امام حسین علیه‌السلام:  بخشنده‌ترین مردم کسی است که به آنکه امید ندارد و درخواست یاری نکرده، کمک کند و ببخشد. (کشف الغمه، ج ۲، ص۳۰) 

گفته‌ها و نکته‌ها 1191

عزادار حقیقی
  
چمن‌خواه
امام حسین (علیه‌السلام) فرمودند: «من کشته‌ی اشکم و هیچ مؤمنی مرا یاد نمی‌کند، مگر آنکه از برای مصیبت‌هایم، گریه می‌کند.»
عزاداری برای ائمه اطهار (علیهم‌السلام)، به خصوص امام حسین (علیه‌السلام)، نه تنها شیعیان؛ بلکه برای آیین‌های دیگر هم از اهمیت خاصی برخوردار است.
قدرت سازندگی و آثار یک عزاداری صحیح و منطبق با هدف اصلی قیام سیدالشهدا (علیه‌السلام) به قدری زیاد است که اگر عزاداران از این وسیله استفاده کافی و صحیح را ببرند، مانع نفوذ آفات در آن می‌شوند.
عزاداران مانند مؤمنان، دارای درجاتی هستند که میزان قرب آنان را به معصومین (علیهم‌السلام) نشان می‌دهد؛ گرچه تمامی درجات، دارای اجر و ثواب می‌باشند.
درجه‌ی اول: شخصی از مصیبت وارده به امام حسین علیه السلام غمگین و ناراحت می‌شود، بدون اینکه این ناراحتی را نشان دهد. این پایین‌ترین درجه است. در زیارت وارث چنین آمده است: «خداوند لعنت کند امتی را که تو را کشتند و به تو ظلم کردند و خدا لعنت کند امتی را که خبر چنین جنایتی را شنیدند و به آن راضی شدند».
درجه دوم: در این مرحله عزادار غم و نارضایتی خود را به شکل‌های گوناگون از قبیل: گرفتگی چهره، گرفتن حالت بغض، گریه کردن، پوشیدن لباس عزا و به سینه زدن و... بروز می‌دهد. در این درجه هم پیروان دیگر آیین‌ها وجود دارند.
درجه‌ی سوم: شیعیان در این درجه، بیشترین نفرات هستند. عزادار، نفرت خود را نسبت به عاملین مصیبت و جنایت در حق سیدالشهدا (علیه‌السلام) و یارانش و به طور کلی همه معصومین (علیهم السلام) اظهار می‌کنند و بر آنها لعن و نفرین نثار می‌کنند. آنچه موجب پیشرفت عزادار از درجه دوم به درجه سوم شده است، شناخت وی نسبت به ائمه (علیهم‌السلام) می‌باشد.
 از آفت‌های عزاداری می‌توان به حذف شدن عنصر معرفت از عزاداری‌ها، و محوریت مسائل عاطفی و تکیه بر ظواهر است. اصلی‌ترین آفت این است که عزادار بدون شناخت کامل دقیق از مسئله عاشورا بخواد به آن عمل کند و عزاداری برای او همچون دیگر عبادات دینی، یک عادت شود. امام صادق (علیه‌السلام) در این مورد فرمودند: «خداوند هیچ عملی را جز با شناخت نمی‌پذیرد».
درجه‌ی چهارم: در این درجه که از آن شیعیان است. فرد بیشتر دوست دارد در مورد معصومین علیهم السلام بداند و به همین خاطر به سراغ منابع و کتاب‌هایی در این باب می‌رود تا آگاهی‌های خود را بالا ببرد و یا پای سخنرانی‌های پرمحتوا و ارزشمند می‌نشیند. مهم‌ترین منابع شناخت اهل بیت (علیهم‌السلام): قرآن کریم، زیارت عاشورا، جامعه کبیره، زیارت ناحیه مقدسه می‌باشد. 
درجه‌ی پنجم: این درجه از درجه قبلی کامل‌تر و پربارتر و از معرفت عمیق‌تری برخوردار است. در این درجه، عزادار که دیگر یک عزادار حقیقی شده، به مودت نسبت به اهل بیت (علیهم‌السلام) و نیز به حس انتقام نسبت به دشمنان آنان دست یافته است و عزادار بیشتر به عمل کردن رو می‌آورد. عزادار واقعی کسی است که با شناخت کامل به ائمه و راه آنها، تمام رفتار و سکنات خود را در مسیر مولا و امامش قرار می‌دهد. یک عزادار واقعی اگر به درجه پنجم برسد و معرفت کامل نسبت به امام و هدف امامش داشته باشد، به یک منتظر حقیقی تبدیل می‌شود و پیوند بین امام حسین و حضرت مهدی (علیهما‌السلام) را پیدا می‌کند. حق را می‌شناسد و از باطل دوری می‌کند و همیشه برای او «کلُ یومٍ عاشورا و کلُ ارضٍ کربلا» است.
 
حتی رونالدو را هم ترور می کنند!
حمیدرضا ابراهیمی
خیلی وقت‌ها دستگاه‌های امنیتی در دنیا به‌ راحتی می‌توانند اشخاص اصلی از دشمنان خود را ترور کنند؛ اما به دلایل زیادی این‌کار را نمی‌کنند مگر در موارد خاص زیر:
۱- از پنهان ماندن کامل عامل اقدام خود، اطمینان حاصل کنند.
۲- مجموعاً منفعت اقدام و کنش از هزینه واکنش، خیلی بیشتر باشد.
۳- دچار اشتباه محاسباتی شده باشند.
به همین دلیل خیلی اوقات مقامات آمریکایی و حتی ترامپ در تیررس نیروهای ایرانی بودند؛ اما مورد هدف قرار نگرفتند.
حتی بزرگان مقاومت مانند حاج قاسم و شهید هنیه و...، قبل از شهادت خیلی اوقات در تیررس بودند؛ اما سؤال اینجاست که به کدامیک از دلایل سه گانه، فرمان ترور صادر شد؟
به نظر می‌رسد علت اصلی صدور فرمان ترورها، دومین دلیل استثناء، یعنی محاسبه بیشتر بودن منفعت از هزینه احتمالی آن است.
اگر این محاسبه دشمن درست از آب دربیاید، قطعاً ترور مقامات رده عالی نظام و مهمانان سیاسی و حتی ورزشی به سرعت در دستور کار باند صهیونیستی و آمریکا قرار می‌گیرد.
حتی اگر رونالدو در زمان سفر به ایران هدف صهیونیست‌ها قرار گرفت، نباید تعجب کرد.
واقعیت این است که حفاظت از شخصیت‌های رده بالا در همه جای دنیا، به ویژه در زمان وجود «تروریسم دولتی»، تقریباً نمی‌تواند ۱۰۰ درصد باشد.
بنابراین، راهکار، افزایش حفاظت شخصیت‌ها نیست؛ بلکه راهکار توقف ترور در داخل کشورهای مقاومت از جمله ایران، پاسخی است که به میزانی شدید باشد که رژیم صهیونیست دچار ناتوانی مزمن و فروپاشی شوند.
 
بانوان اربعینی، تمدن‌سازند 
 
آمنه عسکری منفرد
اربعین، «هجرت» از خود است به «حسین»،
 هجرت از منیّت‌هاست به آزادگی‌ها،
هجرت از فراق است به «وصل»، 
و چون ذات هجرت «جهاد» را به دنبال دارد، وقتی آن را برمی‌گزینی؛ یعنی سختی‌ها و رنج‌های جهاد را برگزیدی؛ زیرا جهاد یعنی انتخاب سخت‌ترین‌ها با بالاترین رتبه‌اش برای رسیدن به معشوق، به شوق اینکه او نیز تو را برگزیند و از آنجا که انسان را در رنج آفریده‌اند تا به تکامل رسد «لقد خلقنا الإنسان فی کبدٍ» (بلد/۱۴)، پس این «رنج» نیز حلقه‌ی اتصال بین عاشق و معشوق خواهد شد، اگر آن را مقدس بیابی و آنگاه برگزینی. 
«رنج مقدس» یعنی انتخاب آرمان‌های والا؛ یعنی خود را در معشوق فنا کردن، یعنی در دنیای محدودیت‌های فانی زیستن؛ اما محدود به مادیاتِ تن نبودن، یعنی پای ارادت به معشوق را به زمین نبستن، یعنی روح را به بلندای حقیقت پرواز دادن و در یک کلام، یعنی اعلام تبری کردن از همه‌ی شرک و فریاد تولی بر آوردن به همه‌ی توحید.
و بار دیگر در ایام اربعین حسینی که صحنه‌ی بروز و ظهور رنج مقدس است، اینجاست که درمی‌یابی، پابه‌پای حسین علیه السلام و کاروان عاشوراییان قدم به بیابان‌های کرب و بلا نهادن و مظلومیت و حقانیت راه حسین را فریاد زدن، با استعانت از صبر، هجرت را برگزیدن و با عشق در این راه جهادکردن، حقیقت رنج مقدس است. گاه با جهادی از جنس ازخودگذشتن و به خدا رسیدن و گاه با جهادی از جنس جهادِ تبیینِ حضرت زینب (سلام‌الله علیها) که با سخت‌کوشی برای روایت صحیح حق و حقیقت در اوج خفقان رسانه‌ای، همراه است. ما معتقدیم «این حرکت، حرکت عشق و ایمان است؛ هم در آن ایمان و اعتقاد قلبی و باورهای راستین، تحریک‌کننده و عمل‌کننده است، هم عشق و محبّت هست و این مختص تفکر شیعی است.» (بیانات رهبر انقلاب، ۹ آذر ۹۴) و تاثیرگذاری این تفکر و حرکت جهادی با حضور پررنگ زنان، مؤثرتر و پایدارتر خواهد گشت.
زنان انقلابی اربعینی در این مسیر، با هجرت از خود و برگزیدن جبهه‌ی جهاد زنانه در عصر غیبت، با خودشناسی و خودآگاهی به نقش خود در تربیت نسل انقلابی و تمدن‌ساز پی‌برده، مسیر «حسین» را برگزیدند و با انتخاب رنج مقدس، برای روزگار پس از ظهور تربیت می‌شوند و تربیت می‌کنند. «زن مسلمان ایرانی، تاریخ جدیدی را پیش روی زنان جهان گشود و ثابت کرد که می‌توان زن بود، عفیف، محجبه و شریف بود و در عین‌ حال در متن مرکز بوده و در عرصه سیاسی و اجتماعی نیز سنگرسازی‌های جدید کرد و فتوحات بزرگ به ارمغان آورد.» (امام خامنه‌ای، اسفند ۹۱ در کنگره ملی هفت هزار زن شهید کشور)
آنان می‌دانند تجربه‌ زیسته‌ی زن انقلاب اسلامی، خانواده انقلابی می‌سازد و خانواده انقلاب اسلامی، تمدن‌ساز خواهد بود؛ بنابراین در دنیای رنگارنگ مملو از مادی‌زدگی که در کنار سرخوشی‌های مستانه، سرشار از اضطراب و هیاهوی ناشی از غفلت و گمراهی است، نقش تاریخ‌ساز و جریان‌سازِ زن را باور دارند و آرامش، امنیت و سعادت خویش و خانواده را در مسیرِ امنِ توحید و ولایت می‌طلبند و این‌گونه با پایِ ارادت، سر در راه پر مشقت؛ اما شیرین و مقدس پیاده‌روی اربعینی خانوادگی می‌گذارند تا با همراه کردن کودکان و نوزادان خود در این مسیر حماسه‌ساز، فریاد تمدنی امنیت در سایه‌سار ولایت الله را از سرزمین کرب و بلا به گوش جهانیان برسانند. آنان عشق به حسین علیه السلام را با شیره‌ی جان به کودکان خود نوش میکنند و با ارادتی از روی اخلاص، دلداری و رسیدگی به کودکان خسته از پیاده‌روی در مسیر را به خستگی مخدرات اسیر کربلا پیوند می‌دهند.
و امروز زنان اربعینی دوشادوش مردان انقلابی، از گوشه گوشه‌ی دنیای اسلام، عَلَمِ وحدت و حقانیت اسلام و ولایت را به دوش دارند و با تبیین اهداف عاشورا قدم جای قدم‌های زنان عاشورایی می‌گذارند؛ زیرا یقین دارند بانوان تمدن‌ساز تاریخ اسلام، از صحرای کربلا به صبح ظهور می‌پیوندند، اگر جایگاه و نقش خود را در نقشه‌ی‌جامع ولیّ زمان بیابند و جریان‌ساز شوند.
 
عکس هفته
برشی از کودتاهای آمریکا در جهان