سعی کنیم علاوه بر اینکه با لباسمان مردم را به یاد خدا میاندازیم، گفتار و رفتارمان هم این اثر را تأیید و تقویت کند. مبادا بعد از اینکه لباس روحانیت را پوشیدیم، حرفهای لغو بزنیم و سخنان بیهوده و بیاساس بگوییم. بعد مواظب باشیم حرفی که میزنیم حرفی باشد که برای مردم نافع باشد.
من به کسانی که تابهحال این توفیق را داشته اند که به لباس روحانیت مفتخر بشوند، تبریک عرض میکنم و تأکید میکنم که این نعمت را ارج بنهند و در صدد باشند که شکر آن را به جا بیاورند و وظایفی که بر آن مترتب میشود را درست رعایت کنند.
اشاره: طبق روال نشریه پرتو، ذیلاً خلاصه یکی دیگر از سخنرانیهای علامه مصباح (ره) تقدیم شده است.
--------------------------------
یکی از بهترین راههایی که انسان میتواند مردم را بیاختیار به یاد خدا بیندازد، آن لباسی است که علامت توجه به خدا دارد. سابقاً مرسوم نبود که روحانیون لباس خاصی داشته باشند. همه کم یا بیش یک عمامهای میبستند و حالا اگر همه هم نه، بسیاری از مردم اینگونه بودند؛ ولی بههرحال دست تحولات اجتماعی به اینجا سوق داده شد که روحانیون لباس مخصوصی داشته باشند. گو اینکه آن کسانی که این وضع را پیش آورند، نیت خوبی نداشتند؛ ولی نتیجه این شد که مردم، روحانی را با لباسش بشناسند. این یک توفیق اجباری برای روحانیون شد که با پوشیدن این لباس، مردم را به یاد خدا بیندازند.
یک کسی در هر جایی که باشد، همین اندازه که بداند روحانی مسلمان و شیعه این لباس خاص را دارد، وقتی یک روحانی را میبینید که عمامه ای به سر دارد و لباس روحانی به تن او هست، به یاد چه میافتد؟! آیا به یاد هالیوود میافتد؟! آیا به یاد عشرتکدهها میافتد؟! آیا به یاد قمارخانه ها میافتد؟! آیا به یاد مراکز فساد میافتد، یا به یاد دین میافتد؟! آدم با دیدن لباس روحانیت بیاختیار میگوید ببین! این عالم دین است؛ دین چیست؟ دین چیزی است که انسان را با خدا و با آخرت آشنا میکند. پس یکی از راههایی که آدم میتواند بیاختیار، بدون مؤونه، بدون زحمت و بدون تلاش کاری کند که مردم متوجه دین و متوجه خدا بشوند، همین داشتن این لباس مقدس است. این لباس، انسان را مصداق مَنْ یُذَكِّرُكُمُ اَللَّهَ رُؤْیتُهُ میسازد. کسانی که این لباس تنشان باشد، هر کسی آنها را میبیند به یاد خدا میافتد؛ بنابراین در این شرایطی که ما هستیم که لباس روحانیت لباس مخصوصی است، باید این لباس را بسیار مقدس بشماریم.
حساسیتهای اخلاقی و معنوی در پوشش روحانیت
اما آنچنان هم نباید باشیم که کسانی با پوشیدن این لباس نتوانند حق آن را ادا کنند و باعث این بشود که خداینکرده وهنی برای روحانیت و درنهایت، وهنی برای دین پیش بیاید. اگر خداینکرده چنین وضعی پیش بیاید، گناه بزرگی مرتکب شدهاند و مردم را از اینکه با دیدن لباس روحانیت به یاد خدا بیفتند، محروم کردهاند و تا این اثر باقی است، آنها هم در این گناه شریک خواهند بود! پناهبرخدا از اینکه از نعمتهای خدا سوءاستفاده شود!
بههرحال این مقدمه ای بود برای اینکه عزیزانی که امروز قصد دارند به لباس روحانیت مزیّن بشوند، توجه داشته باشند که این افتخاری است که آنها را در جرگه سربازان امام زمانعجل الله فرجه الشریف وارد میکند و باعث این میشود که بعد از این، مردم با دیدن آنها خودبهخود به یاد خدا بیفتند و این یک تبلیغ دائمی و بیمؤونه برای دین خواهد بود.
لباس روحانیت؛ عامل کوری چشم شیطان
خود همین حضور یک روحانی و راه رفتنش در اجتماع، خودش تبلیغ دین است. اگر لباس مشخصی نداشت، این تبلیغ از او ساخته نبود؛ اما وقتی با این لباس در بین مردم راه میرود، حتی اگر هیچ حرفی هم نزند، همین راه رفتنش مردم را متوجه میکند که دینی هست، خدایی هست و چهبهتر از اینکه آدم بتواند با رفتار و با حرکت خودش، مردم را به یاد خدا بیندازد؛ چیزی که همه شیاطین در طول عالم، تلاش میکنند که مردم را از خدا غافل کنند. بزرگترین نور چشم شیطان در این است که انسان از خدا غافل شود. بزرگترین کوری چشم شیطان هم این است که کسانی با لباسشان مردم را به یاد خدا بیندازند؛ بنابراین ما باید به این لباس بسیار اهمیت بدهیم. این کار سادهای نیست؛ توفیق بزرگی است که نصیب ما میشود.
وظیفه ما در برابر ادای حق لباس روحانیت
ما باید سعی کنیم که حق آن را ادا کنیم؛ سعی کنیم علاوه بر اینکه با لباسمان مردم را به یاد خدا میاندازیم، گفتار و رفتارمان هم این اثر را تأیید و تقویت کند. مبادا بعد از اینکه لباس روحانیت را پوشیدیم، حرفهای لغو بزنیم و سخنان بیهوده و بیاساس بگوییم. بعد مواظب باشیم حرفی که میزنیم حرفی باشد که برای مردم نافع باشد؛ قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ، تا میفرماید: وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ. مؤمن باید از سخن بیهوده پرهیز کند.
بهعلاوه رفتار ما بهگونهای باشد که معرّف مکتب اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین باشد. مردم با دیدن ما و با دیدن رفتار ما، به یاد صاحب مکتب بیفتند. وجود یک روحانی، نمونه ای از وجود امام معصوم باشد، در حُسن خلقش، در مهربانیاش، در دلسوزیاش برای دیگران، در خدمت کردن به خلق خدا، بهخصوص خدمت کردن به محرومان. این از ویژگیهایی است که برای مولا امیرالمؤمنین صلوات الله علیه نقل شده است. امسال هم سال علی علیهالسلام است دیگر. پیامبر صلاللهعلیهوآله فرمودند: یا علی!... خدای متعال به تو محبّتِ مساکین را عطاء کرده است.
تکریم فقرا؛ جلوهای از عشق به علی علیهالسلام
امیرالمؤمنین صلوات الله علیه محبت خاصی نسبت به فقرا داشتند. شیعیان ایشان هم اگر در دل خودشان وارسی کنند، به اندازهای که بهره ای از ولایت علی علیهالسلام داشته باشند، این اثر را در دل خودشان خواهند دید. مؤمن، شخص فقیر را دوستتر از شخص غنی میدارد. آنوقتهایی که خوب ولایت در دلتان شکوفا شده باشد میتوانید آزمایش کنید؛ اگر در یک جمعیتی اشخاص فقیری هستند و اشخاص ثروتمندی هم هستند، به اندازهای که از ولایت علی علیهالسلام بهرهمند هستید باید دوست داشته باشید که پهلوی فقرا بنشینید، دوست داشته باشید که با آنها همنشین بشوید و به آنها احترام کنید. آنجا دیگر شائبه این نیست که به خاطر پولش به او احترام میکنید یا به خاطر موقعیت اجتماعیاش طمعی در او دارید. آدم فقیر که پولی ندارد، موقعیت اجتماعیای ندارد. اگر هم او را احترام میکنید، فقط به خاطر ولایت علی علیهالسلام است؛ این است که ارزش دارد.
من به کسانی که تابهحال این توفیق را داشته اند که به لباس روحانیت مفتخر بشوند، تبریک عرض میکنم و تأکید میکنم که این نعمت را ارج بنهند و در صدد باشند که شکر آن را به جا بیاورند و وظایفی که بر آن مترتب میشود را درست رعایت کنند. انشاءالله که گوینده هم از آنچه میگوید، بی بهره نباشد. به کسانی هم که امروز میخواهند به این لباس مقدّس مشرف بشوند تبریک و تهنیت عرض میکنم. از خداوند متعال درخواست میکنم که توفیق این عزیزان را بیشتر کند و نامشان را در دفتر امام زمان عجل الله فرجه الشریف ثبت بفرماید.
(سخنرانی علامه مصباح یزدی در حوزه علمیه امام خمینی (ره) ارومیه، 22 آبان، 1379)