پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله):  دنیا به پایان می رسد تا مردی از فرزندان حسین ـ علیه السّلام ـ عهده دار مسائل و مصالح امتم گردد او زمین را آنچنان که پر از ظلم و جور شده، پر از عدل می کند. بحارالانوار، ج 51، ص 66

نگاهی به نشانه‌های فرهنگ غرب(5)

ترویج فرهنگ غرب، زیان‌های جبران‌ناپذیری برای فرد و جامعه به بار می‌آورد و تنها راه مقابله با آن، ترویج سبک زندگی ایرانی - اسلامی، صیانت از ارزش‌های ملی و اسلامی و ترویج الگوهای رفتاری مناسب در خانواده و اجتماع است. فرهنگ غرب از اجزاء و عناصر متعددی شکل پذیرفته است و در این نوشتار به تبیین برخی از آن اجزاء می‌پردازیم.
12. لذت جویی؛ وقتی می‌گوییم، ملاک خوبی "لذت آفرینی" است، طبیعتاً به فردگرایی خواهیم رسید؛ چون لذت امری فردی و شخصی است و هر کس فقط به دنبال لذت و منفعت خود می‌رود. لذت گرایی یا اصالت لذت؛ یعنی غایت انسان در اعمال و کردارش، لذت بردن محض است؛ لذا باید به هر شکل و به هر طریقی که می‌تواند از مدت زمان محدود عمر خود برای لذت بردن استفاده کند: الف: لذت بردن از رابطه جنسی ب: لذت بردن از ورزش ج: لذت بردن از خوردن و آشامیدن. نگاه مکتب‌های لذت‌گرا آن است که لذت بردن ارزش ذاتی دارد. فرهنگ غرب این لذت را محدود به جسم می‌کند و از روح و بُعد روحانی انسان غافل است.
13. دین گریزی؛ فرهنگ‌غربی به دنبال خارج ساختن دین از حیات انسانی است. آنان دین را از جایگاه اصلی خود تنزل داده‌اند تا روح دین و دینداری را از جامعه بگیرند: الف: برخی از غربی‌ها، دین را به یک احساس فروکاسته، همه محتوای نظری و عملی آن را اموری زائد تلقی کرده‌اند ب: برخی معنایی از دین ارایه داده‌اند که شامل همه ادیان، حتی بت پرستی و تثلیث و انکار خدا هم بشود ج: بعضی نیز اعتقاد به ماورای طبیعت و برقرار کردن نوعی رابطه با آن را به معنای دین گرفته‌اند. در این تعریف، ارتباط با الهه‌های متعدد و جنیان و ارواح خبیثه و طیبه هم دین نامیده می‌شود. دین در همه این سه تعریف، از مسائل فردی فراتر نمی‌رود و رویکردی سکولاری دارد و شخص به راحتی می‌تواند دین خود را عوض کند. هدف از همه این تلاش، جدا کردن دین از مسائل زندگی مردم و حرکت نکردن جامعه در مسیر توحید و خداپرستی و بندگی است.