امام باقر علیه السلام فرمودند:  به خدا سوگند که او (مهدی (علیه السلام)) مضطر (حقیقی) است که در کتاب خدا آمده می فرماید: «اَمَّن یجیب المضطر اذ ادعاه و یکشف السؤ...» بحارالانوار، ج ٥٢، ص ٣٤١ 

رابطه اخلاق با سیاست (21)

منشأ حق از نگاه اسلام

اشاره: طبق روال نشریه پرتو، ذیلا خلاصه‌ای از یکی دیگر از سخنرانی‌های مرحوم علامه مصباح(ره) تقدیم شده است.
اکنون نوبت بررسی نظر اسلام در این باره است. برای مسلمان‌ها، آن‌هایی که معتقد به دین هستند، همین که بدانند این دستور خدا و پیغمبر است، کفایت می‌کند و دلیل دیگری نمی‌خواهد. معنای تعبّد به احکام شرعی همین است. می‌گوییم هر چه خدا فرموده است، حتماً مصلحت داشته و درست است. ما هیچ شکی نداریم که نظر اسلام این نیست و از نظر اسلام، وظیفه رفع این نیازها اگر داوطلب شخصی نداشته باشد، برعهده دولت می‌افتد و اسلام بخشی از بودجه دولتی؛ یعنی زکات و سایر وجوهات شرعی را به رفع چنین نیازمندی‌هایی اختصاص می‌دهد. اما این پاسخ، پاسخی نیست که یک بی‌دین آن را بپذیرد و قانع شود. اگر خواستیم برای این مسئله دلیلی عقلانی اقامه کنیم، دلیلی که بی‌دین‌ها هم روی مبانی عقلانی خودشان بتوانند آن را بپذیرند، باید ابتدا همان مسئله حق را حل کنیم. منشأ پیدایش حق، یکی از بحث‌های اساسی فلسفه حقوق است که نظریات مختلفی در این باب وجود دارد.
 فراگیر بودن امکان تکامل برای همه انسان‌ها
اگر فراموش نکرده باشید، ما وقتی مصالح و مفاسد جامعه را تعریف می‌کردیم، گفتیم که دولت اسلامی باید مصالح را تأمین کنند و جلوی مفاسد را بگیرد. همچنین گفتیم مصلحت و مفسده حقیقی، وقتی معلوم می‌شود که ما هدف آفرینش انسان را بشناسیم و بالاخره به این نتیجه رسیدیم که هدف آفرینش انسان این است که در روی زمین مخلوقی باشد که بتواند با اختیار خودش مراحل تکامل را بپیماید و به کمال نهایی قرب خدا برسد، و فراهم کردن این مقدمات، وظیفه دولت اسلامی است. در آنجا گفتیم که باید برای همه به صورت یکسان، مقدماتی فراهم شود تا هر فرد بتواند به آن کمال برسد. ممکن است فردی فلج باشد؛ اما در دلش می‌تواند یاد خدا باشد. گاهی ممکن است همین شخص فلج، خواندن و نوشتن یاد بگیرد، می‌تواند مطلبی را با اشاره به دیگری اثبات کند. این طور نیست که صفر محض باشد و فی‌الجمله تکاملی برایش ممکن است. ممکن است به او تلقین کنند که در حدی که برایش میسر است نسبت به خداوند وظیفه‌هایی دارد؛ مثلاً به او بفهمانند اگرچه نمی‌توانی سخن بگویی؛ ولی روزی پنج مرتبه دلت را متوجه خدا کن! خود همین توجه، موجب کمال او می‌شود؛ بنابراین بر اساس هدف آفرینش انسان، او هم حق دارد که تکامل پیدا کند و باید زمینه رشدش را فراهم کرد. هدف الهی این است که زمینه تکامل هر انسانی که امکان نوعی تکامل اختیاری دارد، فراهم شود؛ زیرا او می‌خواهد رحمتش هرچه بیشتر گسترش پیدا کند. این رحمت شامل حال این‌گونه افراد نیز می‌شود.  حضرت عیسی یکی از پیغمبرانی بود که از خداوند متعال درخواست کرد در همین دنیا همنشینش در بهشت را به او معرفی کند. خداوند دعایش را مستجاب کرد و به او گفتند: زنی در جزیره‌ای دورافتاده با فلان نشانی همنشین شما در بهشت خواهد بود. حضرت عیسی با مقدماتی حرکت کرد و با زحمت‌هایی از دریا عبور کرد و به آن جزیره رسید. تنها ساکن آن جزیره، زنی فلج بود که در خرابه‌ای زندگی می‌کرد. حضرت نزد او رفت و خودش را معرفی کرد. گفت من عیسی بن مریم هستم و از خدا خواستم که همنشینم را در بهشت معرفی کند؛ شما را معرفی کردند. بگو ببینم چه کار کرده‌ای که به این مقام رسیده‌ای؟ این زن ابتدا شروع کرد شکر خدا را به جا آورد که من چگونه شکر نعمت‌های خدا را بهجا بیاورم؛ او مرا خلق کرد، به من حیات داد، سال‌ها روزی من را رساند، ایمان خودش را به من داد، معرفت را خودش به من داد و حالا پیغمبر خودش را اینجا کنار من فرستاده است! من چگونه شکر این نعمت‌ها را به جا بیاورم؟! می‌گفت و گریه می‌کرد. سپس گفت من هیچ کاری نکرده‌ام! کاری از من برنمی‌آید که بکنم، از اول همین‌جا بودم و خدا هر روز به وسیله‌ای به من روزی رسانده است. حضرت عیسی فرمود: همان ایمان و معرفت و رضایتی که به تقدیر الهی داری، آن از هر مقام، خدمت و عبادتی بالاتر است. به هر حال خداوند از این‌گونه بنده‌ها نیز دارد و حتی یک انسان فلج تنها در جزیره‌ای در دریا، می‌تواند رشد معنوی، محبت به خدا و معرفت داشته باشد و شکرگزار این نعمت‌ها باشد. چنین کسی چرا باید از بین برود؟ بله، بنابر منطق مادی که می‌گوید حق، فقط در اثر تقابل بین خدمت و امتیاز حاصل می‌شود، این‌ها هیچ حقی ندارند؛ اما بر اساس بینش اسلامی که می‌گوید حق از ناحیه لطف خدا و رحمت او حاصل می‌شود و او خواسته است که زمینه رشد تا آنجا که ممکن است برای هر انسانی فراهم شود، این‌گونه افراد هم حقی دارند، و یکی از زمینه‌های رشدشان هم این است که روزی‌شان برسد و بیماری‌شان معالجه شود. حال که خودشان نمی‌توانند، این وظیفه بر عهده دیگر بندگان خدا گذاشته شده است. (گزیده‌ای از سخنان حضرت آیت‌الله مصباح‌یزدی (ره) در دفتر مقام معظم رهبری که در تاریخ ۱۹/۳/۹۶، مطابق با چهاردهم ماه مبارک رمضان ۱۴۳۸ ایراد فرمودند.)