

مهدی جمشیدی
۱. در سالهای آغازین دورهی پس از بیانیهی گام دوم انقلاب، باید هم حلقههای میانی در سطح اجتماعی پدید میآمد و هم دولت جوانِ حزباللهی در سطح سیاسی شکل میگرفت؛ اما هم بخشی از جامعه، گرفتار سکولاریسمِ فرهنگی میشود و هم دولتی مستقر میگردد که نسبتی با اصالتهای انقلاب ندارد. دولتی که استقرارش، تصادفی و محاسبه نشده بود و بدین جهت، هیچ طرح و تدبیری در اختیار ندارد. دولتی که جوهرهی لیبرالی دارد و امتداد اصلاحطلبیِ سکولار در دههی هفتاد است. این دولت، پریشان و معلّق و معطل است و راه به جایی نخواهد برد. حتی بضاعت حفظ وضع موجود را نیز ندارد و اصل حضورش، خسران و فرصتسوزی است.