محمود اسدپور
وقف مهدوی کارکرد نوین تمدنساز
تغییر در کارکردهای وقف
مقصود از کارکردهای وقف، حوزههایی است که میتواند وقفهای متعدد و همسویی را در بر بگیرد که عمدتاً متناظر با عرصههای نیاز فردی و اجتماعی بشر بروز میکند؛ مانند عرصه دین و مذهب، عرصه بهداشت و سلامت، عرصه علم و دانش و عرصههای معیشت و آسیبهای اجتماعی. وقف، همیشه با نیازهای جامعه رابطه تنگاتنگی دارد و اساساً فلسفه نهاد وقف در اسلام، پاسخگویی به نیازهای مادی و معنوی افراد است. وسعت نیازهای جامعه موجب شده که وقف کارکردهای فراوانی را به خود بگیرد. آنچه مهم است، تحولات و افت خیزهایی است که درگذشته در کارکردهای وقف ایجاد شده و در آینده امکان تحقق دارد. بروز کارکردهای جدید و یا رونق یک کارکرد شناخته شده، میتواند فتح الباب تحولات مهمی در آینده وقف شود، به همین جهت، دقت در تغییرات در کارکردها، در فهم آینده وقف اهمیت بسیاری دارد. نکتهای که در بررسیهای کلان باید مورد دقت قرار گیرد، توجه به روندها و رویدادهایی است که امکان دارد کارکرد خاصی را تحت تاثیر قرار دهد و موجب رونق یا افول وقف در آن عرصه شود؛ به طور مثال، تغییر نوع دینداری در جامعه موجب خواهد شد کارکرد ترویج دین و تبلیغ شریعت، کم رنگتر شود و در مقابل، وقفها به سمت پاسخگویی به دردها وآلام روحی افراد پیش میرود.
خلاصه اینکه وقف نیز مانند هر الگو و سنتی میتواند صورت جدیدی به خود بگیرد و با نیت و رویکردی نوین، خیر تازهای را نصیب جامعه اسلامی کند. این تغییرات و تحولات، متناسب با اقتضائات زمان رخ داده و مسیر رشد و بالندگی تمدن اسلامی را هموارتر میکند.
پیشینه تحولات کارکردی وقف
برخی از کارکردهای وقف از دیرباز تا به امروز مورد توجه واقفان و متولیان وقف بوده است که از آن جمله میتوان فقرزدائی، تامین معیشت، ترویج دین، بهداشت و درمان و... را نام برد؛ ولی برخی کارکردها هستند که به جهت اقتضائات زمانی در برههای از تاریخ، رواج و رونقی بسیار یافته و یا به خاطر تحولاتی کمرونق شده و گاهی در مواردی تماماً از اقبال افتاده است؛ به طور مثال میتوان به کارکرد "تدارک زیر ساختهای شهری" وقف اشاره کرد. در گذشته شیوه اداره کشور توسط حکومتها، والی محور بود و اینگونه نبود که دولت مرکزی مقتدر با وزرای مشخص و تقسیم کار معین وجود داشته باشد و بودجه ایجاد زیرساختهای شهری مانند پل و راه و آبانبار توسط دولت تامین شود و فقط در بعضی موارد کمکهایی برای ساخت، توسط شاهها و خوانین پرداخت میشد. برای همین، عمده تامین مالی این فعالیتها توسط خیرین و واقفین بود؛ ولی در زمانه امروز اینگونه زیرساختها توسط وزارتخانه و با بودجه دولتی انجام میشود و وقف، ورود چندانی به این عرصه ندارد. پدیده دولت به نحوی که امروزه در برنامهریزیهای توسعه پایدار، مسئولیت تنظیم برنامههای زندگی افراد جامعه را برعهده دارد، در گذشته مطرح نبوده است و حکومتها بیشتر به دفاع از مرزها و نظم عمومی میپرداختهاند که این، امروز بخشی از وظایف دولت را تشکیل میدهند. در غیاب دولتها، افراد با تکیه بر سنت وقف، احداث و نگهداری بسیاری از مؤسسات عامالمنفعه را بر عهده داشتهاند.
از دیگر نمونههای بارز تغییرات در نیات و جهات و کارکردهای وقف، مربوط به فعالسازی وقف و موقوفات در راستای تقویت مذهب تشیع در زمان صفویه بوده است. وقفیات، موجب گسترش تشیع در این عصر شد و همچنین جنبههای تبلیغاتی برای این مذهب داشت؛ زیرا موقوفاتی وجود داشتند که برای انجام مراسم مذهبی، تعلیم و تربیت وقف شده بودند. کارکرد این موقوفات با سیاست دینی حکومت صفوی هماهنگ بود؛ لذا در طی حکومت صفوی به خاطر سیاست مذهبی پادشاهان این سلسله و ایجاد یک حکومت دین سالارانه، وقف گسترش بسیاری یافت. نهاد وقف، پیش از صفویان بود؛ اما تنها تفاوت آن با این دوره، تغییر کارکرد آن است. با رسمیت یافتن مذهب تشیع در دوره صفوی، کارکرد نهاد وقف در خدمت آن درآمد و خود را با نیازها و احتیاجات آن منطبق کرد؛ بنابراین، در دوره صفوی با موقوفات گستردهای نسبت به زمان قبل روبهرو هستیم که جهت اعیاد، مراسم مذهبی و زیارت اماکن متبرکه وقف شدهاند. بیشتر هزینههای ساخت بناهای مذهبی و تجهیزات آن، غالباً از موقوفات تأمین میگردید؛ لذا در سایه حمایت موقوفات، مراسم مختلف مذهبی رونق گرفت و بناهای مذهبی توسعه یافت. شاید اگر در یک کلمه بخواهیم این تغییر کارکرد وقف را در این برهه از زمان بیان کنیم، باید ظهور وقف حسینی را تبیین کرد.
کارکردهای در حال خیزش
این امر حقیقتی پذیرفته شده است که بشریت و جوامع انسانی از لحاظ فرهنگی، اجتماعی و تمدنی از گذشته تا کنون تغییرات فراوانی را به خود دیده و در برخی امور، پیشرفتهای زیادی را داشته و رشد کرده است. این رشد و تغییرات، موجب توجه افراد و جوامع به بعضی اموری شده که قبلاً مورد غفلت واقع میشده؛ مانند حفاظت از محیط زیست (کاشت درخت، محافظت از خاک، کاهش آلایندهها، بازیافت زباله و...) توسعه فضاهای ورزشی و سلامتمحور، ترویج فرهنگ صرفهجویی مصرف آب، حمایت از حیوانات و... . اینها مواردی است که اگرچه شاید مصادیقی از این موقوفات را در گذشته بتوان یافت؛ اما هیچگاه به عنوان رویکردی نو در جهتدهی موقوفات مورد توجه قرار نگرفته است. البته این تنها علت ظهور کارکردهای جدید نیست؛ بلکه بروز نیازهای جدید و یا اهمیت یافتن بعضی از آن نیز موجب میشود توجه خیّران و واقفان به آنها جلب شود و وقفهای جدید در آینده به سمت آنها روانه شود.
نکتهای که در اینجا باید به آن توجه داشت، نقش نهادهای حاکمیتی در این زمینه است. گاهی دیده شده و حتماً در آینده دیده خواهد شد که این نهادها به جهت ظرفیت بالای وقف، از آن در گرهگشایی از یک مسئله ملی و یا پیشرفت در یک امر راهبردی بهره ببرند؛ مسائل و چالشهایی همچون مراقبت از جمعیت (تسهیل و تعجیل در ازدواج، تقویت فرزندآوری و...)، تقویت اقتصاد کلان (اشتغالزایی، افزایش تولید ناخالص ملی، توسعه اقتصاد بخش سوم و...) پایداری اجتماعی مناطق و... . اینها کارکردهای نوینی خواهد بود که وقفهای متنوعی را ایجاد خواهد کرد. اما زیباترین کارکردی که در زمانه حال، اهمیت دوچندان یافته و میتواند وقفهای بسیاری را در آینده سمت و سو ببخشد، وقف برای مولایمان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه است. این سبک و اسلوب از رویکرد به وقف، برکات و خیراتی را برای تعالی فرهنگ انتظار در پی خواهد داشت.
وقف و مهدویت
اعتقاد به مهدویت و انتظار فرج مهدی آل الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از ارکان اعتقاداتی شیعه و از بارزترین معارف اسلامی است. فارغ از اختلاف و نظرهایی که بین مذاهب اسلامی در اعتقاد به وجود و غیبت حضرت مهدی (عج) وجود دارد، همگی بر این باورند که از خاندان پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) فردی ظهور خواهد کرد و عالم را پس از اینکه از ظلم و جور پر شده، از عدل و داد پر خواهد کرد. البته اعتقاد به ظهور موعود آخرالزمان، اختصاصی به اسلام ندارد؛ بلکه همه ادیان و مذاهب عالم بر این باورند که در آخرالزمان منجی خواهد آمد و این بشارت به گشایش و نجات را همه انبیاء نوید دادهاند. این نور امیدی است که خداوند متعال در عالم روشن کرده و پرچم هدایتی است که برافراشته شده است. شیعه بر این باور است که در این زمان، ولایت کلیه الهیه و خلافت و وصایت نبویه به وجود مبارک حجه ابن الحسن اختصاص دارد، اوست که واسطه بین خلق و خالق است، اوست که: «به یمنه رزق الوری، و بوجوده ثبتت الارض و السماء» «به برکت وجود نازنینش، به همه موجودات روزی داده میشود و به یمن وجودش زمین و آسمان استوار مانده است.»
ایمان به اینکه امام معصوم علیه السلام زنده است و بنابر حکمت الهی در پس پرده غیبت حضور دارد، دلهای پاک را جلا میبخشد و به فلاح و رستگاری امیدوار میکند. انتظار فرج حضرت صاحبالامر عجل الله تعالی فرجه الشریف، زندگی را معنا بخشیده و مشی بر طریق سعادت را استوار میکند. این انتظار، انگیزه و نشاط را به زندگی وارد کرده و مومن را به تلاش در مسیر حق وامیدارد.
بر خلاف انتظار باطل که چیزی جز خمودگی، نا امیدی و رضایت به ظلمها و تباهیها نیست، فرهنگ راستین انتظار بر سه رکن اساسی بنا نهاده شده:
الف: نارضایتی و قانع نبودن به وضع موجود. (این ناراحتی بدان جهت است که محرومیت جامعه بشری از نعمت حضور ظاهری امام و پیامدهای ناشی از عدم حضور امام معصوم علیه السلام، شخص منتظر را آزار میدهد.)
ب: امید داشتن به آینده بهتر. (این امید به او انگیزه حرکت میدهد تا آینده را به حال نزدیک کند.)
ج: حرکت و تلاش برای گذر از وضع موجود و قرار گرفتن در وضع مطلوب. (این تلاش، استعدادها و قوههای شخص را به فعلیت رسانده و به منصه ظهور میگذارد.)
انتظار صحیح، همان سبقت گرفتن در خدمت و یاری امام زمان علیهالسلام است. اینکه هنوز اتصال بین زمین و آسمان برقرار است و فرصت یاری و نصرت امام وجود دارد، قلب مومنین را زنده نگه میدارد، زنده به آنکه هنوز باب سربازی امام باز است؛ این بالاتری منتی است که خداوند بر سر مومنین دارد. وظیفه ما در مقابل این همه لطف و عنایت که از ناحیه الله به ما رسیده، شکرگزاری است و کمترین مرتبه شکر این است که نعمتهای ولینعمت خود را در راه مخالفت با او به کار نبریم؛ بلکه به هر نحو ممکن، موجبات خشنودی او را فراهم آوریم و او را به هر شکل ممکن یاری رسانیم که این یاری پروردگار است و همان است که خداوند تبارک و تعالی در عوض آن، وعده نصرت به بندگانش داده است.
«یا ایها الذین آمنوا ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم»
وظیفه یک مسلمان در قبال حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در مقام نظر؛ هم معرفت به شأن و جایگاه امام معصوم است و هم محبت و مودت به آن وجود مقدس و در مقام عمل؛ همه مکلف به اطاعت از امام و فرامین ایشان و تبلیغ و تبیین فرهنگ والای مهدوی هستیم. علیالقاعده انجام وظایف ذکر شده نیاز به پشتوانه قوی مالی دارد تا فرد بتواند در سطح گسترده و عالی آنها را به انجام رسانده و به هدف نهایی نائل شود. وقف یکی از قویترین پشتوانههای مالی است که با توجه به ویژگی ماندگاری آن، میتواند نقش مؤثری در این راستا ایفا کند.
در طول تاریخ، وقف چون پدری مهربان حمایتهای بیدریغ خود را ارزانی داشته تا دلها را به اسلام و تشیع آشنا و دلگرم کند و مسلمانان را از گردنههای سخت معیشتی و اعتقادی عبور داده است. ترویج و تقویت باورهای دینی در کنار گره گشاییهای مادی از آثار و برکات وقف است. از همین رو وقف را باید به حقیقت، الگویی کارآمدی دید که میتواند خدمات والایی به فرهنگ مهدوی ارائه نماید. وقف مهدوی میتواند با تخصیص سرمایههای خیّران در زمینههای بسیار متنوعی، از خدمترسانی به زائران و نیازمندان تا پشتیبانی از حرکتهای عملی، فرهنگی و تبلیغی و ... این سرمایهها را در جهت رشد و بالندگی هر چه بیشتر جامعه اسلامی و شیعی به کار بگیرد.