پس از استیضاح قانونی و برحق آقای همتی که یک مطالبه ملی بود و نخبگان و آحاد ملت از مجلس شورای اسلامی خواسته بودند، ماهیت شعار وفاق و سوءاستفادهها از این شعار که از قبل برای اهل خرد و بصیرت معلوم و مشخص بود، برای آحاد مردم آشکار شد.
وقتی روزنامه هم میهن سوت پایان وفاق را میکشد و نظام را تهدید میکند.
وقتی روزنامه رسمی دولت (ایران) قبل از استیضاح و بعد از آن مردم و نظام را تهدید میکند که پس از استیضاح همتی، ارز گرانتر و تورم بیشتر میشود.
وقتی سایر رسانههای مکتوب و دیجیتالی و لیدرهای اصلاحطلب، به بهانه مخالفت با استیضاح همتی، مردم و نظام را تهدید و سفره نان مردم را گروگان میگیرند و صراحتاً میگویند بعد از استیضاح همتی مشکلات معیشتی بیشتر میشود!
وقتی مخالفان استیضاح برای توجیه ناکارآمدی و اشتباهات افحش همتی، در خانه ملت و از تریبون رسمی مجلس، به دروغ و گزارشات خلاف واقع متوسل میشوند.
برای همگان اظهرمنالشمس میشود که حضرات میخواستند و میخواهند با شعار وفاق، کارهای دیگر بکنند.
این جاست که با تکان ملایم مجلس در امر استیضاح همتی، در اردوگاه غربگرایان مدعی اصلاحات، زلزلهای رخ میدهد و ناخواسته حجاب از چهره وفاق میافتد و چهره واقعی وفاق بدون روتوش و بزک؛ یعنی نفاق برای همگان نمایان میگردد. میخواستند با شعار بزک شده وفاق، جامعه متدین و متشرع انقلابی و حزب الهی را تسلیم کنند.
میخواستند با شعار وفاق، چشمان دیدهبانهای انقلاب اسلامی را کور و زبان ابوذرها و دیالمههای انقلاب را ببندند و قلم مدافعان و آوینیهای انقلاب را بشکنند و منبر مصباحهای انقلاب را تعطیل و راه سلیمانیهای انقلاب را ناهموار کنند.
اما زهی خیال باطل.
رییس جمهور در جلسه استیضاح وزیر امور اقتصادی و دارایی گفت: من با مذاکره با آمریکا موافق بودم، الان هم هستم؛ ولی وقتی مقام معظم رهبری مخالفت کردند، ما هم وظیفه خود میدانیم تبعیت کنیم.
آقای دکتر پزشکیان! نمیدانم بهخاطر این فرمایشتون که علیرغم اعتقاد به مذاکره با آمریکا، وظیفه خود میدانید که از مقام معظم رهبری تبعیت کنید، از محضرتون تشکر کنیم یا گلایه؟
اجازه دهید هم تشکر کنیم و هم گلای.
تشکر میکنیم بهخاطر اینکه از رهبری فرزانه انقلاب، اعلان تبعیت میکنید.
گلایه میکنیم بهخاطر اینکه رییس جمهوری داریم که منظومه فکری او در سیاست خارجی، صد و هشتاد درجه با منظومه فکری رهبری انقلاب فاصله دارد. یعنی نتوانسته بعد از چهار سال قرار گرفتن در مسند وزارت و شانزده سال در کسوت نمایندگی مجلس، دیدگاه خود را با رهبری بروزرسانی کند.
گلایه میکنیم که با وجود صراحت رهبری در مورد اینکه مذاکره با آمریکا خردمندانه نیست، شرافتمندانه نیست؛ اما باز هم اعلام میکنید که معتقد به مذاکره بودید و هنوز هم معتقد به مذاکره هستید!
گلایه میکنیم بهخاطر اینکه به جامعه القا میکنید که مشکلات کشور و رفع تحریمها از طریق مذاکره قابل حل است؛ اما به هر حال رهبری مخالف هستند؛ پس من هم کاری از دستم بر نمیآید؛ یعنی شانه خالی کردن از مسئولیت و انداختن بار این مسئولیت به دوش رهبری.
گلایه میکنیم بهخاطر اینکه در شرایطی باور قلبی خودتان را در مورد مذاکره عیان میکنید که درست دو روز قبل از آن، میهمانکشی ترامپ را در کاخ سیاه دیدید. بله، آن جلسه در اصل مهمانکشی و تحقیر یک ملت که زلنسکی نمایندگی آن ملت را بدوش میکشید بود. یکی از خبرگزاریها در دفاع از رفتار ترامپ گفته است: تحقیر، بخشی از فرهنگ آمریکاست. هنوز هم با گذشت چند روز از آن جلسه شوم زلنسکی با ترامپ و بقیه اوباش، همچنان رسانههای جهان، گزارش و تحلیل ارائه میکنند و نخستوزیر ایتالیا گفته است جهان آزاد به رهبری جدید نیاز دارد. در چنین شرایطی همچنان اعتقاد به مذاکره با آمریکا دارید؟
گلایه میکنیم بهخاطر اینکه شاهد درشتگویی و سخنان مغرورانه و متکبرانه ترامپ و معاون او و تحقیر و تمسخرشان نه نسبت به کشورهای خاورمیانه و یا آفریقا؛ بلکه نسبت به متحدان اروپایی آمریکا و رییس جمهور فلکزده اوکراین هستیم؛ اما همچنان از نظر جنابتان در روی یک پاشنه میچرخد و مذاکره کلید حل مشکلات است؛ اما دستتون بسته است و رهبری نمیگذارد.
جناب رییس جمهور عزیز !نیک میدانید که آقای زلنسکی با هدف واگذاری پنجاه درصد معادن اوکراین به واشنگتن سفر کرده بود؛ پس رفته بود امتیاز بدهد، قاعده این بود که استقبال شاهانه از او به عمل آید؛ اما جهانیان شاهد آن افتضاح در مقابل دوربینها بودند، حال اگر میخواست امتیاز بگیرد چه برخوردی با او میکردند؟! هر چند این دلقک با وجود تحقیر مفتضحانه، هنوز درس عبرت نگرفته و دیروز اعلام کرد بهشرط دعوت ترامپ حاضر است به کاخ سفید برود، هر چند همان اول شاید اگر بجای کاخ سفید به کاخ کرملین میرفت، دست پر میگشت!
سوال این است مگر زلنسکی چه گفته بود که مقامات کاخ سفید برآشفته شدند و هر آنچه به ذهنشان میرسید نثار او کردند؟ آنها حتی کوچکترین آداب دیپلماسی را هم رعایت نکردند!
جناب آقای پزشکیان! زلنسکی در ازای دادن امتیاز پنجاه درصد معادن کشور خود، فقط یک درخواست داشت: تضمین / تضمین / تضمین.
بله! زلنسکی مرتکب ذنب لایغفر شده بود! به منطقه ممنوعه پا گذاشته بود! و دیدید چگونه از خجالتش در آمدند! فقط مانده بود با مشت و لگد به جانش بیافتند!
ریاست محترم جمهوری !اگر روزی روزگاری، خدای نکرده تحمیل الرای علی الولایه اتفاق افتاد و دولت شما با آمریکا مذاکره کرد، چه امتیازی میخواهید بدهید و در مقابل چه امتیازی را میخواهید بگیرید؟ زلنسکی فقط میخواست امتیاز بدهد آن بلا را سرش آوردند، شما بخواهید در مقابل امتیازی که میدهید امتیاز هم بگیرید، آمریکاییها بهمراتب خصمانهتر و گستاخانهتر برخورد خواهند کرد. دلیل؟ تجربه.
مصداق؟ زلنسکی، محمدرضا شاه، قذافی، اشرف غنی، صدام حسین، حسنیمبارک، زینالعابدین بن علی، برجام طلبان و...
سخن به درازا کشید. اجازه دهید جملهای از کهنه سیاستمدار آمریکا یعنی هنری کیسینجر را یادآور شویم:
دشمن آمریکا بودن ممکن است خطرناک باشد؛ اما دوست آمریکا بودن کُشنده است...
کاش حرف او را بفهمیم و باور کنیم که رقص با گرگان، انتهایش ذلت است.
کوک و ناکوک
فاطمه میریطایفهفرد
اهل دیدن مسابقهام، آن هم از نوع تیم ملی. انگار همه حس وطن دوستیام یکجا بیرون میریزد.
خدا نیاورد روزی که طلای المپیک، نقره شود، کسی سمتم نمیآید تا تلخی این ماجرا با حادثهای شیرین شسته شود.
ایام جام جهانی فوتبال در قطر، نگران اتفاقات ناگوار بودم. نکند این وقایع، ورزشِ کشور را تحتالشعاع قرار دهد. نکند دشمن، بازیهای تیم ملی را به هم بریزد.
این در حالی بود که روسیه از بازیهای جام جهانی به دلیل جنگ با اوکراین تحریم شده بود.
این جریان تا المپیک هم ادامه داشت و بازیکنان روسی با پرچم خود اجازه مسابقه نداشتند و باید تحت پرچم المپیک مسابقه میدادند.
این مسئله خیلی ذهن من را درگیر کرد که مثلاً اگر من جای مردم روسیه بودم، در مواجهه با این تحریم چه میکردم؟ اگر ایران با چنین شرایطی مواجه میشد، من چه واکنشی داشتم؟
این تحریم چقدر میتوانست جامعه ما را متشنج کند؟ شبکههای معاند چقدر روی این قضیه موجسواری میکردند؟
...و دوباره یک سوال اساسی، چرا این قضیه برای روسیه رخ نداد؟ چرا ما واکنشی این چنینی از مردم ندیدیم؟
سیاست کشورشان چگونه بود که این تحریم را با هزم و دوراندیشی تحمل کردند؟
تصویر زلنسکی با رئیسجمهور آمریکا، در این ایام خیلی پر بازدید شده، استیصال از سر و روی زلنسکی میبارد.
خیلی حرفها درباره این دیدار گفته شد و خیلی تحلیل هم علاوه شد، از عدم اعتماد به دشمن، از دلیل و تجربه که حضرت آقا فرمودند.
روی دیگر این ماجرا، رفتار و اقتدار روسیه است که آمریکا را مجاب میکند، مقابل همپیمانش قرار بگیرد.
نه از باب تمایل به غرب و یا شرق عالم که امام به ما یاد دادهاست زیر پرچم هیچ غرب و شرقی سینه نزنیم؛ از باب تدبر و یادگیری این مسئله را مرور میکنم.
برنده این جدال قطعاً روسیه است. ایستادگی او برای منافع ملیاش و همسویی مردم با حکومت به ثمر نشست.
یک صدایی، در هر جامعهای به رشد و قدرت آن جامعه کمک میکند، هرچه این صدا رساتر، قدرت ملی بیشتر و در نهایت منافع بیشتر است.
دوباره به خودم گوشزد میکنم که مواظب صداهای ناکوک باشم.
با وجود تمام سختیهای داخلی، هرگاه صدایی وحدت زدا از ایران بیرون بیاید، دشمن ده قدم جلو میافتد.
پس هرجا صدایی غیر از وحدت ملی شنیدیم، بدانیم از بلندگوی دشمن است.
وای از روزی که خودمان بلندگوی دشمن شویم.
عقدهگشایی علیه مرجعیت دینی به چه قیمت؟!
داود مهدویزادگان
حوزه علمیه تشیع، به وجود آیتالله جوادی آملی افتخار میکند. اما چقدر کجفهمی و بدخلقی است که معدود افرادی در کسوت روحانیت، سرمایه معنوی و علمی حوزه را آن هم در وقت تجلیل از اثری فاخر و ماندگار مورد هتک و بیاحترامی قرار دهند. فقر ذهنی و ادبی است که آنان را وادار کرده در زمانی نامناسب علیه میراث مبارک حوزه عقدهگشایی کنند. گویی لطف الهی بود که این عقدهگشایان بیش از این تاب نیاورند و مکنونات باطله خود را بیرون بریزند تا مردم از باطن منحرف آنها آگاه شوند. این بغض و نفرت علیه مؤلف کتاب شریف تسنیم هم بهخاطر گفتار مستدل و روشنگرانه ایشان در مراسم رونمایی در دفاع از نظام امت و امامت و بیان وظیفه پاسداشت حوزویان از آن بود و هم بهخاطر سخنرانی ایشان در اجتماع اعتراضی مردم انقلابی در سال 76 است که علیه بیحرمتی جاهلانه قائم مقام معزول با نظام ولایی و ساحت ولی فقیه برپا شده بود.
در حالی که به جرئت میتوان گفت که حضرت آیتالله جوادی حفظهالله در هر دو سخنرانی تاریخیشان، عالمانه و مسئولانه مطالب بسیار ارزشمندی در دفاع منطقی از نظام امامت و امت و نفی و نکوهش فرهنگ جاهلی ابراز داشتند.