محمد نخعی
برجام، توافقی که روزی با عنوان «فتحالفتوح» از سوی دولت حسن روحانی معرفی شد، پس از خروج آمریکا در سال ۱۳۹۷ عملاً به حالتی نیمهجان درآمد. با این حال، دولت روحانی نهتنها از این توافق خارج نشد؛ بلکه از «لاشه برجام» برای فرافکنی و توجیه ناکامیهای داخلی بهره گرفت. در ادامه به بررسی چگونگی استفاده تبلیغاتی و سیاسی از برجام پس از فروپاشی عملی آن میپردازیم.
برجام پس از مرگ: لاشهای برای مظلومنمایی
۱. تبدیل شکست به ابزار تبلیغاتی: پس از خروج آمریکا، دولت روحانی بهجای بازنگری در سیاستها، برجام را همچنان «زنده» معرفی کرد.
۲. فرافکنی در برابر ناکارآمدی اقتصادی: با تشدید تحریمها و بحرانهای اقتصادی، دولت روحانی علت اصلی مشکلات را «خروج آمریکا از برجام» معرفی کرد. این در حالی بود که بسیاری از کارشناسان معتقد بودند ساختار اقصادی کشور پیش از برجام نیز دچار ضعفهای بنیادین بود؛ چرا که نسخههای اقتصاد لیبرالی و عدم اعتنا به اقتصاد مقاومتی، اقتصاد کشور را دچار تکانههای جدی نمود.
۳. استفاده از برجام برای حمله به منتقدان: روحانی در سخنرانیهای متعدد، منتقدان برجام را «بیسواد» یا «ترسو» خطاب کرد؛ وی به بهجای پذیرش مسئولیت، تلاش کرد با برجستهسازی «دستاوردهای دیپلماتیک»، از پاسخگویی به مطالبات اقتصادی و اجتماعی طفره برود.
برجام پس از خروج آمریکا عملاً به توافقی بیاثر تبدیل شد. با این حال، دولت حسن روحانی بهجای بازنگری در مسیر، از «لاشه برجام» برای فرافکنی، مظلومنمایی و حمله به منتقدان استفاده کرد. مکانیزم لاشه، بهعنوان یک ابزار سیاسی، نهتنها مانع اصلاحات شد؛ بلکه اعتماد عمومی به دیپلماسی را نیز تضعیف کرد.
فرافکنی غربگرایان در حالی است که اخیرا رهبر معظم انقلاب در سخنرانی تلویزیونی خطاب به ملت ایران به صورت استدلالی، مضرات مذاکره با ایالات متحده آمریکا را برشمردند. ایشان با تکیه بر تجربیات چند دهه در عرصه سیاست و حکمرانی، مذاکره با دولت آمریکا را در شرایط کنونی «بیفایده و پرضرر» توصیف کردند.
امام خامنهای با اشاره به اینکه مذاکره با آمریکا در شرایط فعلی هیچ کمکی به منافع ملی نمیکند، تأکید کردند که طرف آمریکایی از پیش نتیجه مذاکرات را تعیین کرده است. بهعبارت دیگر، مذاکرهای که در آن تنها خواستههای طرف مقابل باید پذیرفته شود، مذاکره نیست؛ بلکه تحمیل و دیکته است. ایشان با ذکر مثالهایی از خواستههای آمریکا—از توقف غنیسازی تا حذف توان موشکی ایران—نشان دادند که هدف واشنگتن، تضعیف کامل قدرت دفاعی و استقلال کشور است.
از نظر ایشان، پذیرش مذاکره تحت فشار و تهدید، نشانهای از ضعف و تهدیدپذیری است که میتواند به یک چرخه بیپایان عقبنشینی منجر شود. این نوع مذاکره نهتنها عزت ملی را خدشهدار میکند، بلکه دشمن را به تکرار تهدیدهای بیشتر ترغیب خواهد کرد.
رهبر معظم انقلاب مذاکره با آمریکا را «بنبست محض» دانستند و تأکید کردند که چنین مذاکرهای برای ایران هیچ فایدهای ندارد و تنها به نفع رئیسجمهور آمریکا است که آن را بهعنوان یک پیروزی تبلیغاتی معرفی خواهد کرد. ایشان از مسئولان و فعالان سیاسی خواستند با تأمل و آگاهی، تصمیمات خود را بر اساس تجربه و واقعیت اتخاذ کنند.
شایان ذکر است آخرین نمونه از تفرعن و بیمنطقی آمریکا درباره توافق قاهره اس؛ سرلشکر محسن رضایی در این رابطه ابراز داشت: « به ما گفته شده بود که اگر با گروسی توافق کنیم، اسنپبک اجرا نخواهد شد، اما آمریکاییها به اروپاییها گفتند بیخود کردید، بروید اسنپبک را اجرا کنید.»