علی شیرازی
همه اذعان دارند و کسی نیست که به این موضوع اعتراف نکرده باشد و نکند که هیچ مجتمعی در بُعد تربیتی و اخلاقی، جامعتر از دفاع مقدس نیست.
اگر این خصلت شهادتطلبی در فرماندهان و مدیران جنگ نبود، هیچوقت نمیتوانستیم نابرابری صحنهی جنگ را تبدیل به پیروزی کنیم.
سخن ما درباره نظام اجتماعی اسلام، در منظومه فکری شهید عزیز حاجقاسم سلیمانی بود. در این نظام، از فرهنگ، علم، مدیریت، سیاست، اقتصاد، حقوق، قضا و امنیت سخن گفتیم. اکنون ادامه مطلب را دنبال میکنیم:
و: نظام دفاعی اسلام
یکی از مهمترین نظامهای اجتماعی در منظومه فکری سردار دلها، «نظام دفاعی» است.
دفاع، به معنای دورکردن حمله و هجوم نظامی دشمنان است. زمانی که فرد یا افرادی در مقابل هجوم و حمله دشمنان خود، مقاومت و ایستادگی کنند تا هجوم آنان را دفع و دور نمایند، دفاع کردهاند.
شهید سلیمانی در بهمن ۱۳۸۸ در نیروی قدس گفت: در جهان امروز دفاع از یک کشور، مثل جهان دیروز نیست. اگر کشوری در همه مرزهای سیاسی، مرزهای جغرافیایی، مرزهای نظامی و مرزهای فرهنگیاش، محدود شد به دفاع از مرز طبیعی خودش، آن کشور نمیتواند بایستد و سقوط میکند. کشوری قدرت ایستادگی دارد که مرزهای خودش را توسعه بدهد.
ایشان در هفته دفاع مقدس، در سال ۱۳۹۰ با تبیین الگوی دفاعی جنگ ۸ساله میگوید: دوران دفاع مقدس یک الگوی مجسم و الگوی حقیقی و امتحان شدهای است و برای همه دورههای ما موثر است.
وی در هفته دفاع مقدس، در سال ۱۳۹۲ میافزاید: حقیقتا فکر میکنم در عصر ما، هیچ تابلویی جامعتر، دلنشینتر و جذابتر از تابلوی دفاع مقدس نباشد.
شهید سلیمانی در سال ۱۳۹۱ در یادواره شهدای قم، به ۳ عامل مهم و برجسته در دفاع مقدس اشاره میکند و میگوید:
اولین ویژگی دفاع مقدس ما که کمتر هم بهش پرداخته میشود، این است که این دفاع، معرف مذهب ما بود، معرف دین ما بود. خیلی بعید است که در دنیا بتوان جنگی را پیدا کرد که آن جنگ و آن لشکرکشی بتواند معرف یک مذهب باشد.
نکته دوم؛ جنگ ما محوریت مردمی داشت ... جنگ مردمپایه بود. اگر در تاریخ کسی بخواهد پیرامون ملت ایران قضاوت کند، این جنگ، معرف ملت ایران در تاریخ است و خواهد بود ... این جنگ، یک معرف بسیار ارزشمند و پرتاثیری بود. شاید همین سابقهای که ملت ایران از خودش بروز داده، یکی از مهمترین و پایدارترین عوامل تأثیرگذار در بازدارندگی، نه فقط در دوره کنونی که در دورههای آینده در مقابل هر فکر غلط و ناپاکی است.
ویژگی سوم دفاع مقدس که متفاوت با همه دفاعهاست، عامل تربیت است. خیلی بعید است کسی بتواند تصور کند که جنگی بتواند عامل محوری و اساسی تربیت انسان شود ... همه اذعان دارند و کسی نیست که به این موضوع اعتراف نکرده باشد و نکند که هیچ مجتمعی در بُعد تربیتی و اخلاقی، جامعتر از دفاع مقدس نیست.
شهید عزیزمان میافزاید: دو عامل تربیتی مهم وجود دارد؛ یکی عامل مجاورت و دیگری عامل القا. به طور طبیعی انسان وقتی مدتی با کسی سر بکند از او تاثیرپذیری دارد، یا تاثیرپذیری سلبی یا تاثیرپذیری ایجابی، یا مثبت یا منفی. خب این عامل به زمان نیاز دارد. یکی از محورهای اساسی تاثیر بر یکدیگر در دوران دفاع مقدس، همین تاثیر مجاورت بود.
ایشان در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۲ در یادواره شهید شیرازی در رفسنجان میگوید:
دفاع مقدس ما، بنا به شهادت همهی کسانی که پیرامون این دفاع چه حضور و چه مطالعه داشتهاند، یکی از پرتأثیرترین و کمنظیرترین صحنههای فرهنگی و معنوی است. حقیقتا باید جنگ را در بُعد فرهنگی موردمطالعه قرار داد، در حالیکه معمولا در ابعاد نظامی و امنیتی و فن و تاکتیک و راهبُردها مورد بررسی قرار میگیرد؛ اما جنگ ما، یک مدرسهی تمامعیار فرهنگی بود، یک دانشگاه ماندگار و پرتأثیر ابدی بود ... آن چیزی که این جوانان تشنه دارند دنبال میکنند، معارف بلند دفاع مقدس است، یعنی آن چیزی که جزو اعتقادات شیعه بود، و این اعتقادات در صحنهی دفاع مقدس در طول هشت سال به ظهور رسید، و تجلی عملی پیدا کرد. همهی آنچه که در آثار دینی و شیعی بهعنوان روایات و احادیث و سیرهی اولیا و صحابه گرانقدر هست، یکجا در صحنهی دفاع مقدس متجلی شد؛ لذا این قشر جوان، بیشتر تشنهی این بخش جنگ هستند، یعنی معارف جنگ. این هم از الطاف خداوند و جزو عجایب است که یک صحنهی نظامی و پر از کشتوکشتار، مثل صحنهی حج یک حالت معنوی دارد، و انسان را متاثر میکند.
شهید گرانقدر حاجقاسم سلیمانی در سال ۱۳۹۲ در هفته دفاع مقدس، ۵ ویژگی مهم را از ویژگیهای فرماندهان دفاع مقدس برمیشمرد و میگوید:
اولین خصیصهای که در مدیران دفاع مقدس وجود داشت، معنویت و اخلاص بود ... در همهی سطوح فرماندهان شهید ما، از گردان و گروهان و دسته و لشکر، این خصیصه وجود داشت.
خصیصهی دوم در فرماندهان، خستگیناپذیری بود ... همت، بیستوچهارساعته کار میکرد! جنگ شبانهروزی بود، یعنی مدیریت آن شبانهروزی بود، یعنی در آن مقطع، خستگی احساس نمیشد، چیزی بهعنوان ساعتی برای استراحت وجود نداشت، و هرچه سطح مدیران و فرماندهان بالا میرفت، میزان تحمل و توجه بیشتر بود.
نکتهی سوم شهادتطلبی بود. این در مدیران جنگ، برجستهتر بود ... اگر این خصلت شهادتطلبی در فرماندهان و مدیران جنگ نبود، هیچوقت نمیتوانستیم نابرابری صحنهی جنگ را تبدیل به پیروزی کنیم.
نکتهی چهارم، تعبد و ولایتپذیری، آن هم در بالاترین سطح بود ... این تعبد و ولایتپذیری در شرایطی بود که سپاه پرچمدار جنگ بود، و هیچ امکانی برای اینکه بتواند همه را وادار به اطاعت و پذیرش مسئولیت کند وجود نداشت، نهدرجهای بود، نه حکم مأموریتی بود، نه آییننامهی انضباطی بود، نه حتی دادسرای نظامی وجود داشت، نه حفاظت اطلاعاتی که تخلف را پیگیری کند و نه دفتر قضایی. وقتی در سازمانی با این گستردگی و پراکندگی، اینقدر تعبد و ولایتپذیری وجود داشته باشد، این خیلی با اهمیت است.
خصیصهی پنجم، خضوع و افتادگی بود. این از سطح مدیران مثل جریانی از نوک یک قله به پایین بدنه و نیروها سرایت میکرد. شما نگاه کنید به نحوهی شهادت فرماندهان جنگ، این پنج خصیصهای را که عرض کردم، کاملا مشخص است.
شهید حاجقاسم سلیمانی، به "دفاع" از این زاویه نگاه میکرد و جایگاه نظام دفاعی اسلام را با عینک دفاع مقدس تبیین مینمود. این نگاه، زیباترین نگاه به جایگاه نظام دفاعی است.