امام باقر علیه السلام فرمودند:  به خدا سوگند که او (مهدی (علیه السلام)) مضطر (حقیقی) است که در کتاب خدا آمده می فرماید: «اَمَّن یجیب المضطر اذ ادعاه و یکشف السؤ...» بحارالانوار، ج ٥٢، ص ٣٤١ 

پاسخی به شبهه افکنی‌های فاضل میبدی علیه‌ علامه‌ مصباح

قاسم روانبخش

 

شبهه: 
محمدتقی فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم: 
«شخصاً در نمونه‌های مختلفی از اظهارات و عملکرد، شاهد بودم مرحوم مصباح‌یزدی اصلاً جمهوریت نظام و رای مردم را قبول نداشتند. به اعتقاد مصباح، اسلام موضوعی است که مستقیماً از جانب خدا آمده است و فردی هم که می‌خواهد این اسلام را رهبری، ولایت و راهبری کند، منصوب از طرف خداوند است (نصب عام و خاص برای او فرقی نمی‌کرد) در واقع در این دیدگاه، رای مردم در انتخاب حاکمیت و نظام سیاسی هیچ نقشی نداشت. این محتوای اصلی است که در بیانات مصباح بود.»                                     
پاسخ به شبهه
آقای فاضل میبدی! اولاً برای این که با آرای علامه مصباح آشنا بشوید، حداقل به خودتون زحمت بدهید یکی از آثار  علامه را مطالعه کنید، بعد اظهار نظر کنید! اگر یکی از کتاب‌های نظریه سیاسی اسلام، حکیمانه‌ترین حکومت، پاسخ استاد به جوانان پرسشگر یا پرسش‌ها و پاسخ‌های استاد مصباح را مطالعه کرده بودید، هرگز چنین اظهارنظرهای عوامانه و غیرعلمی منتشر نمی‌کردید!
آقای فاضل! جنابعالی می‌گویید علامه معتقد است «اسلام مستقیماً از جانب خداوند آمده است و فردی که می‌خواهد این اسلام را رهبری، ولایت و راهبری کند، منصوب از طرف خداوند است» و سپس ایشان را متهم کرده‌اید که برای مردم در انتخاب حاکمیت و نظام سیاسی هیچ نقشی قائل نیست! آیا شما معتقد هستید که اسلام از سوی کس دیگری جز خداوند آمده است؟! و آیا پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام که هدایت و ولایت مردم را به عهده دارند، از جانب کسی دیگر جز خدا منصوب شده‌اند؟! آیا معتقدید که اسلام از جانب مردم آمده است؟ و رهبران اسلام نیز از سوی مردم منصوب شده‌اند؟!  این گونه اظهارات از یک فرد عامی بی‌سواد بعید است و از یک معمم مدعی علم و سواد دینی بسیار زشت و کریه!
آقای فاضل! طلبه بی‌سوادی در بالای سر حرم حضرت معصومه سلام‌الله ‌علیها تسبیحی در دست گرفته با صدای بلند ملاصدرا را لعن می‌کرد! ملاصدرا که خود شاهد این ماجرا بود، از او پرسید: این ملاصدرا چه کرده است که مستحق لعن است؟ طلبه گفت: او معتقد به «وحدت واجب‌الوجود» است. ملاصدرا به طعنه گفت: با این وجود، بیش از این مستحق لعن است، بیشتر  لعنش کنید! شبیه این ماجرا امروز درباره علامه مصباح در جریان است. نوشته‌اید: ایشان معتقد است که «اسلام مستقیماً از جانب خدا آمده است.» آقای فاضل! ایشان به خاطر این اظهارات بیشتر مستحق لعن و توبیخ است! بیشتر به ایشان توهین کنید! اما آن نتیجه‌ای که گرفته‌اید، بارها علامه مصباح  به آن پاسخ داده‌اند که میان مشروعیت و مقبولیت فرق است. مشروعیت یعنی حقانیت حکومت از جانب خداوند  و مقبولیت حکومت  یعنی پذیرش حکومت از جانب مردم و این باهم تنافی ندارد. امیرالمومنین علیه‌السلام از جانب خداوند به امامت منصوب شده است؛ ولی اگر مردم نپذیرند، نمی‌توانند حکومت کنند. چنان که در 25 سال دوران حکومت خلفا، حضرت خانه‌نشین شدند. شیعه معتقد است که در همان 25 سال هم ایشان امام و ولیّ جامعه بودند و حکومت خلفا حکومت غاصبانه بود. در دوران تمام امامان معصوم، نیز خلفا غاصب بودند و حق حاکمیت از آن ِاهل‌بیت علیهم السلام بود. در دوران غیبت کبری نیز حق حاکمیت برای امام‌زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می‌باشد که آن را به نایبان عام خودشان یعنی "فقیه جامع‌الشرایط" واگذار کرده است. اگر این تفکر، تفکر طالبان است، باید خداوند و پیامبرش و امامان معصوم علیهم السلام را نیز طالبانی بدانید! و اما شما و دوستانتان که مدعی طرفداری مردم هستید، در واقع طرفدار مردمی هستید که در برابر خواسته شما تسلیم باشند؛ ولی چنانچه مردم در برابر شما بایستند و به شماها رای ندهند، آنها را انسان‌های نفهم و نادان و قابلمه به دست معرفی می‌کنید. چنان که رئیس‌جمهور منتخب شما حسن روحانی، بدترین اهانت‌ها را به مردم روا داشت و شما سکوت کردید! فتنه 88 و 401 نشان داد هرگاه مردم به شما پشت کردند، شما علیه منتخب مردم شورش و فتنه به راه می‌اندازید. معنای این حرکت آن است که شما و دوستانتان، نه اسلامیت؛ بلکه حتی جمهوریت و رای مردم را نیز قبول ندارید؛ ولی علامه مصباح که مشروعیت حکومت را به خدا می‌داند، در پذیرش رای مردم به‌گونه‌ای بود که خودش را در انتخابات خبرگان در معرض رای مردم می‌گذاشت. اگر در خبرگان نیز رای نمی‌آورد، هرگز به مردم و به شعور مردم توهین نکرد و در برابر رای مردم تسلیم بود.