امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

مقاومت در برابر ظلم؛ عبرتی که از تاریخ باید آموخت

 انقلاب‌های این عصر، چه انقلاب اسلامی ایران و چه جهادهای برادران ما در لبنان یا انقلاب‌هایی که در کشورهای دیگر در حال وقوع است، همه الهام‌گرفته از داستان کربلاست، و همان‌طور که قائد عزیز ما آقای سید حسن نصرالله بارها فرمودند: شعار ما، لبیک یا حسین است.

 من به محبت سید حسن نصرالله به خدا تقرب می‌جویم و امیدوارم این حب، سبب نجات من در روز قیامت باشد.

اشاره: طبق روال نشریه پرتو، ذیلاً خلاصه یکی دیگر از سخنرانی‌های علامه مصباح (ره) تقدیم شده است.
-----------------------------------
به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی آثار حضرت آیت‌الله مصباح یزدی، ایشان در دیدار با گروهی از طلاب خارجی، با اشاره به واقعه عاشورا، این حادثه را از عجیب‌ترین داستان‌های تاریخ بشر دانست و گفت: باید دید چگونه کسانی که سال‌ها پای منبر پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و امیرالمؤمنین بودند، به چنین جنایت هولناکی اقدام کردند.
وی ضمن بیان برخی از ویژگی‌های دشمنان امام حسین علیه‌السلام خاطرنشان کرد: اگر تاریخ قطعی و روایات متعدد بر وقوع این حوادث نداشتیم، باور کردن این حادثه با این ویژگی‌ها بسیار مشکل؛ بلکه نزدیک به محال بود.
استاد اخلاق حوزه علمیه، داستان عاشورا را عبرت بزرگی دانست و گفت: نباید به صرف اینکه اسلام آورده‌ایم، ایمان داریم، و راه درستی را انتخاب کرده‌ایم، مغرور شویم و خیال کنیم که دیگر آسیب‌پذیر نیستیم.
وی مهم‌ترین درس‌ها از کربلا را در دو جهت ایجابی و سلبی دانست و گفت: جهت ایجابی، کسب انرژی و صبوری است که در راه خودمان مصمم‌تر شویم و از بذل مال و جان و تمام توان خود کوتاهی نکنیم.
ایشان ادامه داد: انقلاب‌های این عصر، چه انقلاب اسلامی ایران و چه جهادهای برادران ما در لبنان یا انقلاب‌هایی که در کشورهای دیگر در حال وقوع است، همه الهام‌گرفته از داستان کربلاست، و همان‌طور که قائد عزیز ما آقای سید حسن نصرالله بارها فرمودند: شعار ما، لبیک یا حسین است.
استاد (فقید) فلسفه و تفسیر حوزه علمیه قم، درس دیگر را در تحلیل علل عاقبت سوء دشمنان امام حسین علیه‌السلام دانست و گفت: کسانی که سال‌ها عمر خود را در کنار پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) مجاهدت کردند و هنوز جراحت‌هایی از جنگ با کفار بر بدن داشتند، به چنان عاقبت سویی مبتلا شدند که به قتل امام حسین (علیه‌السلام) اقدام کردند. باید درباره تحلیل علل این حوادث تلاش کنیم، مبادا آن علل در خود ما هم باشد.
وی ضمن مقایسه‌ای میان بیماری‌های نفسانی و امراض روحی با بیماری‌های جسمی ادامه داد: آن‌ها به بیماری‌های نفسانی و امراض قلبی مبتلا بودند؛ اما میکروب آن در اعماق وجودشان مخفی بود و وقتی مجال ظهور پیدا کرد و ظاهر شد، آثار خود را بروز داد.
استاد (فقید) اخلاق حوزه علمیه با اشاره به روایت «حب‌الدنیا رأس کل خطیئة» گفت: ریشه همه این مشکلات، علاقه به مزایای دنیوی است که در انسان مخفی است و در موقعیت‌هایی ظهور پیدا می‌کند و انسان را به فلاکت و هلاکت می‌اندازد.
وی در ادامه به داستان زبیر اشاره کرد و گفت: زبیر پسرعمه پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) و امیرالمومنین (علیه‌السلام)، و از کسانی بود که سال‌ها برای اسلام زحمت‌ها کشیده و در جنگ‌ها شرکت کرده بود تا آنجا که پیامبر اکرم به شمشیرش دعا کردند. وی از کسانی بود که حتی بعد از رحلت پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) از امیرالمومنین حمایت می‌کرد و در شورای شش‌نفره هم به علی علیه‌السلام تمایل داشت، و بالاخره بعد از قتل عثمان نیز از پیشگامانی بود که برای بیعت با امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) اقدام کرد.
استاد (فقید) حوزه و دانشگاه ادامه داد: چنین کسی با این سوابق درخشان، طولی نکشید که جنگ جمل را به راه انداخت و به روی امیرالمومنین شمشیر کشید. آیا زبیر از اول ایمان نداشت؟! اگر ایمان داشت، چطور در اواخر عمر دچار این گمراهی شد؟
حضرت آیت‌الله مصباح یزدی در تحلیل گمراهی زبیر گفت: زبیر ظاهراً مؤمن بود؛ ولی میکروب حب مقام در قلبش جا داشت که ابتدا ظهور نداشت؛ ولی بالاخره ظاهر شد و زبیر را به گمراهی کشاند.
استاد (فقید) اخلاق حوزه و دانشگاه تاکید کرد: درسی که باید از این حادثه بگیریم این است که مبادا در اعماق قلوب ما نیز میکروب‌هایی باشد و روزی ظهور پیدا کند که ما را به بی‌ایمانی لاعلاجی مبتلا سازد.
وی با توضیح روایتی که با نقل‌های مختلف درباره حب مال و ریاست آمده، گفت: ضرر حب مال و ریاست به دین مسلمان، از ضرر دو گرگ که از دو طرف به گله‌ای بی‌چوپان حمله کنند بیشتر است؛ طبعاً این حب در قلب هر کدام از ما وجود دارد و اگرچه مخفی است؛ اما اگر با آن مبارزه نکنیم، روزی ظاهر می‌شود و کارش را می‌کند.
علامه مصباح یزدی با اشاره به فرازی از زیارت جامعه کبیره، تمسک به اهل‌بیت (علیهم‌السلام) را اکسیر اعظم برای نجات از این ناپاکی‌ها دانست و گفت: در این فراز از زیارت جامعه می‌گوییم: درود و سلام و دوستی و ولایت ما نسبت به شما، عامل پاکی قلوبمان از ناپاکیهاست.
وی با استفاده از آیات قرآن خاطرنشان کرد: ولایت در مرحله اول به ذات خداوند تعلق می‌گیرد و خداوند ولیّ مؤمنان است و مؤمنان اولیای خدایند.
عضو (فقید) خبرگان رهبری ادامه داد: ولایت در مرحله بعد به پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) و بعد از ایشان به ائمه اطهار (علیهم‌السلام) تعلق می‌گیرد. ولی ولایت به اینجا ختم نمی‌شود. خداوند بر ما به شناخت این امر منت نهاد که ولایت، به ولایت معصومین منتهی نمی‌شود و در زمان غیبت ائمه معصومین، این ولایت به نائب عام امام تعلق می‌گیرد.
ایشان در ادامه گفت: من به محبت سید حسن نصرالله به خدا تقرب می‌جویم و امیدوارم این حب، سبب نجات من در روز قیامت باشد.
وی دلیل این محبت را تبعیت کامل ایشان از ولایت فقیه و مقام معظم رهبری دانست و گفت: کسی که این صفت را داشته باشد، در ولایت ائمه فانی می‌شود. این سلسله ولایت، یعنی ولایت خدا در درجه اول، ولایت پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) در درجه دوم،  ولایت ائمه (علیهم‌السلام) در درجه سوم، ولایت نائب امام در این عصر (حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دام‌الله‌ظله) و ولایت ولی‌اش سید حسن نصرالله بر همه ما واجب است.
 (آیت‌الله مصباح یزدی در دیدار با گروهی از طلاب خارجی، تاریخ:  25/10/1390)