چندی پیش دکتر محمدجواد ظریف در میزگرد سیاسی پزشکیان باری دیگر بر نگاه بروکراتیک و حقوقی خود به روابط بینالملل اصرار کرد؛ نگاهی که به جای واقعیتهای روی زمین، بر کاغذها تکیه میکند. این نگاه است که محکومکردن آمریکا در مجامع بینالمللی (دعوای حقوقی) را میبیند؛ اما عضویت ایران در شانگهای و بریکس در دولت سیزدهم - که سالها آرزوی ما بود - را نمیبیند. نگاه حقوقی ظریف مانع از اعتراف به فروش نفت توسط دولت سیزدهم در شرایط تحریمیِ سختتر از دولت روحانی میشود. این نگاه است که تحقق «ایران منطقهای» در مذاکرات با عربستان، امارات متحده عربی و سایر کشورهای عربی را نادیده گرفته و حتی از نام بردن از نقش دولت سیزدهم در «وعده صادق»، کلمهای بر زبان نمیرانَد. این دولت سیزدهم بود که تحقق ایده «میدان دیپلماسی» و پایان دادن به دوگانه میدان - دیپلماسی بود. اما ظریف به سبب حقوقزدگی خود، عاجز از دیدن یک واقعیت اینچنین برحق است.
ظریف در میزگرد مذکور مدعی شد که رسیدن به غنیسازی ۶۰ درصد از افتخارات دولت اعتدال است. در حالی که این قانون اقدام راهبردی مجلس یازدهم و الزام دولت وقت به بالابردن سطح غنیسازی در پاسخ به بدعهدی طرفهای غربی بود که جهش بلند ایران و توانایی سطح غنیسازی بالاتر در کشور را نمایان ساخت نه اراده او و دولت روحانی! اگر دولت اعتدال از اراده وافر برای مقابله با غرب برخوردار بود، تا یکسال پس از خروج آمریکا از برجام، به صورت منفعلانه رفتار نمیکرد و حتی در انتظار ثمر دادن وعده اروپاییها مبنی بر راهاندازی «اس. پی. وی» و «اینستکس» برای ایجاد کانال تبادل مالی نمیماند. پس آشکار است که ظریف به تناقضهای عجیبی دچار است و تلاش برای سلب مسئولیت از خود و شریکتراشی در نتایج فاجعهبار برجام، موجب راندن چنین اظهاراتی توسط او میشود.
اما نکته مهم دیگری که در سخنان اخیر وزیر خارجه سابق نمایان است، هجمه او به منتقدین برجام و ضعفهای تیم دیپلماتیک ایران با اتهام «خروج بیهزینه آمریکا از برجام» است. در حالی که او اعتقاد دارد که نباید خطای استعمارگر را به پای افرادی نوشت که ...
ادامه در همین صفحه
ادامه از همین صفحه
نگاه بروکراتیک...
در حال مبارزه با استعمار بودند؛ اما در تناقضی عجیب تحریمهای نفتی و بانکی وضعشده علیه ایران را به گردن دولت احمدینژاد انداخته و با فروکاست خطای همان استعمارگرانی که منتقد آنان است، با نگاهی یکسویه، دولت نهم و دهم را عامل اعمال تحریمهای ایران تلقی میکند.
اما شاید عجیبترین بخش اظهارات دکتر ظریف جایی است که افزایش چشمگیر فروش نفت ایران را به سکانداری دموکراتها نسبت داده و به قول خودش «بایدن پیچ را شل کرده»؛ اما هیچگاه حاضر نیست که ذرهبین خود را روی اعتراف وزیر خارجه آمریکا در مجلس سنای این کشور گرفته و نظر دقیقی به اعتراف «آنتونی بلینکن» مبنی بر افزایش تحریمها در کنار ناتوانی آمریکا برای مقابله با صادرات نفت ایران اندازد و صرفاً در تلاش است خنثیکردن بخش اعظمی از تحریمهای نفتی آمریکا توسط رقبای سیاسیاش را انکار و حتی به بزک دموکراتها و دولت بایدن روی آورد.