امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

واژه «عفریت» از چه ریشه و به چه معنا است؟

واژه «عفریت» یک‌بار در قرآن کریم، در داستان حضرت سلیمان (علیه‌السّلام) مطرح شده است. آنجا که می‌فرماید: «قالَ عِفْریتٌ مِنَ الْجِنِّ اَنَا آتیکَ بِهِ قَبْلَ اَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِکَ وَ اِنِّی عَلَیْهِ لَقَوِیٌّ اَمین»؛  عفریتی از جنّ گفت: من آن تخت را نزد تو می‌آورم پیش از آنکه از جای خود برخیزی و من نسبت به این امر، هم توانا و هم امینم.
«عفریت» از ریشه «عفر» در لغت به معنای فرد «گردنکش» و «خبیث» است. این آیه عفریت را از طایفه جن معرفی می‌کند: «عِفْریتٌ مِنَ الْجِنِّ»؛ بنابراین، این‌گونه نیست که عفریت موجودی خاص در برابر انس و جن باشد؛ بلکه این واژه هم در مورد انسان و هم در مورد اجنه به‌کار می‌رود، و ناظر به صفت اخلاقی زشتی در آنها است.
در همین راستا تعبیر به عفریت در روایات در مورد حاکم گردنکش و ظالمی که اقدام شهادت ائمه (علیه‌السّلام) کرده، هم به‌کار رفته است؛ مانند: «آگاه باش کسی که امام هشتم را تکذیب کند همه اولیای مرا تکذیب کرده است. علیّ (بن موسی الرضا)، ولی و ناصر من است؛ کسی که سنگینی نبوّت را به دوش او گذارم و او را به قدرت و شوکت بیازمایم؛ او را عفریت متکبّری خواهد کشت و در شهری که ذوالقرنین بنده صالح بنا کرده و در کنار یکی از بدترین آفریدگانم مدفون خواهد شد».
«...اَلَا اِنَّ الْمُکَذِّبَ بِالثَّامِنِ مُکَذِّبٌ بِکُلِّ اَوْلِیَائِی وَ عَلِیٌّ وَلِیِّی وَ نَاصِرِی وَ مَنْ اَضَعُ عَلَیْهِ اَعْبَاءَ النُّبُوَّةِ وَ اَمْتَحِنُهُ بِالاضْطِلَاعِ یَقْتُلُهُ عِفْرِیتٌ مُسْتَکْبِرٌ یُدْفَنُ بِالْمَدِینَةِ الَّتِی بَنَاهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ ذوالقرنین اِلَی جَنْبِ شَرِّ خَلْقِی‌وَ بَعْدَهُ خَلِیفَتِی عَلِیُّ بْنُ مُوسَی الرِّضَا یَقْتُلُهُ عِفْرِیتٌ مُسْتَکْبِرٌ یُدْفَنُ فِی الْمَدِینَةِ الَّتِی بَنَاهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ ذوالقرنین خَیْرُ خَلْقِی یُدْفَنُ اِلَی جَنْبِ شَرِّ خَلْقِی».
برخی اما عفریت را منحصر در جن کرده و می‌گویند: عرب برای جن مراتبی معتقد است، جنس آن را جن می‌گوید، آنان که همراه مردم جا دارند «عامر» خوانده می‌شوند که جمعش «عمار» است، اگر به کودکان تعرض کنند «ارواح» نامیده می‌شوند؛ اگر بد باشند «شیطان» باشند، اگر بدتر باشند، «مارد» وصف شوند، و اگر پر نیرو باشند او را عفریت گویند.