تولید علم و ارائه نظریات جدید، فرایندی است که از گذرگاه پرسش عبور میکند و به عبارت دیگر، دانش از پرسش آغاز میشود و به دلیل اینکه توسعه و گسترش دانش، مرهون پرسشگری است. در حدیث شریف نبوی وارد شده است که: «حُسْنُ السُّؤَالِ نِصْفُ الْعِلْمِ»
حاصل آنکه تفکر، تعقل و اندیشه دینی بدون پرسشگری ممکن نیست و نمیتوان امر به تفکر و اندیشه کرد؛ اما مانع پرسش و سؤال شد. بیوجه نیست اگر گفته شود بسیاری از مشکلات دینی جامعه ما و عدم ارتباط مؤثر میان مؤسسات دینی و جوانان امروزی، ناشی از بیتوجهی و غفلت یا کمتوجهی به پرسشگری دینی است.
«سؤال و پرسش»، منشأ تعقل، تأمل، تفکر و اندیشیدن، و نخستین گام برای هر تحقیق و پژوهشی و نقطه آغاز حرکت و مبدأ جهش فکری برای دستیابی به حقیقت است. کسی که میپرسد، درصدد افزودن فهم خویش و به دنبال یافتن حقیقت است و کسی که نمیپرسد راهی به سوی حقیقت نخواهد یافت و اگر نداند که باید بپرسد، برای همیشه در جهل باقی خواهد ماند.
تولید علم و ارائه نظریات جدید، فرایندی است که از گذرگاه پرسش عبور میکند و به عبارت دیگر، دانش از پرسش آغاز میشود و به دلیل اینکه توسعه و گسترش دانش، مرهون پرسشگری است. در حدیث شریف نبوی وارد شده است که: «حُسْنُ السُّؤَالِ نِصْفُ الْعِلْمِ». (بحار الأنوار، ج۱، ص۲۲۴)
پس از بیان این مقدمه کوتاه، به مسئله اصلی این نوشتار میرسیم: آیا میتوان در مسائل دینی پرسش نمود؟ و اصولاً موضع دین پیرامون پرسشگری دینی چیست؟
مواجهه دین با پرسشگری دینی
با تحقیق و جستجو در منابع اسلامی و متون دینی، کاملاً معلوم میشود که دین نه تنها پرسشگری ـ به طور عام در همه علوم و به نحو خاص در دین ـ را جایز میداند؛ بلکه با ثوابهایی که بر آن ذکر کرده است، پیروان خود را تشویق به تعقل و پرسش کرده و بدین وسیله آن را امری لازم میداند. شواهد فراوانی بر این نکته با مراجعه به قرآن و روایات اسلامی به دست میآید که نمونهای از آنها در زیر بیان میشود:
1. قرآن و پرسشگری دینی
قرآن کریم در آیاتی، مردم را امر به سؤال و پرسش میکند: «فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» (نحل:۴۳/ انبیاء:۷)؛ اگر نمیدانید از اهل دانش بپرسید. همچنین خداوند متعال در آیات متعددی، سخنانی را به فرستاده خویش نازل کرده که پاسخ به سؤالاتی است که از ایشان میپرسند؛ آیاتی مانند: «یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّةِ» (بقره:۱۸۹)، «یَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنْفِقُونَ» (بقره:۲۱۵/ ۲۱۹)، «یَسْأَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِیهِ» (بقره:۲۱۷)، «یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْأَنْفَالِ» (انفال:۱)، «وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ» (اسراء:۸۵)، «وَیَسْأَلُونَکَ عَنْ ذِی الْقَرْنَیْنِ» (کهف:۸۳)، «یَسْأَلُکَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ» (احزاب:۶۳) و... همچنین امام سجاد (علیه السلام) نزول سوره توحید و آیات ابتدایی سوره حدید را در پاسخ به اقوام پرسشگر و اهل تعمقی میداند که در آخرالزمان میآیند: «سُئِلَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) عَنِ التَّوْحِیدِ، فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ یَکُونُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ الآیَاتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِیدِ إِلَی قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُور» (الکافی، ج۱، ص۹۱).
2. روایات و پرسشگری دینی
بخش عمدهای از میراث روایی ما و روایات موجود در منابع اسلامی ـ اعم از شیعه و سنی ـ مرهون پرسشگری اصحاب و یاران پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و ائمه اطهار (علیهم السلام) است. افرادی که در مسائل مختلف دینی، اعم از اعتقادی، اخلاقی و عملی از معصومین (علیهم السلام) سؤال میکردند و پاسخهای آنها را حفظ و منتشر میکردند. نمونههای بسیار فراوانی از این قبیل را میتوان بیان کرد که این مختصر، گنجایش بیان حتی یک درصد آن را هم ندارد. شیخ صدوق در الخصال (ج۱، ص۲۴۵) از امام باقر (علیه السلام) در تشویق بر پرسشگری نقل میکند: «اَلْعِلْمُ خَزَائِنُ وَ الْمَفَاتِیحُ السُّؤَالُ، فَاسْأَلُوا یَرْحَمْکُمُ اللَّهُ فَإِنَّهُ یُؤْجَرُ فِی الْعِلْمِ أَرْبَعَةٌ: السَّائِلُ وَ الْمُتَکَلِّمُ وَ الْمُسْتَمِعُ وَ الْمُحِبُّ لَهُم» و در عیون اخبار الرضا علیهالسلام (ج۲، ص۲۸) با اندکی تغییر از پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نقل میکند: «اَلْعِلْمُ خَزَائِنُ وَ مَفَاتِیحُهُ السُّؤَالُ، فَاسْأَلُوا یَرْحَمکُمُ اللَّهُ فَإِنَّهُ یُؤْجَرُ فِیهِ أَرْبَعَةٌ: السَّائِلُ وَ الْمُعَلِّمُ وَ الْمُسْتَمِعُ وَ الْمُجِیبُ لَهُ».
امیرالمومنین علی (علیه السلام) نیز مکرراً مردم را به پرسشگری دعوت میکردند و میفرمودند: «أَیُّهَا النَّاسُ! سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی» (نهج البلاغة [للصبحی صالح]، ص۲۸۰) و در حال جنگ صفین و بحبوحه درگیری و مدیریت میدان جهاد، به پرسش پیرمردی درباره توحید پاسخ دادند و در پاسخ اعتراض برخی فرمودند: «ما در اینجا برای همین میجنگیم تا مردمان را به توحید بخوانیم و آنان را با آن آشنا سازیم» (الکافی، ج۱، باب الجبر و القدر).
شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا علیهالسلام، پاسخهای امام رضا (علیه السلام) به سؤالات مأمون و اصحاب ملل را نقل کرده است (ج۱، باب۱۲ تا ۱۵). امام صادق (علیه السلام) نیز هلاکت مردم را به خاطر نپرسیدن میداند: «إِنَّمَا یَهْلِکُ النَّاسُ لِأَنَّهُمْ لَا یَسْأَلُونَ» (الکافی، ج۱، ص۴۰).
موانع پرسشگری دینی
با توجه به آنچه از دیدگاه دین درباره پرسشگری دینی بیان شد، این سؤال مطرح میشود که چرا گاهی برخورد سلبی و نامتعارفی از جانب متولیان امر دین با پرسشگران و دگراندیشان را مشاهده میکنیم؟
به عبارت دیگر، چه عواملی باعث بسته شدن راه پرسشگری و مانع طرح آزادانه پرسشهای دینی در جامعه میشود؟ در پاسخ به این سؤال، شاید بتوان عوامل مختلف و متعددی را نام برد؛ اما آنچه تأثیر بیشتری در این زمینه دارد، دو عامل مرتبط با یکدیگر است:
یکی عدم تفکیک میان دین و فهم (قرائت) دینی، و دیگری جزماندیشی دینی. طبیعی است که اگر قرائت و برداشتِ از دین با اصل دین یکی انگاشته شود، آنگاه هر گونه پرسشگری و زیر سؤال بردن یک قرائت از دین، زیر سؤال بردن اصل دین تلقی میشود و بر اساس جزماندیشی دینی، هر نوع برداشتی غیر از برداشتِ رسمی، باطل است؛ لذا هیچگونه پرسشگری دینی پذیرفته نمیشود.
سخن پایانی
حاصل آنکه تفکر، تعقل و اندیشه دینی بدون پرسشگری ممکن نیست و نمیتوان امر به تفکر و اندیشه کرد؛ اما مانع پرسش و سؤال شد. بیوجه نیست اگر گفته شود بسیاری از مشکلات دینی جامعه ما و عدم ارتباط مؤثر میان مؤسسات دینی و جوانان امروزی، ناشی از بیتوجهی و غفلت یا کمتوجهی به پرسشگری دینی است.
امام خمینی (ره) در پیامی خطاب به شورای مدیریت حوزه علمیه قم میگوید: «ان شاء اللَّه با کمک همه دستاندرکاران امور حوزه، موفق شوید پاسخگوی سؤالات جهان اسلام شوید» (صحیفه امام، ج۲۱، ص۳۸۰).
البته پرسشگری به این معنا نیست که فقط اجازه داده شود آنچه مورد نظر و مطلوب عدهای است، مورد پرسش قرار گیرد؛ بلکه باید فضایی فراهم شود تا همه افراد اهل فکر و اندیشه و دگراندیش، دغدغه و پرسش خود را نسبت به دین و اعمال و رفتارهای دینداران، بدون هیچ نگرانی و واهمهای مطرح کنند و به پاسخ مناسب دست یابند.
بنابراین، نباید از پرسشگری دینی ترسید؛ بلکه باید با آغوش باز از آن استقبال کرد و از دلِ پرسشها، به چشماندازها و پاسخهای جدید و راهکارهای مناسب دست یافت و آن را فرصتی برای گفتگو با جوانان و اندیشمندان و گرایش آنان به دین و پویایی حیات دینی و شکوفایی حیات معنوی جامعه دانست. شاید برگزاری آزادانه ـ و نه صوری ـ کرسیهای آزاداندیشی، یکی از بهترین راههای ایجاد روحیه و انگیزه پرسشگری در همه زمینهها و به خصوص در حوزه دین در جامعه باشد.