رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم):  هر کس برادر دینی خود را خالصانه دیدار کند، خدای متعال به او می‌فرماید: تو مهمان و زائر منی، پذیرایی از تو بر عهده من است و من به خاطر اینکه برادر دینی‌ات را دوست می‌داری، بهشت را بر تو واجب ساختم.  (وسائل الشیعه، ج 10، ص 457)

مهجوریت قرآن

علیرضا کرمی

 

«وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً » (فرقان آیه ۳۰)
پیامبر (در روز قیامت از روی شکایت) می‌گوید: پروردگارا! این قوم من قرآن را ترک گفتند و از آن دوری جستند.
کلمه (قالَ) لفظاً ماضی و معناً مضارع است. تعبیر به فعل ماضی (با اینکه باید مضارع به کار می‌رفت؛ چون قیامت هنوز نیامده) برای محقق الوقوع بودن است؛ یعنی وقوع قیامت به قدری حتمی است که گویی واقع شده، همچنین برای حتمی بودن و محقق الوقوع بودن شکایت پیامبر اسلام است که فردای قیامت به وقوع خواهد پیوست. مهجوریّت قرآن و گلایه‌ی پیامبر و مسئولیّت ما قطعی است.
کلمه «انّ» بر تأکید دلالت می‌کند و تأکید هم برای اهمیت دادن به خبر است؛ بنابراین در مهجوریت قرآن، کوچک‌ترین تردیدی وجود ندارد.
طبق آیه شریفه، شکایت از امت اسلام در زمان پیامبر و پس از آن حضرت صورت می‌گیرد. «قومی» در آیه به زمان خاصی مقید نشده است و قاعده این است که حذف متعلق، بر عموم دلالت می‌کند؛ بنابراین مراد از «قومی» هم زمان پیامبر را شامل می‌شود و هم پس از زمان حیات آن حضرت را در بر می‌گیرد. «مهجور» به معنای ترک همراه با اعراض است. همچنین به معنای ترک چیزی که ملزم به تعهد آن هستیم. 
کاربرد واژه‌ی «إتّخذوا» به معنای گرفتن و به دست آوردن، معنایی متضاد با مهجوریت دارد.
هَجر چنین معنا شده است: «دوری کردن بدنی، زبانی یا قلبی از دیگری»؛ بنابراین اگر خدای متعال در آیه مذکور از این فعل به تنهایی استفاده کرده بود، معنای آن چنین می‌شد: از قرآن دوری کردند، اعراض کردند. ولی کلمه «اتخاذ» که به معنای اخذ است، هنگامی که با کلمه «مهجورا» آمده است، معنای جدیدی را القا می‌کند، و معنای صحیح «اتخذوا هذا القرآن مهجورا»، این است که «قرآن را به مهجوریت گرفتند» مهجور کردن و به مهجوریت گرفتن؛ مانند تعابیری چون مسخره کردن و به مسخره گرفتن، تفاوت ظریفی با هم دارند. 
مهجور کردن قرآن؛ یعنی ترک قرآن و اعراض و روی‌گردانی و دوری از آن، در حالی که به مهجور گرفتن قرآن یعنی پرداختن به قرآن؛ ولی به گونه‌ای که اگر چه در ظاهر از این قرآن‌ورزی‌ها و رویکردهای مختلف قرآنی بوی توجه و اقبال و استفاده به مشام می‌رسد؛ ولی حقیقت مطلب این است که در همه این رویکردها، قرآن بیگانه و ترک شده است. قرآن باید در عمل، مبنای روابط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نظامی، انتظامی و امنیتی باشد.