علی اکبر عالمیان
در حالی که این روزها دولت محترم از ناترازی انرژی مینالد و از ناترازی سیاسی و اقتصادی شِکوِه میکند؛ اما به نظر میرسد بیش از ناترازی سیاسی و اقتصادی ادعایی، آنچه بیش از هر چیز به چشم آمده و خاطر را میآزارد، ناترازی شدید در عرصه فرهنگ است که در سایه بیعملی برخی از مسئولین و بیتفاوتی بسیاری از متدینین، به بیتعادلی و ناپایداری نگران کننده خود، با سرعت خیره کننده ادامه میدهد و آینده تیره و تاری را به تصویر میکشد.
نیازی نیست برای مشاهده این ناترازی به دنبال مستند باشیم؛ بزرگ ترین مدرک و مستند را با اندکی قدم زدن در خیابانهای شهر خواهیم یافت! انگار انسان در یک کشور اسلامی و شهید داده و انقلابی قدم نمیزند؛ بلکه در یک کشور اروپایی در حال سیر و سیاحت است! آدم نمیداند که این درددل را به که بگوید و چگونه چاره اندیشی کند. با مسئولینی مواجه هستیم که بسیاری از آنان در این مورد دغدغهای ندارند. ریاست محترم جمهور از عدم اجرای قانونی که به زعم ایشان موجب اذیت(!) مردم میشود، سخن میگوید. مجلس محترم هم ماهها است از قانون حجاب سخن میگوید؛ اما اینکه این قانون را چه زمانی رخ مینمایاند، مشخص نیست! نیروی انتظامی که وظیفه ذاتی آن مبارزه با مفاسد اجتماعی و به ویژه هنجارشکنیها است، تقریبا در برابر «فتنه عریان سازی» ایران عزیز سکوت کرده و منفعل عمل میکند، قوه قضاییه که وظیفه برخورد کیفری با این گونه جرایم را دارد، اقدام درخوری انجام نمیدهد، ستاد امر به معروف و نهی از منکر تقریبا بیعمل شده است و به تبع مسئولین کشورمان، بسیاری از مردم و متدینین نیز مات و مبهوت فقط نظارهگر ماجرا هستند و با تکان دادن سر، فقط ابراز تاسف میکنند!
واقعا ما را چه شده است؟ چه اتفاقی در این کشور که متعلق به امام زمان(عج) است، افتاده است؟ آیا شأن و مقام ام القراء جهان اسلام، این اوضاع ناتراز فرهنگی است؟ آیا پاسخ خون پاک دهها هزار شهید گلگون کفن ایران اسلامی، این اوضاع نابهنجار فرهنگی است؟
از مسئولین محترم تقاضا دارم که اگر میز قدرت به آنان اجازه میدهد و خاطر شریفشان آزرده نمیشود، نگاهی به وصیتنامه شهداء گرانقدرمان بیندازند. به جرئت میتوان گفت که در بیش از نود درصد این وصیتنامهها، از لزوم رعایت حجاب به عنوان خط قرمز نظام اسلامی سخن به میان آمده است.
امروزه پدیده زشت کشف حجاب، در سایه بیمسئولیتی و بیتعهدی برخی از مدیران کشور اعم از اصلاحطلب و اصولگرا، تبدیل به پدیده عریانی شده است و همین گونه اگر ادامه پیدا کند (که با توجه به ادامه بیمسئولیتی برخی از مسئولین مربوطه، احتمال ادامه این وضعیت نیز وجود دارد)، شاهد وضعیت وخیمتر خواهیم بود.
در این میان آنچه بر سوز دل نیروهای انقلابی و متدین میافزاید، علاوه بر افزایش چشمگیر پدیده عریانگری، اظهارات نابخردانه مسئولینی است که به جای انجام وظیفه خود در برابر این پدیده زشت، با اظهارنظرهای نسنجیده، بر جریتر شدن هنجارشکنان کمک میکنند. مثلا یکی از این افراد، دولت را میستاید که با عدم اجرای قانون حجاب، موجب شد تا در دوره جنگ دوازده روزه، از ایجاد هرگونه شورش و اغتشاش جلوگیری کند! به این مسئول مسئولیت ناپذیر باید گفت که آن افرادی که در تمام دوران، ایران اسلامی را در برابر دشمنیهای دشمنان چه در عرصه نظامی و چه در عرصه سیاسی، حفظ کرده است، خیل عظیم مردم متدین و انقلابی بودهاند. جریان هنجارشکن، در این عرصهها یا میدان را خالی میکند و یا اگر هم سکوت میکند و به اغتشاش روی نمیآورد، به خاطر این است که میداند امنیت و اقتدار ایران عزیز در سایه حکومت جمهوری اسلامی ایران رقم میخورد و در صورت استیلای دشمنان، حتی همان زن هنجارشکن نیز در امان نخواهد بود.
یکی از احزاب مسئلهدار نیز در اظهاراتی وقیحانه، عدم اجرای قانون حجاب اجباری و پذیرش نسبی تنوع پوشش توسط دولت را گامی مثبت به سوی احترام به آزادیهای فردی زنان و کاهش تنشهای اجتماعی ذکر کرده است!
امروزه در سایه بیتوجهی و یا شاید هراس برخی مدیران مرعوب، ناترازی شدید فرهنگی بر کشور حاکم شده است. از«حجاب اختیاری» در حال گذار به مرحله «بی حجابی اجباری» هستیم. مشخص نیست که چرا نظامی که مقتدرانه در برابر قدرتهای نظامی بزرگ جهان ایستاد و موشکهای آن از سامانههای پدافندی «آرو» و «گنبد آهنین» گرفته تا «فلاخن داوود» و «پاتریوت» گذشته است، نمیتواند یا نمیخواهد در برابر چند هنجارشکن بایستد؟!
باید از این همه بیمسئولیتی به خداوند پناه برد...