از مهمترین آسیبهای موجود در کشور این است که شوربختانه هیچ همفکری و همدلی و همگرایی و وفاقی در میان مسئولان و مدیران خُرد و کلان کشور در اجرای قوانین اسلامی به ویژه قوانین ناظر به ارزشهای اجتماعی و عمومی مثل عفاف و حجاب وجود ندارد!
معالاسف باید گفت که افکار سکولاریستی تا عمق جان عدهای از مسئولان جمهوری اسلامی نفوذ کرده است! لیبرالیسم فرهنگی نیز روش و رویه مدیریت فرهنگی عدهای دیگر شده است! ملاحظهکاری و بیتفاوتی و شاید ناامیدی از اصلاح امور را نیز، حتی با چشمان غیرمسلح، میتوان در عملِ عدهای از بزرگان فرهنگی کشور مشاهده کرد!
برخی از مسئولان کشور با نام مردم و به بهانه دفاع از مردم، رسماً و علناً به قوانین فرهنگی و ارزشی اسلام بیاعتنایی میکنند و اعلام میکنند که هرگز قوانین اسلامی ناظر به ارزشهای اجتماعی، از جمله عفاف و حجاب را اجرا نخواهند کرد! و مسئولان و حافظان قانون نیز در برابر این گردنکشیها سکوت اختیار میکنند!
باید پذیرفت که فروپاشی فرهنگی در لایههایی از ذهن و ضمیر حاکمان جمهوری اسلامی ایجاد شده است! نفوذ فرهنگی و هرزهگیهای لیبرالیستی، دل و دین عدهای از کارگزاران ما را ربوده است! رفتار آنان با بیحجابان و بیعفتان بسیار همدلانهتر است تا رفتار آنان با نیروهای ارزشی و زنان عفیفه و محجبه!
همانطور که پیشتر گفتهایم و تجربه تاریخی جوامع اسلامی و حتی جوامع مسیحی نشان میدهد، «فروپاشی اخلاقی و فرهنگی» مقدمه «فروپاشی اعتقادی و دینی» و در نتیجه «فروپاشی امنیتی و سیاسی» است. معالاسف این امور به سرعت در حال انجام است! عرصه فرهنگ کاملاً رها شده است. هنجارشکنان و بیعفتان در مراکز رسمی دولتی، بیمحابا و علنی به هنجارشکنی مشغولاند! نه تنها سکوت، که همراهی و همدلی و زمینهسازی عدهای از مسئولان را در این عرصهها کاملاً میتوان دید. باور کنید، ضرر و خسارت رهاسازی فرهنگی و بیتفاوتی نسبت به ارزشهای اجتماعی به مراتب بیشتر از ضرر و فساد چای دبش و امثال آن است. بیعفتان و هنجارشکنان روزانه در حال پیشرویاند. آنان احساس اقتدار اجتماعی میکنند! اگر اقدامی عاجل صورت نگیرد، به زودی شاهد اقتدار سیاسی و امنیتی آنان نیز خواهیم بود: سرچشمه شاید گرفتن به بیل/ چو پر شد نشاید گذشتن به پیل