امام حسین علیه‌السلام:  اگر دنیا و مظاهر آن زیبا و دوست داشتنی به نظر می‌آید، پس خانه آخرت و بهشت خداوند خیلی بالاتر و زیباتر از آن است. (کشف الغمه، ج. ۲، ص. ۲۸) 

ویژگیهای شهید چمران

قبل از رفتن به آمریکا، گاهی با هم کوه میرفتیم، کُشتی میگرفتیم. فنون کشتی را خیلی خوب میدانست، ورزشهای دیگر مثل والیبال را هم دوست داشت، در حیاط طنابی میبستیم و والیبال بازی میکردیم. در بازی و ورزش، حالت صمیمانه و نزدیکی برادری داشتیم. در کارهای درسی من، حساس بود. مرتب میگفت «هندسهات را قوی کن!»، و خودش هم در هندسه بسیار قوی بود، در دستنوشتههایش هم نوشته است: «مسائلی که معلم هندسه میداد و حل میکرد، گاهی من راهحلی بهتر ارائه میدادم.»،  ارتباطمان خیلی صمیمانه بود. بعد از انقلاب این ارتباط فقط یک ارتباط برادری نبود، کاری بود، بهگونهای که تقریباً خیلی از مسائل معاونت نخستوزیری را به من سپرده بود. برای قبول وزارت دفاع رفت. خود دکتر چمران همراه حضرت آقا، آقای هاشمی و آقای موسوی اردبیلی در اتاق دکتر چمران در نخستوزیری آمدند و مطرح شد. همان زمان شهید چمران به من گفت «تو اینجا در نخستوزیری بمان، اینجا کسی نیست بمان!». نخستوزیری را واقعاً همان دفتر امور انقلاب اداره میکرد و ما واقعاً انقلابی و جهادی کار میکردیم.
در جنگ یادم هست که خیلی مواقع دعوایمان میشد؛ چون میرفت روی خاکریز میایستاد، هیچوقت ندیدم روی خاکریز بخوابد و سرش را فقط بالا بیاورد، همیشه روی این موضوع بحث داشتیم. یکبار وقت غروب روی خاکریزهای دبّحردان ایستاده بودیم. من وقتی دیدم در تیررس دشمن ایستاده است و با دوربین اطراف را میکاود، پاهایش را کشیدم و او زمین خورد. همان لحظه یک موشک مالیوتکا درست از بالای سرمان رد شد! من برق شلیکش را دیدم. آن وجه شخصیتی که مردم از شهید چمران بیشتر میشناسند، جنگاوری اوست، کمتر میدانند چه عالم و دانشمندی بود، یا برخی اصلاً نمیدانند که ایشان نقاش بوده است.
(بخشی از گفتوگوی خبرگزاری تسنیم با مهندس مهدی چمران)

دسته بندی مطالب: