امام حسین علیه‌السلام:  بخشنده‌ترین مردم کسی است که به آنکه امید ندارد و درخواست یاری نکرده، کمک کند و ببخشد. (کشف الغمه، ج ۲، ص۳۰) 

کسی اینجا نیست...!

جمعیت ایران به سرعت در حال سالمند شدن است.
براساس پیش‌بینی‌ آمارها، ایران در سال ۱۴۲۰ به دوره «سالمندی مفرط جمعیتی» می‌رسد، و حدود ۲۵ درصد از جمعیت کل کشور در گروه سنی بالای ۶۰ سال قرار می‌گیرند؛[1] به‌ویژه موج جمعیتی سال‌های ۷۰-۱۳۵۵ که اکنون بیشتر آنها در سن کارند، به‌تدریج به سالمندان کشور افزوده می‌شوند.[2]
عدم آمادگی برای سالمندی، باعث می‌شود مسکن و چهره سکونت‌گاه‌های کشور، دستخوش تغییرات اساسی شود. هر چقدر جمعیت سالمندتر باشد، تقاضا برای خرید مسکن و جابه‌جا شدن خانوار کاهش پیدا می‌کند و مشکلات متعددی پیش خواهد آورد. براساس آمارها، با کاهش ازدواج و افزایش طلاق، جنس تقاضا از جمله در مورد متراژ، محله‌های پرطرفدار و امکانات مورد نیاز، به سرعت تغییر پیدا کرده است. به‌طور‌ مثال، دانشجوی تنهای ساکن در شهر دیگر، افراد مطلقه و فرزندی که جدا از خانواده زندگی می‌کند، قطعا متراژ‌های کوچک‌تر را ترجیح می‌دهند.
از طرفی دیگر، عمده خانوار‌های با میانگین سنی بالاتر، در شهر‌هایی مانند تهران، در مناطق مرکزی شهر زندگی می‌کنند. در مقابل، میانگین سنی در مناطق حاشیه شهر پایین‌تر است. بنابراین، برنامه‌ریزی‌های توسعه شهری باید ناظر به این باشد که جمعیت فعال از نظر شغلی، چگونه باید هر روز برای کار از شهر‌هایی مانند ورامین، رباط کریم، اسلام شهر، پردیس، بومهن و... به تهران بیایند و برگردند.[3]
با توجه به بزرگی موج جمعیتی سال‌های ۷۰-۱۳۵۵، راه‌حلِ خانه‌های سالمندان، اصلا خردمندانه نیست؛ زیرا معدود نیروی انسانی‌ای که باید به تولید بپردازند، نمی‌توانند به امر نگهداری از کهنسالان تخصیص یابند.
 همچنین، نمی‌توان این خیل جمعیت را از مناسبات اجتماعی، خانوادگی و محلی‌شان که بر محور خانه‌هایی که در طول عمر ساخته‌اند شکل گرفته است، بیرون کرد؛ لذا باید شرایطی فراهم کرد که این افراد در خانه‌های خود با عزت و سربلندی زندگی کنند.
اما چالش‌های پیش‌رو در حوزه مسکن چیست؟
1. وجود خانه‌های بزرگ‌تر از ۱۰۰ مترمربع با عمری بیش از 50 سال در بسیاری از مناطق شهری (حدود ۶۵ درصد و بین ۲،۵ تا ۳ میلیون واحد)[4]:
این خانه‌ها چند مشکل جدی دارند:
- مشکلات وراثت املاک، بلاتکلیفی مالکیت خانه بعد از درگذشت مالک.
- عدم استفاده بخش‌هایی از خانه توسط کهنسالان.
- ساختارهای فکرنشده و انعطاف‌ناپذیر این خانه‌ها و عدم امکان کوچک شدن یا تقسیم شدن خانه‌ها.
-  پرهزینه بودن نگهداری این خانه‌ها از نظر نظافت، آسانسور، فضای مشترک، تاسیسات، گرمایش و سرمایش، استهلاک و مرمت خصوصا با وجود بحران انرژی در آینده.
- حس تنهایی، افسردگی، وهم، ترس و انزوا.
- عمق دید خارج از توان درک سالمندان که ادامه حیاتشان را به خطر می‌اندازد.
 -انجماد سرمایه در واحدهای مسکونیِ بزرگ متراژ و ازدست رفتن توانایی ساخت سازندگان.[5]
2. عدم توجه به سونامی سالمندی در سیاست‌های تولید مسکن انبوه، به‌خصوص مسکن مهر به‌خاطر دسترسی نامناسب.
3. کم شدن میانگین ماندگاری جمعیت در محله‌ها به کمتر از ۱۰ سال و عدم امید به حمایت‌های محله‌ای وهمسایگی:
علت این معضل، تراکم‌ فروشی‌های مکرر، ناسازگاری ساختار محله‌ها با الزامات شیوه‌های زندگی نسل‌های گوناگون، دخالت‌های شهرداری‌ها در بر هم زدن مراکز محله با ایجاد مجتمع‌های تجاری بزرگ و از رونق افتادن مراکز محله‌ای و ... است.
4. عدم آمادگی محله‌های فقیرنشین برای پذیرش سالمندان:
امکانات شرایط رفاهی، خدماتی و بهداشتی این محله‌ها کم و فقر آن گسترده است؛ لذا از نظر سکونت، ثروت و رفاه، امکان کمتری برای انباشت در شرایط کهنسالی دارد.[6]
5. اختلالات روانی وافسردگی سالمندان بی‌خانمان در کنار سالمندان دارای سرپناه نامناسب وانتقال اضطراب به جامعه مشاهده‌گر.
مسکن سالمندان چه ویژگی باید داشته باشد؟
ریموند، پژوهشگر اقتصاد مسکن در واشنگتن، معتقد است در هرگونه طراحی سیاست مسکن مرتبط با سالمندان، باید سه فاکتور کلان در نظر گرفته شود:
1. وضعیت سلامت.
2. میزان دقیق توانایی مالی.
3. وضعیت خانوار (سطح حمایت خانوار از سالمند و...).[7]
خانه‌های مناسب زندگی در دوره سالمندی، باید در حدی باشد که آن‌ها بتوانند از نظر هزینه و نیروی انسانی فردی، خودشان از پس اداره آن برآیند و با کمترین هزینه و زمان، شرایط آسایش را فراهم کنند و جنبه‌های مختلف تدارکات مورد نیاز به لحاظ اجتماعی، فرهنگی، ساختمان‌سازی، مسکن‌سازی و شهرسازی برای مواجهه درست و اصولی با بحران سالمندی دیده شود. هر معمار و طراح ساختمان وظیفه دارد از این پس با نگاه واقع‌بینانه به تحولات جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی، اقدام به طراحی واحدهای مسکونی در پروژه‌های ساختمانی جدید کند.[8] لذا توسعه اقتصادی و توسعه شهری، جدا از تغییرات جمعیت شناختی نیست.[9]
لازم است دولت و مدیریت شهری، در این زمینه نگاه دقیق‌تری داشته باشند؛ چرا که ساخت‌وسازهای مسکنِ بیرون از هسته شهر، اگرچه مورد استقبال برخی است؛ اما درصورت فراهم نبودن امکانات مورد نیاز سالمندان، برای آن‌ها زندان‌های مرتفعی می‌شود که حتی توانایی خروج از منزل خود برای رفع نیازهای زیستی، درمانی و ... را نیز نخواهند داشت.[10]
پی‌نوشت:
[1].تجارت نیوز: پیر شدن ایرانی‌ها وبحران مسکن، https://b2n.ir/tejaratnews.
[2].دنیای اقتصاد: بحران مسکن سالمندان، https://b2n.ir/donya-e-eqtesad1.
[3].فرارو: پیر شدن ایرانی‌ها چه بلایی سر بلازار مسکن می‌آورد، https://b2n.ir/fararu1.
[4].تجارت نیوز: پیر شدن ایرانی‌ها وبحران مسکن، https://b2n.ir/tejaratnews.
[5].همان.
[6].دنیای اقتصاد: بحران مسکن سالمندان، https://b2n.ir/donya-e-eqtesad1.
[7]. تجارت فردا: جایی برای پیرمردها نیست، https://b2n.ir/tejaratefarda1.
[8].دنیای اقتصاد: بحران مسکن سالمندان، https://b2n.ir/donya-e-eqtesad1.
[9].فرارو: پیر شدن ایرانی‌ها چه بلایی سر بلازار مسکن می‌آورد، https://b2n.ir/fararu1.