سیری در میراث حکمی و معرفتی آیتالله مصباح یزدی (۶)
نگاهی به اندیشه عرفانی آیتالله مصباح
31 فروردين, 1404 - 18:08dehghani
دکتر محمد فنایی اشکوری
آیتالله مصباح یزدی (رضوانالله تعالی علیه)، بهعنوان متفکر و اسلامشناسی جامع در حوزههای گوناگون معارف اسلامی، نظرورزی و نظریهپردازی کرده است. یکی از حوزههایی که ایشان به نظرورزی و اصلاحگری پرداخته، عرفان اسلامی است. از عرفان اسلامی روایتها و قرائتهای گوناگونی وجود دارد. از همین رو، اختلافنظر و موافق و مخالف نسبت به آن بسیار است. برخی از بزرگان همچون علامه طباطبائی، شهید مطهری و استاد مصباح، تلقیای از عرفان اسلامی ارائه میدهند که از سویی حاصل تحلیل عقلی و از سوی دیگر برآمده از متن آموزههای قرآنی و روایی است، بهگونهای که رد و انکار این تلقی از عرفان، آسان نیست.
آیتالله مصباح، وحدت شخصی وجود به معنای انکار کثرت حقیقی وجود را نمیپذیرند و این دیدگاه را، خلاف یافت حضوری کثرت وجود میدانند و ادلۀ وحدت شخصی همچون برهان از راه عدم تناهی واجب و همینطور برهان از راه صرف الوجود بودن واجب را، ناتمام میدانند. ازاینرو به دستگاه عرفان نظری ابن عربی، چندان عنایتی ندارند و به طرح تفصیلی مباحث آن نمیپردازند. اما این امر، هرگز به معنای مخالفت ایشان با عرفان نیست. ایشان نهتنها مخالف عرفان نیستند، که بسیار به آن دلبسته هستند. حتی گرچه به عرفان نظری ابنعربی و اتباعش، نگاه انتقادی دارند؛ اما برای آن احترام قائلاند و مطالعه و تحقیق در آن را تشویق میکنند، چنانکه در مؤسسۀ تحتنظر ایشان، این مباحث بهتفصیل، طرح و تحقیق و منتشر میشود. ایشان بهویژه نسبت به عرفای شیعه، بسیار حسن ظن دارند و همواره از آنها به بزرگی یاد میکنند. آیتالله مصباح، گرچه وحدت شخصی به معنای نفس کثرت حقیقی را نمیپذیرند، اما از دیدگاه ملاصدرا در ربطی دانستن ممکنات که آن را نوعی وحدت وجود میدانند، دفاع میکنند. بر اساس این دیدگاه، وجود مستقل، واحد است و آن حقتعالی است و ممکنات و مخلوقات که به اضافۀ اشراقیۀ حقتعالی موجودند، وجود ربطی و تعلقی دارند و از استقلال وجودی برخوردار نیستند. گوهر عرفان، بندگی خالصانه در چارچوب شریعت است که منتهی به معرفت شهودی حقتعالی و قُرب به او میشود که کمال و سعادت حقیقی است. این چیزی است که آیتالله مصباح در نظر و عمل، به آن پایبند هستند؛ بنابراین نباید گمان کرد که لازمۀ نقد دیدگاه و دستگاه هستیشناختی ابنعربی، به معنای نفی و انکار عرفان است. عرفانی که آیتالله مصباح از آن دفاع میکند، برگرفته از قرآن و روایات و سیرۀ پیامبر خدا (صل الله علیه وآله وسلم) و اهلبیت طاهرین او، همراه با تحلیل عقلی و مطابق با اصول عقلی است.
مباحث عرفانی آیتالله مصباح یزدی (رضوانالله تعالی علیه) در آثار مختلفشان در خلال مباحث معارفی بهویژه مباحث اخلاقی و خاصه در شرح ادعیه و روایات آمده است. با پژوهش در این آثار، میتوان به تصویری جامع از دیدگاه عرفانی ایشان دستیافت. از نخستین نوشتههای ایشان دربارۀ عرفان، چند صفحهای است که در کتاب «چکیدۀ چند بحث فلسفی» آمده است که در سال ۱۳۵۸ منتشر گردید. در همان چند صفحه، عمق و دقت نظر ایشان در ارزیابی عرفان هویداست. بخشی از مباحث عرفانی ایشان در کتابی با عنوان «در جستجوی عرفان اسلامی» به قلم آقای دکتر محمدمهدی نادری قمی، نگاشته شده است. سپس حجة الإسلام والمسلمین آقای جواد محدثی، آن کتاب را تلخیص و بازنویسی کردند که با عنوان «در پرتو نور» در زمستان ۱۳۹۵ از سوی انتشارات مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در ۱۸۳ صفحه، منتشر گردیده است. عمده مطالب مقاله حاضر، تقریر و تحریری از این کتاب، همراه با نکاتی از چند اثر دیگر است. در این مقاله، خطوط کلی اندیشههای عرفانی آیتالله مصباح را که روح آن برگرفته از قرآن و سنت است، همراه با تحلیلهای عقلی و ملاحظات انتقادی و اصلاحی ایشان نسبت به برداشتهای ناصواب در این زمینه، بهاختصار عرضه میشود، تا هم تشنگان عرفان اصیل اسلامی از زلال آن جرعهای برگیرند، و هم با بهرهگیری از روشنگریهای آن استاد فرزانه، از لغزشها و افراط و تفریطها در این زمینه ایمن باشند.