاد قلبی و واقعی داشته باشد.
کسی که توانایی استفاده از فرصتها و ظرفیتهای کشور را داشته باشد، اصلح است.
کسی را انتخاب کنید که اهل دین، اهل شریعت، اهل انقلاب، اهل اعتقاد کامل به نظام باشد.
نامزدها با خداوند خود عهد کنند که اگر موفق شدند؛ از افرادی که ذرّهای با انقلاب فاصله دارند، استفاده نکنند.
آنکه تصور کند بدون لطف آمریکا نمیتوان قدم از قدم برداشت، او خوب مدیریت نخواهد کرد.
در حیرت دوران غیبت، فقط کسانی بر دین خود ثابت می مانند که...
آیت الله بهجت (ره) میفرمود: تکان میخوری، بگو: یا صاحب الزمان! مینشینی، بگو: یا صاحب الزمان!
برمیخیزی، بگو: یا صاحب الزمان! صبح که از خواب بیدار میشوی، مؤدب بایست، صبحت را با سلام به امام زمانت شروع کن و بگو: آقا جان دستم به دامنت! خودت یاریم کن! شب که میخواهی بخوابی، اول دست به سینه بگذار و بگو: "السلام علیک یا صاحب الزمان"، بعد بخواب. شب و روز را به یاد محبوب سر کن. اگر اینطور شدی، شیطان دیگر در زندگی تو جایگاهی نداره، دیگر نمیتوانی گناه کنی، دیگر تمام وقت، بیمه امام زمان هستی. آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرموده است: در حیرت دوران غیبت، فقط کسانی بر دین خود ثابت میمانند که با روح یقین، مباشر و با مولا و صاحب خود، مأنوس باشند.
علامه مصباح یزدی(ره):
هر سکوتی، علامت تقوا نیست!
روشن کردن مردم وظیفه است
روشن کردن مردم وظیفه است؛ ما وظیفه داریم هم اصلح را بشناسیم و معرفی کنیم و هم نااهلان را معرفی کنیم تا مردم فریب نخورند. عدهای تصور میکنند نباید هیچ حرفی درباره دیگران بزنیم! برای چنین چیزی، کدام دلیل شرعی و عقلی وجود دارد؟! آنچه هست این است که تشنج ایجاد نکنید، جو را به هم نزنید و آرامش حاکم باشد؛ اما روشنگری و توجه دادن مردم به خیر و صلاحشان و معرفی کردن افراد صالح و ناصالح، وظیفه است.
وظیفه نداریم هر جایی فرد ناصالحی وجود دارد، به مردم معرفی کنیم؛ زیرا غیبت حرام است و نباید آبروی کسی را ریخت؛ اما اگر کسی در معرض این است که مردم را گول بزند و پستی را احراز کند که صلاحیتش را ندارد، باید به مردم گفت. این مثل یک مشورت عمومی است. اگر کسی به یک مرض مُسری مبتلا است، باید او را به دیگران معرفی کرد؛ البته همه اینها حد و حدودی دارد. بی جا نباید گفت، نباید آبروی کسی را بیجهت ریخت، نباید ارزشهای انسانی را فراموش کرد.
تاریخ انبیا، ائمه اطهار و بزرگان دین، امام خودمان و سایرین را ببینید. اگر روشنگری و معرفی افراد فاسد نبود، مگر انقلاب پیروز میشد؟ در فتنه ۸۸ کسانی خودشان را دلسوز مردم معرفی کردند. خسارتهایی که وارد شد برای این بود که افرادی مسامحه کردند و آنها را معرفی نکردند؛ آنهایی که میدانستند و باز هم سکوت کردند، بدتر بودند. آیا اینها آدمهای خیلی خوبی هستند که سکوت میکنند؟! خیلی باتقوا هستند؟! اینها مثل همان کسانی هستند که دیدند سر سیدالشهدا را میبُرَند؛ اما سکوت کردند!
اگر انتخاب بد داشته باشیم، قطعاً مقصر اتفاقات بد نیز خواهیم بود
زهرانجاتی
مشکل ما اصلاً جهت نیست که چپی و راستی داشته باشیم. مشکل ما عنوان هم نیست. به آن باشد که اصلاح، اتفاقاً چیز خوبی است. مشکل ما اسم و عنوان و این آدم و آن دیگری نیست. مشکل ما نوع نگرش است. این که همه نوع پیشرفتمان گره بخورد به رضایت دشمنمان. مشکل ما دهنهایی است که جایی که باید باز شود، بسته بود و آنجا که باید بسته میشد باز بود. ما حتی از خیر با شناسنامه و بیشناسنامه بودن هم گذشتیم؛ اما با چهره در جمع خودیها، عصبانی و در جمع دشمن، تا بناگوش باز، چه کنیم؟
باید چه کنیم وقتی طرفداران یک نگرش، زانو به زانوی زنان غربی، نشستند و خندیدند؟
باید چه کرد وقتی وزیر خارجه منتسب به یک جریان، با خضوعی مثال زدنی کنار مقام کشور منطقه مینشیند؟!
تقصیر ما نیست که نگرش نگریستن به مردم از پس عینک دودی و ماشین ضدگلوله را دوست نمیداریم و دل دادهایم به دل رییس جمهورهایی که پیر و جوان دست در گردنشان میاندازند و بوس روی صورتشان میکارند.
تقصیر ما نیست اگر وزیر جوان ارتباطات آن حزب، با نخوت و غرور، هرچه میخواهد بر سر فضای مجازی کشور میآورد و بعد باد در غبغب میاندازد و از فیلترینگ سخن میگوید
رفیق! تقصیر ما نیست که سردمدار یک حزب، در استخر فرح جان میدهد و دیگری برای تامین رفاه و آبادی مردم ایران، در پرواز بالای ناکجا آبادها!
تقصیر ما نیست که در نگرش یک حزب، توسعه به قیمت لگدمال شدن اقشار ضعیف است و نگاه دیگری عدالت و توسعه برای همه.
تقصیر ما به انتخاب ما برمیگردد که اگر انتخاب بد داشته باشیم، قطعاً مقصر اتفاقات بد نیز خواهیم بود.
طرح هفته
شهید حاج قاسم سلیمانی: انتخابات برای حکومت ما یک مبارزه سیاسی است.
بنابراین ما باید با تمام توانمان در صحنه انتخابات حضور داشته باشیم.